
به گزارش گروه دفاع و امنيت مشرق به نقل از ايسنا، در آستانه پرتاب نخستين کپسول زيستي ايراني حامل موجود زنده انسان نما به فضا، در گفتوگو با سيروس برزو، کارشناس و پژوهشگر تاريخ کيهان نوردي و مديرمسوول و سردبير مجله «مرزهاي بيکران فضا» از تاريخچه پرتاب محموله هاي زيستي و سفر حيوانات به فضا پرسيده است.
* اصولا چه ضرورتي وجود دارد که قبل از سفر انسان به فضا از حيوانات استفاده شود؟
- لازم مي دانم قبل از پاسخ دادن به سوال شما اين نکته اشاره کنم که ايران در حال برداشتن گام هاي نخست در عرصه فضانوردي است و به جا خواهد بود مسوولان سازمان فضايي کشورمان، با تجربه ديگر کشور ها آشنا شوند تا بدين وسيله، ضمن کوتاه تر کردن راه براي دستيابي به اهداف تعيين شده در هزينه ها نيز صرفه جويي کنند.
بهره بردن از حيوانات براي بررسي خطر هاي احتمالي که مي تواند باعث به خطر انداختن جان انسان ها شود امر تازه اي نيست. حتي در آغاز اختراع بالن ها، نخستين پرواز سرنشيندار را چند حيوان انجام دادند و بعد از آن بود که پرواز ها توسط انسان صورت گرفت. در آزمايش هاي پزشکي هم، نخست حيوانات تحت تاثير دارو ها و يا بررسي ها قرار مي گيرند.
*قبل از پرواز انسان به فضا از چه حيواناتي استفاده شد؟
- حيوانات مختلف مثل خوک، سگ، خرگوش، موش، خوکچه هندي و ميمون قبل از انسان به فضا پرواز کردند. بر روي آنها دستگاههاي مختلف و سامانه هاي تامين حيات آزمايش ميشد. اين حيوانات بودند که در آغاز عصر فضايي براي جواب دادن به سوال هاي ما در مورد تاثير پرتاب ها و پرواز هاي فضايي به کار رفتند و ما از طريق آزمايش بر روي آنها توانستيم بفهميم موجود زنده در شرايط بيوزني که روي زمين ايجاد نميشود چه حالتي پيدا کرده و چه چيزي را حس ميکند. بدون اغراق اين حيوانات بودند که راه فضا را براي انسان باز کردند.
* بعد از آغاز پرواز هاي فضايي سرنشيندار هم از حيوانات استفاده اي شد؟
بله! وقتي که فضا به تدريج از جايي براي کارهاي قهرمانانه به جايي براي کارهاي عادي هم تبديل شد، آزمايشهاي پزشکي-زيست شناسي زيادي جهت مطالعه و پژوهش تأثير عوامل پرواز فضايي به خصوص تأثير بيوزني بر مکانيزم مختلف زيستي و غيره بر روي حيوانات انجام شده و مي شود. به اين ترتيب مي توان گفت هنوز هم جانداران ديگر به انسان در کسب تجربيات کمک مي کنند.
* آزمايش ها و تجربيات فضايي با حيوانات چه مراحلي داشته است؟
- به طور کلي اين بررسي و پژوهش ها را مي توان به چهار بخش اصلي تقسيم کرد:
1- پروازهاي بالستيک با موشکهاي ژئوفيزيک و مداري. اين پروازها در دهه هاي 1950-1960 قرن 20 در شوروي و آمريکا انجام شد که در آنها بيشتر سگ و ميمون شرکت داشتند. هدف اصلي اين پروازها، بررسي تأثير بيوزني بر روي موجودات زنده بود.
2- پروازهايي که در آنها حيوانات براي آزمايش سامانه هاي مورد نياز در سفينه هاي سرنشيندار به کار رفتند. اين پروازها در شوروي، آمريکا و احتمالاً در چين انجام گرفت. سگها در شوروي و ميمونها در آمريکا "فضانوردان اوليه" در اين پروازها بودند.
3- پروازهاي "همراه". پرواز "همراه" پرواز سرنشينداري بود که در آن فضانوردان بر روي حيوانات مختلف آزمايشهاي پزشکي و بيولوژيکي انجام ميدادند.
