کد خبر 3946
تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۰:۳۶

اين کلام رهبر معظم انقلاب هم بسيار حائز اهميت است که نبايد حرفي که به زبان کسي جاري مي شود اينگونه براي مدتي باعث جريان سازي و مسئله افريني در سراسر کشور شود.

مشرق- 29 تير 87 يک خبر سر و صداي زيادي به راه مي اندازد و به عنوان يک اظهارنظر عجيب و تا حدودي ساختار شکنانه مورد توجه اهالي سياست و حتي عامه مردم قرار مي گيرد، خبر اين است..
" معاون رئيس‌جمهوري گفت: ايران امروز با مردم آمريکا و اسرائيل دوست است. هيچ ملتي در دنيا دشمن ما نيست؛ اين افتخار است. ما مردم آمريکا را از برترين ملت‌هاي دنيا مي‌دانيم".
اسفنديار رحيم مشايي رييس سازمان ميراث فرهنگي وگردشگري و معاون رييس جمهور در سال 87 در همايش نواوري و شکوفايي در صنعت گردشگري در مرکز همايشهاي بين المللي صدا و سيما اين مطلب را بيان مي کند و بلافاصله هم عکس العمل ها نسبت به اين حرف شروع مي شود، هرکسي که مي تواند در خصوص اين سخن اظهار نظر ميکند، مشايي در صدر اخبار رسانه هاي مکتوب و روزنامه ها و حتي خبرهاي ويژه صدا وسيما قرار مي گيرد.
در اين جارو جنجال سياسي و تبليغاتي اقاي مشايي را در حاشيه يکي از برنامه هاي رييس جمهور در جوار ساختمان سفيد مي بينم و بدون هيچ مقدمه اي مي پرسم: "چطور چنين جو سنگيني بوجود امده است؟ چرا اينطور شد؟"
معاون وقت رييس جمهور با همان تبسم هميشگي خود مي گويد: "نمي دانم چرا همکاران شما اينگونه عمل مي کنند و حرف را بدرستي منتقل نمي کنند!!"
من هم در پاسخ مي گويم: " آقاي مهندس بهترين راه اين است که کمتر سخن بگوييد يا بهتر بگويم کمتر از اين حرفهايي که امکان دارد از درونش چنين چيزهايي براي جنجال افريني درست کنند بيان کنيد".
چند روز بعد و بدنبال اين جو سنگين اقاي مشايي در يادداشتي در اول مرداد 87 اينگونه مي نويسد:
"روز اول هفته خبري منتشر شد مبني بر اينکه من در سخنراني خود گفته ام ملت اسرائيل دوست ماست. ملت واژه اي معادل nationدر زبان انگليسي است و بکارگيري آن به مفهوم پذيرش يک جامعه سياسي در قالب يک حاکميت سياسي است. من ديروز در جواب خبرنگاران درخصوص بکارگيري کلمه "ملت" در رابطه با اسرائيل گفتم که بايد به نوار سخنراني من مراجعه کنيد و ادامه دادم اگر هم گفته باشم "ملت" منظور بنده مردم بوده است، که البته با مراجعه به نوار سخنراني معلوم شد که من از کلمه ي مردم اسرائيل استفاده کرده ام نه ملت اسرائيل.
من در آن سخنراني گفتم و بار ديگر هم مي گويم که شايستگي ملت ما از دو نظر قابل بررسي است: هيچ ملتي در دنيا با مردم ما دشمني ندارد، دشمنان ما ظالم ترين و فاسدترين افراد کره زمين هستند".
خلاصه باز هم اظهار نظرهاي ديگري از پي اين نوشته اقاي مشايي بوجود مي آيد.
اگر به صفحات روزنامه ها، خبرگزاريها و سايت ها دقيق نگاه کنيم مي بينيم که هر روز مطالب مختلفي در اين خصوص نوشته شده است. مجلسي ها هم از رييس مجلس گرفته تا بسياري از نمايندگان ديگر عليه اين اظهار نظر موضع گيري مي کنند و حتي با جمع کردن امضا، بيانيه اي دراين زمينه صادر ميکنند. از قم هم خبر مي رسد که برخي از مراجع عظام تقليد از سخنان اقاي مشايي بسيار ناراحتند و بعضي از اين بزرگواران هم در اين زمينه صحبت کرده اند. اين اظهار نظرها همچنان ادامه دارد و صحبت درباره اظهار نظر جناب مشايي به حرف اول ميان مردم تبديل شده است.
التهاب در ميان مردم را به خوبي مي توان حس کرد. انگار همه منتظر يک عکس العمل هستند اما چند روز پس از روز خبرنگار يعني بيستم مرداد 87 در کاخ گلستان رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري بار ديگر با دفاع از مواضع خود اينگونه مي گويد:
"به‌نظر من، مردم ايران با مردم آمريکا و اسراييل فرقي ندارند. من از هيچ‌کسي نمي‌ترسم، چون اگر مي‌ترسيدم، از اين حرف‌ها نمي‌زدم".
