يکي از کاربران مشرق با ارسال مطلبي به بهانه سوخت گذاري نيروگاه بوشهر نکته اي قابل تامل را يادآوري کرده اند که در ادامه آن را با هم مرور مي کنيم:
عزيزي مي گفت غرب بواسطه سيطره رسانهاي خود توانسته دو اتفاق سادهاي را در حوزه علمي و فنآوري، انقلابي عظيم جلوه دهد و از آن طرف باز به دليل همين سيطره رسانهاي توانسته اتفاقات مهمي را که توسط دانشمندان مسلمان صورت گرفته و برخي از همين انقلابهاي عظيم دوبارهکاري و بازتوليد همان اتفاقات بوده را سانسور کند.
اين مسأله در ابعاد کوچکتر امروز گريبانگير ماست. اين «ما» که ميگوييم منظورم اصولگراياني است که يا رسانه درست و حسابي در اختيار ندارند و يا اينکه درگير دعواهاي مبتذل شدهاند و به واسطه آن دستاوردهاي درخشان خود را به فراموشي سپردهاند. امروز با تمام نقدهايي که به دولت آقاي احمدينژاد وارد است ولي نبايد از کنار ويژگياي بارز آن با بيانصافي گذشت. دولت احمدينژاد را بايد مبتکرترين دولتها در حوزه سياست خارجي دانست بطوري که اغلب اين ابتکارات به نتايج دلخواه و يا چيزي نزديک به آن رسيده است.
نمونه اخير اين توفيقات، سوختگذاري نيروگاه اتمي بوشهر پس از 33 سال است. بزرگي اين اتفاق آنقدر واضح است که در اهميت آن هيچ رسانه داخلي، خارجي، معاند، موافق و ... شکي ندارند.
حال تصور بفرمائيد اگر اين اتفاق يا چيزي بسيار کوچکتر از آن در دوره اصلاحات افتاه بود رسانههاي آنها به چه شکل عمل ميکردند. کوچکترين اتفاق در عرصه سياست خارجي ماهها و حتي سالها جزو برگ زرين افتخارات اصلاحات در روزنامهها و سايتهاي خبري بعنوان سند کارامدي گفتمان اصلاحات تبليغ ميشد.
حال امروز که نيروگاه بوشهر عليرغم آنهمه کارشکني و آنهم در چنين شرايط سخت جهاني سوختگذاري ميشود و سند ديگري بر پيروزي گفتمان مقاومت ميافزايد تنها به چند خبر و گزارش و عکس بسنده ميشود. البته همين اتفاق هم در رسانههاي خودي و دلسوز ميافتد و در رسانههاي غيرخودي و نيمخودي که کار به انکار اصل ماجرا ميکشد.
گفتمان سازش از کاه، کوه ميساخت و ميسازد؛ در صورتي که گفتمان مقاومت که هر روز بر اسناد کارآيي آن اضافه ميشود حتي قادر به دفاع از اصل خود هم نيست و اين بخاطر ضعفيابي تقوايي رسانههاي ماست.
و بايد گفت که اگر چنين اتفاقي در دوره اصلاحات افتاده بود...
*محسن