*اين آزمايش ها از چه زماني شروع شدند؟
- بستگي به دستيابي کشور هاي مختلف به موشک هاي بالستيک متفاوت است اما به طور کلي مي توان گفت از اواخر دهه 1940 و اوايل سال هاي دهه 1950 نخستين قدم ها برداشته شد.
در اواخر دهه 1940 پزشکان ديگر با واکنش بدن انسان و حيوانات در برابر فشار بيش از حد، لرزش، سروصدا و عوامل ديگر پرواز با هواپيما آشنا بودند. اما اطلاعات لازم در مورد تأثير بيوزني را نداشتند. در شوروي، در سال 1947 سرگئي کاراليف برجستهترين طراح سامانه فضايي اين کشور که سرپرستي فعاليت هاي موشکي و فضايي به او واگذار شده بود، زمينه آغاز پژوهش بر روي حيوانات براي پرواز هاي فضايي را به وجود آورد.
به دستور وي، انستيتوي پژوهش هاي پزشکي هوايي وابسته به نيروي هوايي وزارت دفاع شوروي، برنامه پژوهش مسايل پزشکي و زيستي پرواز با موشک در قشرهاي فوقاني جو را طرحريزي کرد.
کارشناسان اين پژوهشگاه امکان پرواز انسان با موشک به فضا و آماده کردن مجموعه اقداماتي که امنيت انسان را در چنين پرواز تامين خواهد کرد را بايد بررسي مي کردند. همين وظايف در آمريکا طي دوران مشابهي بر عهده موسسه آزمايشگاه پزشکي هوايي که آن نيز زير نظر نيروي هوايي آمريکا کار مي کرد گذاشته شد.
اما گام کارشناسان اين دو موسسه به اصطلاح شرقي و غربي براي انتخاب نخستين « فضانوردان» متفاوت بود. روس ها سگ را براي آزمايش هاي خود انتخاب کردند و آمريکايي ها، ميمون را.
*دليل اين اختلاف فاحش چيست؟
- نوع نگاه علمي و اقتصادي دانشمندان آمريکايي و روس. آمريکايي ها، ميمون ها را از نظر زيست شناسي به انسان شبيه تر مي دانستند. روس ها معتقد بودند سگ ها از چند جنبه برتري دارند. حتما شما داستان سرمايه گذاري کلان آمريکايي ها براي ساخت خودکاري که بتواند در فضا و شرايط بيوزني بنويسد را شنيده ايد. پول زيادي خرج شد تا چنين قلمي ساخته شود. روس ها در عوض به جاي انتخاب اين راه دشوار و صرف هزينه از همان اول تصميم گرفتند فضانوردانشان از مداد استفاده کنند!
در جريان انتخاب حيوانات، روس ها از سگ استفاده کردند چون قرار بود در پرتاب هاي زير مداري و پرواز ها، نحوه کار دستگاه هاي بدن در شتاب بالا و يا بي وزني و يا صحت کار سيستم هاي سفينه مورد بررسي قرار گيرد. از نظر آنها، پاسخ هاي به دست آمده در کار بر روي اين حيوان، براي سفر انسان به فضا کافي به نظر مي رسيد.
مساله بعدي صرفه جويي در هزينه ها بود. سگ حيوان ناياب و يا کميابي نيست به ويژه که کارشناسان روس اعتقاد داشتند براي تحمل شرايط سخت مربوط به فشار پرتاب و يا وضعيت دشوار بي وزني، بايد از سگ هاي ولگرد استفاده کرد و نه سگ هاي لوس تربيت شده در خانه ها.
از نظر دانشمندان روس، ميمون نسبت به سگ، ضمن آن که حيواني گرانقيمت و ناياب است، ظريف و به اصطلاح نازک نارنجي است و در شرايط سخت تاب نمي آورد.
*آيا اين نظريه ها در عمل هم ثابت شد؟
- البته ميمون ها هم توانستند از عهده پرتاب ها و پرواز ها برآيند اما به طور کلي مي توان گفت که انتخاب روس ها، همان نتايجي را در بر داشت که انتخاب آمريکايي ها، با اين تفاوت که سگ ها هم ارزان تر بودند، هم سخت جان تر و هم حرف شنو تر.
