به گزارش مشرق به نقل از فردا، مايليکهن که همواره پس از هر باخت، ضيافت ويژهاي براي خبرنگاران دارد و معمولا جملاتي جنجالي به زبان ميآورد، خود متهم رديف اول براي بر هم زدن آرامش فضاي فوتبال ايران به شمار ميرود و ظاهرا از نگاه او «مرگ خوب است اما براي همسايه».
سرمربي پرحاشيه باشگاه سايپا هر از گاهي در مقام داناي کل ظاهر شده و درباره موضوعات مختلف حرف ميزند و دستورالعمل صادر ميکند. جوري هم رفتار ميکند و به ديگران نگاه عاقل اندر سفيه مياندازد که انگار موفقترين مرد فوتبال ايران يا حتي جهان بوده وهست. آخرين مورد آن نيز داستان ورود کارلوس کرش به ايران است و حکايت قرارداد او با فدراسيون فوتبال. اينطور که پيداست مايليکهن نيزمثل تعدادي از مربيان ليگ، از حضور يک مربي خارجي بالاي سر تيم ملي ناراحت است و در همين راستا بهانههاي عجيبي را طرح ميکند.
مايليکهن که معمولا در تيمش هم از بازيکن خارجي خبري نيست ظاهرا نسبت به جنس خارجي حساس است و حضور آن را پيرامون خود نميتواند تحمل کند. در عين حال چنين به نظر ميآيد که کارنامه موفقيتآميز مربي پرتغالي را هم قبول ندارد. حالا نوبت به هزينه قرارداد و دستمزد کرش است که بهانه تازهاي دست او داده تا با آن، يک بار ديگر کفاشيان و فدراسيون را به چالش بکشد. او گفته است که طبق اطلاعاتي که به او دادهاند دستمزد کرش 15 ميليون دلار است و در مملکتي که بعضيها 10 سال است ميوه نخوردهاند و رئيسجمهور با هليکوپتر به سفر استاني ميرود اين جور ولخرجيها محلي از اعراب ندارد.
خوب است از ايشان پرسيده شود که تکليف ليگ فوتبالي که سالي 200 ميليارد تومان از سرمايههاي عمومي را به باد ميدهد در اين بين چيست؟ از نظر ايشان عايدي باشگاه سايپا که سالي حداقل 200 ميليون براي استفاده از مايليکهن هزينه ميکند براي مردم فوتبالدوست چقدر است؟ با هزينه تيمهاي ليگ برتري چقدر ميوه تازه ميتوان به خورد نيازمندان داد؟ميتوان پرسيد در مملکتي که بازيکن معمولي فوتبال(در مقياس جهاني) سالي يک ميليارد تومان اسکناس تانخورده دريافت ميکند آيا پرداخت دستمزد به يک مربي کاربلد آنهم براي سه سال زياد است؟ اگر پرداخت اين دستمزد به يک مربي درجه يک جهاني، با کسب نتايج خوب و افزايش طراوت و شادابي عمومي همراه شود آيا سود آن قابل محاسبه خواهد بود؟ چنين تحليلي از سوي مربي سابق تيم ملي واقعا شگفتآور و البته ناراحتکننده است. رواج چنين ديدگاهي نه تنها باعث انزواي فوتبال ايران در عرصه جهاني ميشود که در مدت کوتاهي منجر به سرخوردگي عمومي در حوزه تيم ملي فوتبال خواهد شد. ضرر از دست دادن جامجهاني 2010 براي توده پرشمار طرفداران فوتبال در ايران که دستپخت مربيان داخلي بود را چگونه ميتوان محاسبه کرد؟ محمد مايليکهن که فوتبال را وسيله آشتي ميپندارد خود ذرهاي از اين ظرفيت فراموش شده استفاده نميکند.
نه آقاي مايليکهن با ما روراست نيستي...