اسفنديار رحيم مشايي اوايل سال 89 در يکي از سخنراني هاي معروف خود که سي دي آن در سطح گسترده در کشور توزيع شد، گفته بود: "يک روزنامه ايران داريم که در 4 سال گذشته جرات نداشته عکس من را در صفحه اول خود منتشر کند"!

مشرق- يک سال پيش خبرهايي از برخي اطرافيان رئيس جمهور به گوش رسيد که قرار است موسسه و روزنامه ايران زيرمجموعه خبرگزاري جمهوري اسلامي(ايرنا) شود و از سوي ديگر خبرگزاري ايرنا نيز به جاي آنکه به نوعي زيرمجموعه وزارت ارشاد باشد، مستقيما در زيرمجموعه دفتر رئيس جمهور قرار گيرد؛ اما بنا به دلايلي اين موضوع به حالت تعليق درآمد.

در آن زمان گفته مي شد که دکتر احمدي نژاد به دليل علاقه و ارتباط نزديکي که با کاوه اشتهاردي داشته است، از دفتر خود خواسته که "رضايت" کاوه اشتهاردي شرط تغيير او از مديرعاملي موسسه ايران باشد.

اما اکنون بعد از يکسال و درست در سالگرد آن ماجرا، خبرگزاري ايرنا در خبري اختصاصي و کوتاه از برکناري کاوه اشتهاردي و جايگزين شدن علي اکبر جوانفکر بعنوان سرپرست اين موسسه خبر داد؛ اين در حالي است که جوانفکر اکنون همزمان مديرعامل خبرگزاري جمهوري اسلامي (ايرنا) نيز هست.

در حالي که گفته مي شد تغيير مديرعامل موسسه ايران از يکسال پيش تاکنون با تلاش يکي از اعضاي هيات امناي اين موسسه به تعويق افتاده بود، اما اکنون هيات امنا بالاخره تصميم خود را به کرسي نشاند.

اسفنديار رحيم مشايي رئيس دفتر رئيس جمهور، علي اکبر جوانفکر مديرعامل ايرنا و سيد محمد حسيني وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي اعضاي هيات امناي موسسه فرهنگي مطبوعاتي ايران هستند.  

در عين حال همزمان با مديرعامل، اعضاي 7 نفره هيات مديره موسسه ايران نيز برکنار شده اند که در ميان آنان نام 4 نفر از مسئولين دولتي که عبارتند از : "عبدالرضا شيخ الاسلامي" وزير کار، "حيدر مصلحي" وزير اطلاعات، "علي سعيدلو" رئيس سازمان تربيت بدني، "غلامحسين الهام" مشاور حقوقي رئيس جمهور ديده مي شود. 

 

* آماده باش انتخاباتي

بسياري از صاحبنظران سال 90 را سال تغيير و تحولات انتخاباتي در رسانه ها مي دانند و به همين جهت خيلي ها پيش بيني مي کردند که روزنامه ايران نيز در اين سال دستخوش تغييرات گسترده اي شود اما شايد سرعت آن در اين حد پيش بيني نمي شد.

درست است که روزنامه ايران ارگان مطبوعاتي دولت محسوب مي شد و تا کنون نيز سياست هاي دولت را دنبال کرده است اما به نظر مي رسد حضور طيفي از فعالان رسانه اي در روزنامه ايران که ضمن حمايت از رويکردهاي اصولي دولت، به برخي از اطرافيان رئيس جمهور خصوصا طيف مشايي  انتقاداتي داشته اند چندان به مذاق ساکنين دفتر رئيس جمهور خوش نيامده است.

و حالا موسسه ايران و رسانه هاي زيرمجموعه اين موسسه که در راس آن "روزنامه ايران" قرار دارد، شايد براي فضاي دو انتخاباتي که در پيش روست، آماده تر شود!

شايد وضوح اين موضوع از آنجايي بيشتر مشخص شود که اسفنديار رحيم مشايي اوايل سال 89 در يکي از سخنراني هاي معروف خود در جمع تعدادي از طلاب که سي دي آن در سطح گسترده در کشور توزيع شد، گفته بود: "يک روزنامه ايران داريم که در 4 سال گذشته جرات نداشته عکس من را در صفحه اول خود منتشر کند" !

 

 

* ماجراي 2 ديدار متفاوت

پس از آنکه سال 89 هيات امناي موسسه ايران  به تصميم اوليه خود مبني بر تغييرات در روزنامه ايران و سنجاق کردن آن به زيرمجموعه خبرگزاري ايرنا رسيد و اين تصميم براي مدتي به حالت تعليق درآمد، علي اکبر جوانفکر همکاران ايرنايي اش را 28 دي ماه 89 به ديدار رئيس جمهور برد و تابلوفرشي از عکس احمدي نژاد به او اهدا کرد اما هنوز 9 روز از اين ديدار نگذشته بود که 7 بهمن 89 اين بار اهالي روزنامه ايران به ديدار رئيس جمهور رفته و با او به گفتگو نشستند و البته کاوه اشتهاردي در اين ديدار يک جلد کلام الله مجيد به رئيس جمهور هديه کرد.

حواشي ديدار اهالي روزنامه ايران با رئيس جمهور نيز در نوع خود جالب توجه بود، خصوصا آنجايي که يکي از معاونين مشايي با جملاتي در بدو ورود به سالن مراسم، برخي از همراهان کاوه اشتهاردي مانند ميثم نيلي را مورد کنايه قرار داد؛ اما هرچه بود، در آن ديدار، جمع ياران روزنامه ايراني اشتهاردي چندان به مذاق برخي از ياران اسفنديار رحيم مشايي خوش نيامد!