به طور مثال آمريکايي ها، براي اين که ميمونها از روي ترسِ ناشي از سروصدا و فشار بيش از حد، به خود آسيب نرسانند و نتايج آزمايش را خراب نکنند، قبل از پرواز آنها را بيهوش ميکردند.
سگهاي ولگردي که روس ها از خيابانهاي مسکو جمع کردند بهتر ميتوانستند به اضطراب و وضعيت ناجور عادت کنند. اين سگها سالم، قوي و زرنگ بودند. از نظر غذا خوردن پرتوقع نبودند. زود حرف شنو مي شدند و تحت فرمان قرار ميگرفتند.
* اين حيوانات را چگونه آموزش مي دادند؟
- در پرتاب هاي اوليه، آمريکايي ها همانطور که گفتم، ميمون ها را بيهوش مي کردند به همين دليل نوع آمادهسازي آنها با روس ها متفاوت بود. روس ها سگ ها را طوري تربيت کردند که ميتوانستند مدت نسبتاً طولاني بدون حرکت در اتاقک کوچک پرواز بمانند و فشار بيش از حد و لرزش را تحمل کنند. سگها از سروصدا ديگر نميترسند، ميتوانستند در لباس آزمايشي خود طوري بشينند که تغييرات در تپيدن قلب، تغييرات در ماهيچه، مغز، فشار شرياني، سرعت تنفس و غيره ثبت شود.
* پرتاب اين حيوانات عملا از چه زماني شروع شد و چه نتايجي در آغاز داشت؟
- آمريکايي ها که در پايان جنگ جهاني دوم توانسته بودند تعداد زيادي موشک هاي آماده ها و حدود 400 دانشمند و مهندس رده اول آلماني را به غنيمت بگيرند و به آمريکا ببرند، زودتر پرتاب هاي سرنشيندار را شروع کردند. طي سال هاي 1948 تا 1950، سه ميمون از نژاد "رزوس" و يک ميمون از نژاد"کرابويد" فداي اين آزمايش ها شدند. آنها طي آزمايش هاي مربوط به چهار پرتاب به دلايلي مثل خفگي در محفظه پرتاب، انفجار موشک و يا از کار افتادن سامانه چتر هنگام فرود آمدن کشته شد. در اقدام بعدي از يک موش استفاده شد که به سلامتي به زمين بازگشت.
با اين حال باز هم نميشود گفت پروازهاي انجام شده کلا ناموفق بود يا هيچ نتيجه اي به بار نياورد. اطلاعاتي که پژوهشگران آمريکايي ازتنفس و کار قلب حيوانات به دست آوردند نشان داد تا آخرين لحظه فرود، هيچ انحرافي در حال آنها مشاهده نشده است. موشي که 31 اوت 1950 با موشک پرتاب شد اولين حيواني بود که بدون بيهوش کردن به فضا پرواز کرد. البته معلوم نيست موش هنگام فرود آمدن زنده ماند يا نه و در منابع اختلاف وجود دارد.
روس ها از ژوئن 1951 آزمايش بر روي هاي حيوانات را با موشک هاي بالستيک آغاز کردند. در هر پرتاب، دو قلاده سگ در محفظه مخصوص قرار داشتند. شش پرواز با 9 قلاده سگ (سه قلاده از آنها دو بار پرواز کردند) صورت گرفت. در جريان اين آزمايش ها نيز چهار سگ، در دو پرواز، به علت خرابي و باز نشدن چتر نجات، همچنين بسته ماندن در محفظه محل استقرار آنها، کشته شدند.
* گفتيد ميمون ها را براي پرتاب بيهوش کرده بودند اما سگ ها نه، آيا اين دو در شرايط مساوي به فضا پرتاب شدند؟
- فکر مي کنم تشريح تمام وضعيت و وارد شدن به جرئيات بيشتر براي کارشناسان جذابيت داشته باشد. به همين دليل به برخي موارد که براي همه خوانندگان ممکن است خسته کننده باشد نمي پردازم. در مورد ميمونهايي که در سال هاي 1948 تا با موشک هاي بالستيک پرتاب شدند، متاسفانه من به منبع دقيقي برنخورده ام. اما سگ ها در محفظه اي قرار مي گرفتند که ترکيب و فشار هواي محفظه برابر با جو زمين نگهداري ميشد. آنها را با کمربندها به صندليهاي مخصوص مي بستند. بر اساس اطلاعات دريافتي از دستگاه هاي داخل محفظه زيستي، آنها فشار شتابي در حد 5 تا 6 جي را تحمل کردند.