اقاي مشايي در ادامه مي افزايد:
"اين جمله را به افتخار اعلام مي‌کنم که مردم ايران به هيچ وجه دشمن‌پذير نيستند و در ميان مردم دنيا، دشمني ندارند. مردم ما با همه مردم دنيا دوست هستند، حتي با مردم اسراييل".
دوباره موج جديد پس از اين سخنان به راه مي افتد و همه و همه اظهارنظر مي کنند؛ اين دفعه کار به اظهارنظر رسانه ها و روزنامه هاي رژيم صهيونيستي مي افتد:
"پايگاه اطلاع‌رساني رسمي وزارت امور خارجه اسرائيل با اشاره به اينکه معاون رئيس جمهوري اسلامي ايران دوباره حرف‌هاي دو هفته پيش خود را در مورد دوستي با مردم اسرائيل و آمريکا تکرار کرد، نوشت: سخنان رحيم مشايي، در مجموع، انتقاد صريحي نسبت به مواضع مذهبي و سياسي در حکومت اسلامي ايران تلقي مي‌شود."
روزنامه هاارتص هم مي نويسد:
"چنين تحليلي از مسؤول يک کشوري که رئيس جمهورش همواره از نابودي و محو اسرائيل سخن مي‌گويد جاي شگفتي دارد".
بعد از اين موج تازه، اقاي مشايي را در ساختمان دولت مي بينم و دوباره در اين خصوص صحبت مي کنيم و او از حاشيه سازي ها مي گويد و من هم باز تاکيد مي کنم مراقب خبرنگاران و چگونگي پاسخ به سئوالات آنها باشد تا حداقل التهابات بيشتر از اين نشود.
به اقاي مشايي اينگونه مي گويم: "به نظرم پاسخي به سوالات متعدد خبرنگاران در اين زمينه ندهيد بهتر است. چون دوباره به قول خودتان حاشيه سازي ها بيشتر خواهد شد".
من به دنبال مصاحبه خودم با ديگر اعضاي دولت مي روم اما از بچه هاي خبرنگار که مي پرسم مصاحبه با اقاي مشايي چه شد اينگونه مي گويند:
اقاي مشايي گفت حاضر است درخصوص اظهاراتش مناظره هم بکند!
ماجرا ادامه پيدا مي کند تا اينکه رييس جمهور پنج شنبه 28 شهريور در نشست خبري خود به اين موضوع اشاره مي کند و با بيان اينکه موضع دولت و ملت ايران در برابر رژيم صهيونيستي موضعي روشن است و ما هيچگاه انها را به رسميت نمي شناسيم مي گويد:
" امروز هم حرف آقاي رحيم مشايي اين است که ما با مردم مشکلي نداريم اما هيچ گاه رژيم صهيونيستي را به رسميت نمي شناسيم. وي هيچگاه واژه "ملت اسرائيل" را بکار نبرده است و نخواهد برد. ولي دلمان براي مردمي که اسيرند و اجازه نمي دهند از سرزمين هاي اشغالي خارج شوند، مي سوزد و اين حرف، حرف مکتب و ملت و دولت است. البته ممکن است در بيان مطالب و در استخراج کلمات، سلايق و ادبيات متفاوت باشد".
فرداي اين روز يعني 29 شهريور مصادف با هجدهم ماه مبارک رمضان ولي امر مسلمين در خطبه دوم نماز جمعه با اشاره به لزوم حفظ وحدت در ميان مردم و مسئولان تصريح مي کنند:
"يکى از چيزهائى که براى کشور ما حقيقتاً مهم است اين است که مردم احساس امنيت سياسى و روانى بکنند؛ فضاى روانى جامعه دچار التهاب نباشد. سعى ميکنند التهاب‏آفرينى کنند؛ اين هست. اين، جزو سياستهاى مخالفان نظام جمهورى اسلامى است. البته خود ما هم گاهى اوقات، نادانسته اين التهابها را افزايش ميدهيم. من توصيه ميخواهم بکنم - حالا مردم عزيز ما بحمداللَّه از بسيارى از کارهائى که در اين زمينه انسان مشاهده ميکند، برکنارند. مردم نگاه ميکنند به بعضى از گفتگوها و بگومگوهاى بيجا و بي مورد که گاهى در بين نخبگان سياسى مشاهده ميشود؛ نگاه مردم نگاه رضايتمندانه نيست. اين را ما از مراجعات مردم بخوبى ميفهميم - و حالا دو سه مسئله‏ى کوچک و کم‏اهميتى را که وجود دارد و سعى ميشود که از اينها براى التهاب استفاده شود، عرض ميکنم، براى اينکه درِ گفتگوها بسته بشود".
