نويسنده وبلاگ "داداشي وب" در جديدترين مطلب خود محمود احمدي نژاد رئيس جمهور را مورد خطاب قرار داده و نوشته است:
جناب رئيس جمهور شما درست مي گوييد “عده اي درصدند تا موضوع مشايي را به مسئله اول کشور تبديل کنند و توطئه هاي آمريکا را تحريم غيرقانوني آنها را و همراهيهاي بعضيها با دشمنان را، موضوع دست دوم و دست سوم تبديل کنند.”
خيلي ها از همين قضيه مشايي استفاده کردند و موفقيت بي نظير حزب الله و سيد حسن نصرالله را به حاشيه راندند.
آقاي رئيس جمهور شما درست مي گويي انتقادات از مشايي عادي نيست. متاسفم بگويم که منصفانه هم نيست و برخي مطالب سايت هايي نظير الف که او را نزديک مرز ارتداد هم برده بودند، عقوبت سخت اخروي دارد و اگر قوه قضاييه ما به وظيفه اش عمل مي کرد، بايد عقوبت سخت دنيوي هم مي داشتند.
اما در پاسخ به صحبت هاي جديد شما بگويم که گيرم همه حرف هاي مشايي درست باشد و ايشان همان حرف هاي علما را با ادبيات متفاوت بگويد.
اولا چه نيازي به ادبيات متفاوت است؟ مثلا اگر به جاي مکتب اسلام، همان اسلام ناب محمدي را بگويد مشکلي پيش مي آيد؟ تازه ترويج گفتمان حضرت امام (ره) هم هست و ثواب مضاعف دارد.
حتي اگر فرض کنيم که ادبيات متفاوتي نياز است. خوب اين ادبيات متفاوت بايد براي اولين بار در يک مجمع عمومي و غيرمتخصص در علوم ديني مطرح شود يا در محل هاي تخصصي؟!
شما مي گوييد که مثلا “بزرگداشت فارابي که نمي توان از ساخت حمام حرف زد.” باشد قبول، اما لازم هم نيست که حرف هاي آنچناني و جنجالي بزنند.
دو کلام کوتاه بگويند و بروند، اين همه طولاني کردن حرف و سخن اضافي گفتن براي چيست؟
فوقش خيلي هم حرف مهمي دارند، منتشر کنند و بدهند دست چهارتا متخصص آن همايش يا در يک بخش آن کنفرانس به عنوان يک موضوع تخصصي ارائه کنند، نه اينکه دائما جلوي دوربين ها مشکل زايي کنند.
حتي بزرگاني مانند حضرت امام (ره) هم نظريات خود را براي اولين بار در يک مجمع عمومي (حتي متخصص) بيان نمي کردند، بلکه آن را در حلقه هاي کوچکتر متخصصين به بحث مي گذاشتند و چکش کاري که مي شد، آن را به يک مجمع تخصصي بزرگتر مي آوردند و بعد در يک جاي عمومي بيان مي کردند، اما گويا رئيس دفتر شما، خود را بي نياز از اين روش معقول مي داند!
آخر ايشان کداميک از معيارهاي اسلام شناسي را دارند که شما همه عالمان را ناديده مي گيريد و به چشم يک بي گناه به مشايي نگاه مي کنيد؟
آقاي رئيس جمهور فکر نمي کنيد فردي با حداقل 7 مسئوليت سنگين کشوري، فرصت نظريه پردازي هم پيدا مي کند؛ مردم شک مي کنند که واقعا شما براي کشور کار و تلاش مي کنيد يا اين ها ظاهر سازي است؟! آيا با اين کار مشايي، همه تلاش هاي دولت شما زير سؤال نمي رود؟!
آقاي رئيس جمهور آيا صحبت ها و رفتار مشايي عادي است؟!
رفتار مشکوک اگر دائما تکرار شود بايد به قصد و غرض آن اطمينان پيدا کرد، آيا شما به اين حرف شک داريد؟
اين چه کاري است که آقايي مشايي، مسائل آنچناني بگيرد، چند ساعت بعد آن سخنراني طولاني و پرمشکل را انجام بدهد و هنوز از اين امور فارغ نشده است، درباره دولت يازدهم صحبت کند! آيا به نظر شما اين حاشيه سازي هاي مکرر مشايي، طبيعي است؟!