محفظه نفوذناپذير با دستگاه توليد مجدد هوا، شرايط لازم را براي زنده ماندن دو سگ به مدت سه ساعت را داشت. تندتر شدن نبض و تنفس فقط هنگام لرزش در سير نزولي زمان وارد شدن محفظه به قشرهاي متراکم جو مشاهده ميشد. هيچ تغييراي در حالت حيواناتي که دو بار پرواز کردند پيدا نشد. فشار بيش از حد، تشعشعات کيهاني، بيوزني جزئي و عوامل ديگر پرواز بر کار بدن و رفتار حيوانات هيچ تأثيري نگذاشتند.
* مدت و شکل پرواز آنها چگونه بود. آيا در مدار هم مي چرخيدند؟
- همانطور که گفتم اين پرتاب ها شکل بالستيک داشت و محفظه زيستي در مدار قرار نمي گرفت. حيوانات در محفظه زيستي نفوذناپذير توسط موشک به ارتفاع 100 کيلومتر و بالاتر پرواز ميکردند. پس از حدود 6 دقيقه و رسيدن به ارتفاع تقريبي حدود 100 کيلومتر، دماغه موشک از بدنه آن جدا ميشد و راه بازگشت را در پيش مي گرفت. در ارتفاع 6-8 کيلومتر، چتر باز ميشد و محفظه حيوانات را به زمين بر ميگرداند. کل زمان پرواز بين 15 تا20 دقيقه بود.
*آيا بعد از آنچه گفتيد تا زمان پرتاب «لايکا» در سال 1957، فعاليت ديگري هم صورت گرفت؟
- البته. پرتاب حيوانات به شکل بالستيک تا زمان لايکا، چه در آمريکا و چه شوروي مرتبا پيگيري شد. در حقيقت ميتوان گفت که لايکا در ادامه پژوهش هاي بي وقفه قبلي راهي فضا شد.
آمريکايي ها در پرتاب هاي بعدي خود از موش و ميمون استفاده کردند. در هر پرواز سرنشينان مختلط شرکت داشتند: ميمون بيهوش شده و چند تا موش بدون آن که بيهوش شوند. حيوانات در محفظه مخصوص در نوک موشک قرار ميگرفتند. اين محفظه به وسيله چترنجات به زمين برميگشت.
پرواز اولي که 18 آوريل 1951 روي داد پايان موفقيتآميز نداشت. اطلاعات هنگام پرواز خوب دريافت ميشد ولي به علت از کار افتادن سامانه چترنجات محفظه سقوط کرد و ميمون و موش ها کشته شدند. 20 سپتامبر پرواز دوم انجام شد. در قسمت جلوي موشک يک ميمون و 11 موش بودند. اطلاعاتي نشان مي داد ميداد همه حيوانات خوب پرواز را تحمل ميکردند. گرچه محفظه به سلامت به زمين بازگشت اما متاسفانه ميمون دو ساعت بعد از فرود به زمين مرد. اطلاعات دقيقي راجع به علت مرگ ميمون وجود ندارد اما در بعضي منابع نوشته شده آسيبي که موقع فرود به ميمون وارد شد يا گرمي زياد داخل محفظه موجب مرگ ميمون شد.
در پرواز سوم که در 21 مه 1952 رخ داد در محفظه زيستي دو ميمون از نژاد "کرابويد" قرار داشتند. جهت تشخيص بهترين شکل قرار گرفتن بدن هنگام پرتاب موشک، يکي از ميمون ها را روي صندلي نشاندند و با کمربند بستند و دومي را خواباندند. غير ازآنها در بخش جداگانه اي در دو موش هم قرار دادند. هنگام بيوزني که 2 دقيقه طول کشيد موشها در محفظه شناور شدند. دوربين فيلمبرداري داخل ناو، اين منظره به ايستگاه زميني مي فرستاد. همه حيوانات به راحتي پرواز را تحمل کردند و هيچ اثر منفي ديده نشد. آنها سالم به زمين بازگشتند. هر دو ميمون را بعدا به پارک ملي واشنگتن سپردند. آنها تا آخر عمر آنجا به سر بردند. مرگ هر دوي آنها طبيعي بود يکي در سال 1954 مرد و ديگري تا 1967 عمرکرد. نتايج آزمايشها نشان داد که بيوزني بر سرعت تنفس، فشار خون و سرعت نبض هيچ تاثير منفي نميگذارد.
در شوروي، پس از آن شش آزمايش، کار شکل بسيار جدي تري پيدا کرد. کارخانه اي که در آن زمان براي خلبانان هواپيما هاي بلند پرواز لباس مخصوص مي ساخت ماموريت پيدا کرد لباس هاي ويژه براي سگ ها بسازد و به گروه صنايع نيز موشکي نيز دستور داده شد ساخت محفظه هاي زيستي مجهز تري بسازد از جمله اين محفظه ها به سامانه پرتابي مجهز شوند تا در زمان بازگشت، بتوانند در ارتفاع مشخص از بقيه سيستم جدا شده و مستقل فرود آيند. دو صندلي پرتابي در محفظه قرار داشتند. هر صندلي مجهز به سامانه چترنجات، اکسيژن و دستگاههاي ثبت مشخصههاي فيزيولوژيکي بود.
کارخانه "زوزدا" لباس ويژه نفوذناپذيري آماده کرد که از پارچه سه لايه لاستيکي درست شده بود با کلاه فضانوردي و دو آستين براي دست هاي سگ. داخل لباس و روي آن کمربندهايي براي ثابت نگه داشتن حيوانات قرار داشت. سامانه تامين هوا از سه مخزن 2 ليتري اکسيژن تشکيل شده بود که براي دو تا دو و نيم ساعت کافي بود . در قسمت پاييني کلاه فضانوردي سوپاپي قرار داشت که هنگام فرود آمدن بوسيله چتر در ارتفاع 4 کيلومتر به طور خودکار باز ميشد تا حيوانات بتوانند با هواي آزاد تنفس کنند.
* در مورد ميمون ها گفتيد که آنها را بيهوش مي کردند اما سگ ها در حالت عادي پرتاب مي شدند. اين سگ ها چطور آموزش مي ديدند که در برابر شرايط غيرعادي پرواز عکس العمل منفي نشان ندهند؟
- براي از بين بردن واکنش سگ در برابر وضعيتي که براي او غير عادي بود به سگ لباس فضايي ميپوشاندند، حسگر ها را به او وصل ميکردند و رو صندلي با کمربند مي نشاندند طوري که نتواند تکان بخورد. اين تمرين به مدت سه ماه هر روزه انجام ميشد و هر روز زمان نگهداري سگ در لباس فضايي را افزايش ميدادند. در آزمايشهاي نهايي فقط از سگهايي استفاده ميکردند که طي روز آخر دوره تمرين ها به راحتي ميتوانستند دو ساعت در لباس فضايي بگذرانند.
روز پرتاب، سگها را سه، چهار ساعت قبل از پرتاب به ميدان پرتاب ميآوردند. دو ساعت قبل از پرواز به سگها سينهبندهاي مخصوص ميپوشاندند که براي ثبت تغييرات حالت سگ هنگام پرواز حسگر داشت داشتند. بعد «لباس فضايي» آنها را به تنشان ميپوشاندند و سگها را در حالت ثابت قرار ميدادند. 40-50 دقيقه قبل از پرتاب، صندليهاي سگ در بالاي موشک مستقر مي شد. 20-35 دقيقه قبل از پرتاب کلاه فضانوردي را مي بستند و اکسيژن رساني از طريق سامانه تغذيه اکسيژن شروع ميشد. سپس در محفظه را مي بستند.
موشکها تا ارتفاع 100 کيلومتر پرواز ميکردند. بيوزني حدود 4 دقيقه طول ميکشيد. در مسير بازگشت در ارتفاع 75-86 کيلومتر ، صندلي سمت راست با سگي که روي آن نشسته بود به بيرون پرتاب ميشد. بعد از پرتاب، صندلي حدود 3 ثانيه سقوط ميکرد و سپس چتر باز ميشد.