ايشان در ادامه نخستين مورد را همين مسئله قرار مي دهند و مي افزايند:
"يک نفر پيدا ميشود درباره‏ى مردمى که در اسرائيل زندگى ميکنند، اظهار نظرى ميکند. البته اين اظهار نظر، اظهار نظر غلطى است. اينى که گفته شود ما با مردم اسرائيل هم مثل مردم ديگر دنيا دوستيم! اين حرف درستى نيست؛ حرف غيرمنطقى‏اى است. مگر مردم اسرائيل کى‏هايند؟ همان کسانى هستند که غصب خانه، غصب سرزمين، غصب مزرعه، غصب تجارت به وسيله‏ى همين‏ها دارد انجام ميگيرد. سياهىِ لشگرِ عناصر صهيونيسم، همين‏هايند. نميشود ملت مسلمان نسبت به افرادى که اينجور عامل دست دشمنان اساسى دنياى اسلام هستند، بى‏تفاوت باشد. نه، ما با يهودى‏ها هيچ مشکلى نداريم، با مسيحى‏ها هيچ مشکلى نداريم، با اصحاب اديان در دنيا هيچ مشکلى نداريم؛ اما با غاصبان سرزمين فلسطين چرا؛ مشکل داريم. غاصب هم فقط رژيم صهيونيستى نيست. اين موضع نظام است، اين موضع انقلاب است، موضع مردم است. حالا کسى حرف اشتباهى ميزند، عکس‏العملهائى هم در مقابل آن نشان داده ميشود. خوب، مسئله را بايد تمام کرد. اين که يک روز يک نفر از اين طرف بگويد، يکى از آن طرف بگويد، يکى اينجور استدلال کند، يکى از آن طرف حرف بزند، درست نيست. اين التهاب‏آفرينى است. حرفى بود، گفته شد و اشتباه بود و تمام. موضع دولت جمهورى اسلامى هم اين نيست".
رهبر معظم انقلاب در پايان اين بحث با تاکيد بر جلوگيري از التهاب افريني ، خاضعانه از همه درخواستي مي کنند و مي فرمايند:
"اين حرف خطائى بود، حرف درستى نبود. اين را نبايد وسيله‏ى التهاب قرار داد. من خواهش ميکنم از همه، اينجور مسائل کوچک و مسائل جزئى را - حرفى که بر زبان کسى جارى ميشود؛ مطلبى گفته ميشود - وسيله‏اى قرار ندهند براى اينکه مدتى جريان‏سازى و مسئله‏آفرينى در سرتاسر کشور بشود؛ يک عده مخالف، يک عده موافق، سر قضيه‏اى پوچ. موضع نظام هم معلوم است. تمام شد".
مطمئنا حضرت اقا چنين روزي را مي ديدند که چنين تقاضايي را مطرح فرمودند دوسال از اين ماجرا گذشته است اما در ماجرايي ديگر باز هم شاهد همين برخورد هستيم اگر به صحبت هاي دو سال پيش رهبر معظم انقلاب نگاهي بياندازيم به خوبي مي توانيم برخي نکات را براي همين امروز استخراج کنيم ..
اقا فرمودند ..يک نفر پيدا مي شود درباره مردمي که در اسرائيل زندگي مي کند اظهار نظري مي کند ....
ايا اين لحن نشان دهنده اين است که اظهار نظر اين فرد در نظام خيلي مهم است ؟
و بايد به صورت ويژه نسبت به ان حساس باشيم يا بالعکس .
رهبر معظم انقلاب در چهار جا تاکيد مي کنند که اين حرف، حرف نادرستي است اما درعين حال چهار بار هم مي گويند که بايد اين مسئله را هرچه سريع تر تمام کرد و نبايد گذاشت دامنه اين اظهار نظر نادرست بي جهت گسترش پيدا کند .
ايشان همچنين از ابتداي اين خطبه تا اخر سخنانشان بارها و بارها بر لزوم حفظ وحدت و جلوگيري از التهاب افريني سخن مي گويند و بر ان تاکيد مي ورزند.
ايا اينگونه سخن گفتن و تاکيدات ايشان راه درست را به روشني به ما نشان نمي دهد که بسياري از ما همان راهي را مي رويم که دو سال پيش رفته ايم .
ايا نوشتن ما از اين موضوع و اظهار نظرهاي اين چنيني اين برادر محترم حرکت در مسيري است که از التهاب ها بکاهد و فضاي رواني را براي مردم مساعد و مطلوب کند و اصولا چه پرداختن حمايتي و چه انتقادي از اين گونه اظهار نظرها کاري در جهت تقويت وحدت است ؟
ايا اين گونه اظهار نظرها را نمي توان به صورت بسته و در فضايي که باعث التهاب افريني عمومي نشود بررسي کرد و حتي مورد نقد قرارداد؟
و در آخر اين کلام رهبر معظم انقلاب هم بسيار حائز اهميت است که نبايد حرفي که به زبان کسي جاري مي شود اينگونه براي مدتي باعث جريان سازي و مسئله افريني در سراسر کشور شود.
ايا پرداختن ما به اينگونه مسائل باعث جريان سازي بيشتر که شايد مطلوب مطرح کنندگان چنين اظهار نظرهايي باشد نمي شود و درکنار التهاب افريني برخي ابهامات پوچ و بي ارزش را در اذهان انهايي که اطلاع دقيق ندارند باعث نميشود؟
چرا آزموده را دوباره مي آزماييم ..

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس