به گزارش مشرق، مهر نوشت: ميزان فروش هفتگي کتابفروشي‌هاي مرکز تهران افت محسوسي داشت که اين کاهش فروش در ادامه روند نزولي هفته‌هاي بعد از عيد قرار مي‌گيرد. کاهش فروش، پيگيري قانون کپي رايت از جانب ارشاد و انتقاد از رواج کتاب‌هاي موفقيت و گونه خاصي از روانشناسي، از مسائلي بود که در صحبت با کتابفروش‌هاي خيابان انقلاب به آن‌ها اشاره شد.

بازارچه کتاب، جمعيت بيشتري نسبت به زمان مشابه در هفته قبلي را به خود ديده ولي به گفته کتابفروش‌هاي بازارچه، اين جمعيت ربطي به افزايش فروش ندارند. البته همان‌طور که اشاره شد اين افزايش جمعيت نسبي بوده و جمعيت چنداني در بازارچه کتاب حضور نداشت. فروشنده کتابفروشي ققنوس درباره کتاب‌هاي پرفروش اين کتابفروشي مي‌گويد:" از "هايدگر و امر سياسي" 15 جلد فروختيم. اما اين طوري فايده ندارد. بايد از اين کتاب اين هفته 40 نسخه مي‌فروختيم که نفروختيم."

او ادامه مي‌دهد: "مجموعه کتاب‌هاي "شخصيت‌هاي تاثيرگذار تاريخ معاصر" فروش خوبي داشتند و قفسه‌شان به مراتب پر و خالي شد. هفته پيش به شما گفتم که زمان حداکثر فروشمان از ساعت 10 صبح تا 17 بعد از ظهر بود اما اين هفته، مراجعه‌کننده‌ها، بيشتر بعد از ظهر به فروشگاه و بازارچه کتاب مي‌آمدند و به قول معروف پيک کاري‌مان از ساعت 5 بعد از ظهر تا ساعت 21 بود. فروش اين هفته از هفته دوم عيد هم کمتر بود. سال قبل هم پايان فروردين و شروع ارديبهشت با افت فروش روبرو بوديم ولي به اين شدت نبود."

وقتي متوجه مي‌شوند در نمايشگاه هستيم، مي‌گويند: "در نمايشگاه مي‌بينمتان"

فروشنده فروشگاه ققنوس دلايل افت فروش اين هفته را چنين برمي‌شمارد: "يکي از دلايل به نظرم، ايام پاياني ماه است که وضعيت مالي مردم زياد در اين زمان خوب نيست و موضوع نقدينگي که هفته پيش گفتم، مطرح است. دليل دوم هم نزديک بودن نمايشگاه کتاب است چون در نمايشگاه، کتاب‌ها گاها با 50 درصد تخفيف هم ارائه مي‌شوند. جالب است که مشتري به فروشگاه مراجعه مي‌کند و مي‌پرسد: شما در نمايشگاه حضور داريد؟ وقتي جواب مثبت مي‌شنود، مي‌گويد: پس در نمايشگاه مي‌بينمتان."

اين کتابفروش مي‌گويد: "زمينه توليد و فروش کتاب 6 ماه به 6 ماه شده است. 6 ماه اول سال زمان توليد است و 6 ماه دوم، زمان فروش است. روال معمول به اين صورت درآمده که توليد در بهار و تابستان بيشتر است و فروش در پاييز و زمستان بيشتر است. فقط برگزاري نمايشگاه نقطه عطفي در فروش 6 ماهه نخست سال است."

کمي جلوتر، روبروي دانشگاه تهران وارد کتابفروشي اميرکبير مي‌شوم و فروشنده را در حال بحث و گفتگو با يک مشتري ميان قفسه‌هاي کتاب مي‌بينم. فروشنده صحبتش را با انتقاد آغاز مي‌کند: " اين هفته هم فروش خوبي نداشتيم. اما اين کتاب‌هاي "چگونه موفق باشيم" يا... که کلا به نام کتاب‌هاي موفقيت معروف‌اند، فروش عجيبي دارند. خيلي خوب است اگر کسي مردم را درباره هويت واقعي اين کتاب‌ها هوشيار کند چون بيشتر مردم از اين کتاب‌ها مطالعه مي‌کنند."

کتاب‌هاي موفقيت به مردم توهم دانايي مي‌دهند

اين فروشنده ادامه مي‌دهد: " اين کتاب‌ها به مردم توهم دانايي مي‌دهد در حالي که همه مطالب ‌چنين کتاب‌هايي تکرار مکررات است. کلا شرايط نگارش و توليد کتاب بد است. من شما را به مطلب انتقاد‌آميز دکتر يثربي نسبت به استاد ديناني درباره کتاب "درخشش ابن رشد در حکمت مشاء" رجوع مي‌دهم. دفاتر شعر و ديگر کتاب‌هاي ادبيات هم وضعيتي مشابه دارند. مفهوم کتاب‌ها در حال رکود است."