صندلي چپ با سگي که روي آن نشسته بود در ارتفاع 39-46 کيلومتر به بيرون پرتاب ميشد و بعد از سقوط آزاد در ارتفاع حدود 4 کيلومتر چتر باز ميشد. صندليها با سگها معمولاً در فاصلهاي از 3 (صندلي چپ) تا 70 (صندلي راست) کيلومتر از ميدان پرتاب به زمين مينشستند. طبق برنامه تا سال 1956، 9 پرواز با شرکت 12 سگ (6 تا از آنها 2 بار پرواز کردند) انجام شد. به دلايل مختلف در جريان اين آزمايش ها پنج قلاده از سگ ها کشته شدند.
به اين ترتيب، روس ها توانستند تجربه هاي خوبي براي پرتاب لايکا به دست آورند. لايکا در 3 نوامبر 1957 با دومين ماهواره ساخت دست بشر در مدار قرار گرفت.
البته اين پايان به دست آوردن تجربه از پرواز حيوانات نبود بلکه مي توان گفت آغازي بود بر سفر هاي مداري حيوانات که در جريان آنها، دانشمندان توانستند تجربه هاي بسيار با ارزشي براي ساخت ناو هاي کيهاني با سرنشين انساني به دست آورند و اگر عمري بود در گفتوگوي ديگري خدمت شما خواهم گفت.
*مي دانيم چندي پيش قرآني که به ابتکار شما به فضا فرستاده شده بود به زمين بازگشت. قبلا هم مجموعه اي از مينياتورهاي استاد فرشچيان را به فضا فرستاديد، آيا در زمينه فرستادن محموله ايراني ديگري به فضا، برنامه داريد؟
- دو سال ديگر يکي ديگر از دوستان صميمي قرار است به فضا برود. اگر عمري باشد، امکان فرستادن محموله اي ديگر را خواهم داشت. علاقمندم اين بار، ديوان حافظ را بفرستم اما مايلم در انتخاب اين محموله نظر هموطنانم را بپرسم. به همين دليل در وبلاگم« موج»، نظرخواهي گذاشته ام تا هموطنانم، نظر دهند.
* قرآن ارسالي به شما تحويل شده است؟ تصميم داريد با آن چه کنيد؟
- در حال حاضر امکان سفر به مسکو را ندارم تا آن را تحويل بگيرم. اما تصميم دارم اگر توانستم اين قرآن تاريخي را در نمايشگاه قرآني امسال تهران در معرض ديد هموطنانم بگذارم.
*در پايان اگر نکته خاصي را ضروري مي دانيد، مطرح کنيد.
- همانطور که مطلعيد بنده بيش از سي سال است براي ترويج دانش فضانوردي در ايران فعاليت مي کنم. من آرزويم روزي است که تمامي روزنامه هاي جهان خبر پرتاب نخستين فضانورد ايراني را در صفحه اول خود بياورند. به همين دليل دوست دارم برادراني که در زمينه فناوري فضايي در ايران تلاش مي کنند نصيحت هاي اين خادم و مروج کهنسال فضانوردي در ايران را بشنوند. به طور مثال به اين عزيزان پيشنهاد مي کنم دامنه مطالعات خودشان را به منابع غربي محدود نکنند.
خوشبختانه امروز ما جوانان هوشمندي داريم که در دانشگاه هاي روسيه تحصيل مي کنند و به زبان روسي و دانش هوافضا آشنايي خوبي دارند. بعضي از آنان حتي در سطحي هستند که براي ما افتخار آفرين شده اند. از اين افراد براي انتقال کسب تجربه هاي روسيه در زمينه فضانوردي و ترجمه کتب و مدارک علمي مربوط به فناوري کمک بگيرند.
فراموش نکنند که اين کشور چه در گذشته و چه امروز، قدرت برتر فضايي جهان است و تجربه هاي با ارزشي در اين زمينه دارد. بهره گيري از اين مخزن عظيم علمي مي تواند هم راه ميانبري پيش پاي کارشناسان فضايي ما باز کند و هم در پايين آمدن هزينه ها کمک کند.
نکته دوم، بردن دانش فضانوردي به ميان اقشار جامعه و نشان دادن ضرورت اين علم است. مردم بايد بدانند سرمايه گذاري در زمينه فضانوردي همزمان با ايجاد توانمندي هاي صنعتي و علمي، مي تواند سود هاي کلاني را در درازمدت نصيب ايران کند. براي آماده سازي جامعه، نياز است مسوولان امر فضانوردي، به ترويج و تبليغ و آشنا کردن مردم با اين علم و مزاياي آن بپردازند.