مشرق-- ديروز آقاي دکتر احمدي نژاد بعد از يک غيبت 11 روزه که از ايشان انتظار نمي رفت و تعجب همراه با تاسف دوستان واقعي رئيس جمهور محترم را در پي داشت، به دفتر کار خود بازگشت و با اين اقدام- هرچند ديرهنگام- خويش، خواب خوش دشمنان بيروني و دنباله هاي داخلي آنها را به کابوس تبديل کرد. در فاصله 11 روز گذشته آنچه در ميان مردم ديده مي شد، نگراني توام با دلخوري از رئيس جمهوري بود که با اعتقاد به پيروي بي چون و چراي ايشان از رهبر و مقتداي خويش انتخاب کرده بودند و او نيز در خدمت به خلق خدا و ايستادگي در مقابل باج خواهي نظام سلطه جهاني، سنگ تمام گذاشته بود و اکنون در پي ماجراي اخير، دلشوره داشتند که مبادا در گزينش خود به خطا رفته باشند! در ديگر سوي اين ميدان، دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب و دنباله هاي حقير و شکست خورده آنها ايستاده بودند که با توهم حاکميت دوگانه، آرزوي بيش از سه دهه بر زمين مانده خود را - دستکم به ظاهر- برآورده شده تلقي مي کردند و با ذوق زدگي- يا تظاهر به ذوق زدگي- اين «آرزو» را به «خبر» تبديل کرده و به شيپور فريب و پر سر و صداي خود سپرده بودند.

و اما، در اين ميان گروه ديگري نيز بودند که ماجراي پلشت اخير را خود آفريده بودند و يا در پيدايش آن نقش برجسته و پررنگي داشتند. اين جماعت که با استناد به مواضع و عملکرد چند ساله شان در ميان مردم و نزد دوستداران واقعي رئيس جمهور محترم، «جريان انحرافي» نام گرفته اند، طي 11 روز گذشته، به گواهي آنچه بر زبان و قلم آورده اند، نه دغدغه نظام را داشتند و نه سرنوشت رئيس جمهوري که لاف دوستي و نزديکي با او را مي زدند برايشان اهميت داشت! آنها فقط نگران خود بودند. در اين گزاره ها- که اندکي از بسيارهاست- همه روزه از سوي گروه انحرافي و به صورت پيامک براي اين و آن ارسال مي شد، دقت کنيد؛ «باند قدرت و ثروت، آقاي مشايي را هدف حمله و هجوم ناجوانمردانه خود قرار داده اند»! «مخالفان ولايت فقيه به احمدي نژاد و آقاي مشايي هجوم آورده اند»!و... اعضاي جريان انحرافي توضيح نمي دادند؛ کسي که 18 پست حساس دولتي و هزاران ميليارد تومان پول بي حساب و کتاب را در اختيار خود دارد و بدون احساس نياز به پاسخگويي در برابر قانون، دست به هر کاري که مايل باشد مي زند و مبالغ نجومي از بيت المال را هرجا که بخواهد هزينه مي کند و... صاحب ثروت و قدرت است، يا آن بسيجي پاکباخته و تهي دست که تاراج بيت المال و حضور غريبه ها در کانون هاي حساس نظام را برنمي تابد و عليه گروه منحرف خروش برمي دارد؟!...
خوشبختانه رئيس جمهور محترم، همانگونه که از ايشان انتظار مي رفت با حضور ديروز خود در رياست جمهوري و شرکت در جلسه هفتگي هيئت دولت، از يکسو، به دلشوره و نگراني مردم که بي علت نبود، پايان داد و ان شاءالله در ادامه مسير رگه هاي باريک احتمالي از تکرار رخداد پلشت ياد شده را نيز محو خواهد کرد و از سوي ديگر، خواب خوش دشمنان بيروني و دنباله هاي حقير و بارها شکست خورده داخلي آنها را نه فقط آشفته، که به کابوس تبديل کرد و مي ماند جريان انحرافي که اميد است رئيس جمهور محترم و مردمي، توصيه دلسوزانه دوستان واقعي خويش را ناديده نگيرد و از کنار دغدغه آنان که نشان داده اند، نه سوداي سود دارند و نه غم بود و نبود، آسان عبور نفرمايند.
و اما، در اين وجيزه، سخن ديگري نيز در ميان است که مي تواند و بايد براي همگان درس آموز و عبرت انگيز باشد و آن، اين که تقريبا، بلافاصله پس از انتشار خبر ابقاي وزير اطلاعات از سوي رهبر معظم انقلاب که با استقبال چنداني از سوي آقاي رئيس جمهور روبرو نشده بود- و يا اينگونه تبليغ شده بود- تمامي دشمنان بيروني با بهره گيري از ماشين عظيم و پردامنه تبليغاتي و رسانه اي خود به تقدير و تمجيد از آقاي احمدي نژاد پرداختند و در حمايت و قدرداني! از ايشان کمترين ترديدي به خود راه ندادند. چرا...؟! اين حاميان تازه به ميدان آمده! دقيقا همان قدرت هاي استکباري و دشمنان تابلوداري بودند که تا چند روز قبل تمامي محافل خبري، سياسي خود را با اختصاص هزينه هاي کلان و نجومي عليه ايشان به کار گرفته بودند و از هيچ تهمت و افتراء و بدگويي و ناسزايي به آقاي احمدي نژاد دريغ نمي کردند. آيا غير از اين است؟! بنابراين، پاي اين پرسش منطقي در ميان است که چرخش يکصد و هشتاد درجه اي مورد اشاره از کدام نقطه آغاز شده و در کجا ريشه داشته است؟
پاسخ اين سؤال نه پيچيده است که براي فهم آن به اذهان ژرف انديش نيازي باشد و نه پنهان و رازآلود است که بدون دسترسي به اخبار و گزارش هاي سري و طبقه بندي شده قابل درک نباشد. اين چرخش يکصد و هشتاد درجه اي دقيقا هنگامي آغاز شد که دشمن احساس کرد- و يا در اين توهم افتاد- که آقاي احمدي نژاد، حکم و توصيه رهبر معظم انقلاب را ناديده گرفته و از تن دادن به آن خودداري کرده است! به بيان ديگر، دشمن احساس کرد آرزوي ديرينه اش که سه دهه برزمين مانده بود، يعني «حاکميت دوگانه» تحقق يافته و يا نشانه هاي آغاز آن ديده مي شود!