آيا خرج هاي آنچناني و وضعيت نابهنجار جشن ملي جوانان و همايش ايرانيان مقيم خارج که با مديريت مستقيم اقاي مشايي صورت گرفت و دعوت افراد ضدامنيت ملي که علي رغم تکذيب مشايي، دعوتنامه آن ها منتشر شده است، کار عادي و بدون اشکال است؟
آيا همين دروغ ها نبوده که دولت شما را به مشکل انداخته است؟ آيا برخي رفتارهاي ايشان و همراهانشان نبوده که فرصت را در اختيار دشمنان قرار داده است تا شما را به حجتيه و صوفي گري متهم کنند؟
آخر صحبت هاي غيرعادي مشايي که يکي و دوتا هم نيست.
آقاي احمدي نژاد صحبت کردن از پايان دوران اسلام گرايي و بي نيازي از اسلام عادي است؟
آيا اين خداوند نيست که مي فرمايد “دين نزد خدا جز اسلام نيست”؟ پس بي نيازي از اسلام براي رسيدن به حقيقت چيست که مشايي مي گويد؟!
استغفرالله مشايي از خدا هم آگاه تر است؟
جناب آقاي احمدي نژاد شما چرا با نگه داشتن همچون آدمي زبان همه حاميانت را بسته اي که با وجود همه علاقه شان به شما نتوانند دفاعي از دولت انقلابي بکنند؟
حامياني که در اوج فشارها هم پاي آرمان هاي امام (ره) ايستادند و به خاطر تبعيت شما از رهبري، ياريتان کردند؛ با اين کارهاي شما کم آوردند.
حق بدهيد در شرايطي که مشايي، حداقل در ظاهر، خطري مستقيم براي دين شمرده مي شود، حمايت از شما نه تنها جايگاهي ندارد، بلکه دفاع از دين در برابر سخنان بدعت آلود واجب است.
آقاي احمدي نژاد آيا اين همه هدر رفتن سرمايه کشور در موضوعي مثل مشايي که خود شما آن را دست چندم مي دانيد، ناديده مي گيريد؟ چرا با جلوگيري نکردن از حرف هاي نابجاي او، نيروي کشور را در راستاي درست هدايت نمي کنيد؟
آيا دودستگي و نااميدي بزرگ نيروهاي حزب الله، آن هم در اين زمان خطرناک را نمي بينيد؟
آيا نمي بينيد که بدخواهان چگونه از اين فرصت استفاده مي کنند و هر تهمتي را به شما مي زنند و متاسفانه در جو نااميدي از شما، باورپذيرتر مي شود؟
جناب احمدي نژاد نمي دانم شما چه چيزي از مشايي ديده ايد، اما آيا او را عارف تر و عالمتر از حضرت آقا و علامه مصباح مي دانيد؟
آيا در اينکه سخنان اين دو عارف عالم، به تکيه گاهي بالاتر از فضائل مشايي متصل است شک داريد؟!
آيا امروز که پيش بيني حضرت آقا درباره اينکه “انتصاب مشايي بر خلاف مصلحت جنابعالي و دولت و موجب اختلاف و سرخوردگي ميان علاقمندان به شما است.” تحقق پيدا کرده، باز هم چشم خود را مي بنديد؟
آقاي احمدي نژاد به خودتان بياييد. در اين ماجرا، مشايي با آن همايش هاي آنچناني و حرف هاي بدعت آلودش مقصر است، شما حق نداريد اين همه تقصير را نبينيد و فقط ديگران را “بد” کنيد.
مگر شما نبوديد که زمان انتخابات، مشايي را محصور کرديد، پس اگر امروز هيچ نمي کنيد، به توصيه آيت الله مکارم عمل کنيد و نه تنها حمايت مرجعيت را بدست آوريد، بلکه مردم را شاد کنيد که اين روزها تحت فشار همه جانبه اي قرار گرفته اند و دود آن بر چشم اين کشور و انقلاب خواهد رفت.
اميد آنکه مصالح انقلاب کشور را به علائق شخصي خود ترجيح دهيد و چشمتان را بر اين همه ترديد در مشايي و رفتارهاي او نبنديد و يکبار ديگر هم که شده، فرصت بهانه جويي را از مغرضان بگيريد و انرژي کشور را در مسير اصلي و مسائل دست اول آن صرف کنيد.
چه نيازي به ادبيات متفاوت است؟ مثلا اگر به جاي مکتب اسلام، همان اسلام ناب محمدي را بگويد مشکلي پيش مي آيد؟ تازه ترويج گفتمان حضرت امام (ره) هم هست و ثواب مضاعف دارد.