فروشنده کتابفروشي اميرکبير با اشاره دوباره به کتاب‌هاي موفقيت گفت: "همين کتاب‌ها حرف‌هاي به ظاهر شيريني به خورد مردم مي‌دهند و حرف‌هاي فيلسوف‌ها را هم ميان حرف‌هايشان مي‌زنند. خب زمينه اين کتاب‌ها در کجا توليد مي‌شود؟ در مجلات زرد. بي‌محتواترين شعرها در اين نشريات تبليغ مي‌شود. بنابراين وقتي کتابخوان در جامعه نباشد، ناشر قيمت را بالا مي‌برد. فلسفه در همه کشورهاي دنيا باعث رشد و پويايي است اما در کشور ما برعکس است. کتاب موفقيت تبديل به دست‌گرمي مترجم ما تبديل شده است."

نسل اين کتاب‌ها را بردارند

او مي گويد: " دليل اين امر اين است که ترجمه با اصول و ساختار اصلي‌اش وارد کشور ما نشد. به نظرم بزرگ‌ترين رسالت اهالي فرهنگ و ادب کشور اين است که نسل اين کتاب‌ها را در کشور از بين ببرند. من نمي‌توانم کتاب شاخصي را که اين هفته فروش خوبي داشته به شما معرفي کنم چون اين هفته فروش واقعا خوب نبود."

کتابفروشي مولي هم رفت و آمد هفته گذشته را ندارد و گردانندگانش از يک افت فروش نامحسوس در اين هفته مي‌گويند. فروشنده اين فروشگاه، افت فروش را 10 درصد عنوان مي‌کند و يکي از علل آن را نزديک شدن به زمان برگزاري نمايشگاه کتاب و دليل ديگرش را نزديکي ايام امتحانات دانشجويان مي‌داند. علت ديگري که اين کتابفروش براي کاهش فروش اين روزها برمي‌شمارد، پايان ماه و شرايط اقتصادي مخاطبان است.

فروشنده کتابفروشي مولي مي‌گويد: به لحاظ حضور تعداد مشتري‌ها، افت چنداني نداشتيم اما ميزان خريد افت کرده است. " شب‌هاي روش" و " سکولاريسم و دموکراسي در ترکيه" کماکان مانند هفته گذشته خوب فروختند. "تفسير آيه نور"، " جلد هفدهم فتوحات مکيه"، "تاريخ ايران مدرن"، " ثروت انقلابي" و " در صحبت قرآن" نام ديگر کتاب‌هايي هستند که اين هفته فروش خوبي نسبت به ديگر کتاب‌ها داشتند. به علاوه " تاريخ انديشه سياسي در اسلام"، "جنبش‌هاي اسلامي معاصر"، " راز اعداد"، " فرمان کوروش بزرگ" و " زندگي‌نامه کوروش بزرگ" از ديگر کتاب‌هاي پرفروش هفته اند.

اي‌کاش فکري براي قانون حق انحصاري آثار و افراد بشود

وي مي‌گويد: با خبر شديم که وزير ارشاد پيگير رسمي‌کردن قانون کپي‌رايت در کشور هستند. اين خبر بسيار مسرت‌بخشي است. اما حالا که مسئولين به فکر اجرايي کردن قانون کپي رايت در کشور افتاده‌اند، اي کاش فکري هم براي قانون حق انحصاري آثار و افراد بکنند. چون به نظرم با جاري بودن اين قانون، زحمات 30 ساله يک ناشر نابود مي‌شود. شايد اهميت موضوع از قانون کپي رايت بيشتر باشد چون به ناشران داخلي مربوط مي‌شود.

هفته پاياني فروردين ماه 90 در حالي به پايان رسيد که کتابفروش‌ها از ميزان فروششان راضي نبودند. به گفته کتابفروش‌ها و به احتمال قوي اين افت تا زمان برپايي نمايشگاه کتاب ادامه خواهد داشت و ميزان فروش کتاب به يک‌باره با برگزاري نمايشگاه رشد خواهد داشت. به نظر مي‌رسد ميزان فروش کتاب در دو هفته باقي‌مانده پيش از برگزاري نمايشگاه نبايد تغيير زيادي به خود ببيند و منحني آن به‌صورت تناوبي افت و خيز نامحسوسي خواهد داشت.