خب! اکنون سؤال ديگري در ميان است که پاسخش اگرچه روشن و بديهي ولي بيان دوباره و حتي چندباره آن خالي از فايده نيست و آن سؤال اين که، چرا دشمنان تابلودار بيروني پس از احساس- به زعم خود- «حاکميت دوگانه» بدون کمترين ترديدي حمايت از آقاي احمدي نژاد و تقدير و تمجيد از ايشان را برگزيدند و حال آن که مي توانستند به جاي آقاي احمدي نژاد، حمايت و تقدير خود را نثار رهبر معظم انقلاب کنند؟! مگر نه اين که به خيال خام آنان، در حاکميت نظام اسلامي «ترک افتاده»! و نشانه هاي حاکميت دوگانه پديد آمده است؟! بنابراين آنچه براي آنان در نگاه اول، ضروري به نظر مي رسد، حمايت و تقدير از يک سوي اين به اصطلاح حاکميت دوگانه است، چرا که هدف نهايي دشمن، دوسويه شدن حاکميت است و چه فرقي مي کند که کدام سو در مقابل سوي ديگر مورد حمايت قرار گرفته و تقدير و تمجيد شود؟! بنابراين چرا در اين ميان حمايت از آقاي احمدي نژاد را برگزيدند و بي درنگ به سوي آن رفتند؟!
پاسخ به اين سؤال است که درس آموز و عبرت انگيز است و مي تواند يک بار ديگر و براي چندمين بار در عمر پربرکت و مقدس جمهوري اسلامي ايران، آويزه گوش و دل همگان باشد. دقت کنيد! دشمن مي داند و کمترين ترديدي ندارد که دشمن واقعي نظام سلطه بين الملل و سد مستحکم در مقابل باج خواهي، زورگويي و غارتگري و خونريزي جهانخواران، «ولي فقيه» است و ديگران، از جمله رئيس جمهور و يا هر مقام برجسته و بلندپايه ديگر، فقط در حد و اندازه و در نقش «بازوي ولي فقيه» در ميدان حضور دارند که توان و قدرت خود را از آن وجود مبارک و ملکوتي مي گيرند. دشمن مي داند که
«گرچه تيغ از کمان همي گذرد... از کمان دار بيند اهل خرد».
به بيان ديگر، دشمنان بيروني و نظام سلطه جهاني، اگر از نظام اسلامي در هراسند و اقتدار آن را سد راه خود مي دانند، اين هراس از اقتدار ولي فقيه است نه رئيس جمهور محترم و يا هر مقام بلندپايه و محترم ديگر، چرا که مردم براساس باورهاي ديني عميق خود گوش به فرمان ولي امر خويشند و همواره از او به يک اشاره بوده و هست و از مردم به سر دويدن. رئيس جمهور، رئيس قوه قضائيه، رئيس قوه مقننه و... تنها هنگامي براي دشمن خطرساز و براي مردم آرامش آفرين هستند که پيرو بي چون و چراي ولي فقيه، يعني نايب حضرت بقيه الله الاعظم- ارواحنا له الفداء- باشند و به هر اندازه که پاي از اين حلقه بيرون گذارند- ولو به توهم دشمن- هرچه باشند و هرکه باشند يک شهروند ساده و معمولي مانند ساير شهروندان خواهند بود. بنابراين، اگر سخنان توفنده برادر عزيزمان جناب آقاي دکتر احمدي نژاد در اجلاس عمومي سازمان ملل متحد، لرزه بر اندام نظام سلطه مي اندازد و خروش ايشان عليه رژيم صهيونيستي، سردمداران اين رژيم جعلي و کودک کش را به وحشت فرو مي برد و... تنها به اين علت است که آنها، زبان ولي فقيه را در کام ايشان مي بينند وگرنه... مگر همين دشمنان تابلودار بلافاصله پس از آن که به خيال خود احساس جدايي احمدي نژاد از ولي امر مسلمين را ديدند، به جاي خروش عليه ايشان، زبان و قلم به حمايت و تعريف و تمجيد از وي نگشودند؟!
و بالاخره، با توجه به شرايط حساس کنوني و خيزش ها و انقلاب هاي اسلامي ملت هاي مسلمان منطقه که چشم و دل به ايران اسلامي دوخته اند، آيا برادر عزيز و بزرگوارمان جناب آقاي دکتر احمدي نژاد، احتمال نمي دهند ماجراي اخير، توطئه اي - اگرچه با چند واسطه- تحميل شده به ايشان باشد؟! رئيس جمهور محترم بارها نشان داده و همين ديروز نيز با صراحت بر اين باور قلبي خود، تاکيد ورزيده است که پيرو بي چون و چراي ولي فقيه است. بنابراين، ماجراي پلشت چند روز گذشته را چه کساني رقم زده اند؟!