 

* انتصاب بجا و شايسته جوانفکر!

علي اکبر جوانفکر که از زمان شهرداري احمدي نژاد او را همراهي کرده است، در انتخابات نهم رياست جمهوري در سال 84 مسئول کميته رسانه اي محمود احمدي نژاد بود که با موتور سيکلت خود از اين سوي شهر به آن سوي تهران مي رفت و به عنوان يکي از ياران نزديک احمدي نژاد، فعاليت هاي انتخاباتي او در بخش رسانه اي را پيگيري مي کرد و اتفاقا در همان زمان کاوه اشتهاردي که مدير اتاق خبر خبرگزاري مهر بود نيز در همين راستا به احمدي نژاد ياري مي رساند و در اکثر سفرها و ديدارها در کنار احمدي نژاد ديده مي شد.

بعد از آنکه احمدي نژاد در دور اول انتخابات سال 84 بعنوان رقيب هاشمي رفسنجاني در دور دوم انتخابات شناخته شد، بلافاصله جوانفکر کنفرانسي خبري براي احمدي نژاد برپا کرد که خودش در اولين دقايق، مجري گري آن را بر عهده گرفت.

درست چند هفته بعد، بلافاصله پس از شکست هاشمي رفسنجاني در دور دوم انتخابات نهم، اين بار کاوه اشتهاردي دومين کنفرانس خبري را براي احمدي نژاد برپا کرد و خودش مديريت آن را برعهده گرفت.

بعد از استقرار احمدي نژاد به عنوان رئيس جمهور دولت نهم، ابتدا از سوي احمدي نژاد مسئوليتي در زيرمجموعه وزير ارشاد (صفارهرندي) به جوانفکر سپرده شد اما او ظاهرا چندان از اين انتصاب راضي نبود و پس از آن به عنوان مشاور مطبوعاتي رئيس جمهور منصوب شد و در ساختمان محل استقرار رئيس جمهور (معروف به ساختمان سفيد) مستقر شد که البته بعدها پس از برخي موضع گيري ها در وبلاگش، مجبور به ترک ساختمان سفيد و استقرار در ساختماني ديگر شد.

پس از گذشت چند ماه از آغاز به کار دولت نهم، کاوه اشتهاردي نيز مديرعامل موسسه و مديرمسئول روزنامه ايران شد و تاکنون اين مسئوليت را برعهده داشته و در اکثر مواجهه هاي سنگين رسانه اي دولت با برخي منتقدان داخلي، اشتهاردي با روزنامه ايران تمام قامت پاي کار "دولت عدالت" که جديدا "دولت انتظار" ناميده شده، ايستاد که نمونه بارز آن در مواجهه دامنه دار اشتهاردي با خانواده هاشمي، فرار مهدي هاشمي و جريانات دانشگاه آزاد بوده است.

اما اکنون ديگر جوانفکر مدتي است که مسئوليت خبرگزاري رسمي دولت را بر عهده گرفته و تقريبا از زمان راه اندازي وبلاگش که مصادف با جريانات مدرک مرحوم کردان بود، حاشيه هاي جوانفکر روز به روز در رسانه ها و مطبوعات بيشتر شد تا جايي که پس از دولت دهم، جوانفکر به يکي از حاشيه ساز ترين اطرافيان رئيس جمهور تبديل شد که ارادت ويژه اي به اسفنديار رحيم مشايي رئيس دفتر رئيس جمهور دارد.

جوانفکر پس از آنکه در جريان برکناري ناگهاني و جالب توجه منوچهر متکي از وزارت خارجه، به دفاع از اين برکناري پرداخت، در نامه اي از رئيس جمهور خواست که ايرنا را از وزارت ارشاد به زيرمجموعه دفتر رئيس جمهور (مشايي) منتقل کند.

وي همچنين با مواضع خاص خود کوشيد که دولت را از اتهام موازي کاري در سياست خارجي که مورد تذکر رهبر معظم انقلاب هم قرار گرفته بود برهاند.

و در جديدترين اظهارنظر خود با برگشت به ماجراي سال 88 درباره انتصاب مشايي به عنوان معاون اول رئيس جمهور، نامه رهبري درباره لزوم کنار گذاشتن مشايي از معاونت اولي را نامه اي ارشادي دانسته بود (بدين معني که اين يک حکم حکومتي نبوده و تنها يک نظر ارشادي بوده است) و در واکنش به بازتابهاي آن، باز هم به دفاع از مشايي و تئوري هاي خود در حمايت از مشايي پرداخت.

 

شايد اسفنديار رحيم مشايي و يارانش در شرايط کنوني حق داشته باشد که روزنامه رسمي دولت را به فردي بسپارند که ارادت و علقه خود به آنان را به شايستگي به اثبات رسانده باشد؛ اما مشخص نيست کاوه اشتهاردي نيز به سرنوشت کساني همچون، الهام، صفار، فتاح و باقري لنکراني دچار مي شود، يا شايد هم جوانفکر که اکنون سرپرست موسسه ايران شده، مديرمسئولي روزنامه را به اشتهاردي پيشنهاد مي کند و يا کاوه در مسئوليت ديگري آغاز به کار خواهد کرد...

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس