به گزارش مشرق، کارگردان و دست اندرکاران فيلم "ظهور بسيار نزديک است" يک ماه است که با تمام توان سعي کرده اند اظهارات اين فيلم را مستقيما به تحقيقات علمي آيت الله شيخ علي کوراني نسبت بدهند. پس از اعتراض تند مراجع قم به توليد و توزيع فيلم "ظهور بسيار نزديک است" و تکذيب چهره هاي مختلفي که توليد کنندگان از نام هاي انها سوء استفاده کرده اند، اين "علي اصغر سيجاني" کارگردان فيلم بود که در گفت و گو با خبر تا توانست از نام شيخ علي کوراني بهره گرفت تا اين فيلم سياسي را مستند علمي جلوه دهد.
سيجاني در قسمتي از گفت و گوي خود با خبر تاکيد کرده بود: " ما محققي مثل علامه کوراني را داريم که در کتاب عصر ظهورش تطبيق را بارها انجام داده ... ايشان گفتند که تطبيق اشکال ندارد.... " او در جاي ديگري از گفته هايش تصريح مي کند:" ما هيچ دليل روايي و عقلي نداريم که نبايد تطبيق صورت بگيرد." و از سويي اظهار کرده است : " کتاب عصر ظهور نوشته علامه کوراني که از برجسته ترين انديشمندان مباحث مهدوي است، يکي از منابع اصلي ما در ساخت اين مستند بوده است. ... کمتر کسي مانند علامه کوراني وجود دارد که تمام عمر علمي خود را صرف اين موضوع تخصصي کرده باشد و قطعا ايشان بهتر مي توانند در اين زمينه اظهار نظر کنند...."
ابتدا تا انتهاي کتاب "عصر ظهور" نوشته " آيت الله شيخ علي کوراني" را که خوانديم، هيچ اثري از مصاديق و تطبيق دادن هاي مدل اين سي دي نيافتيم.
همچنين در گفت وگوي منتشر شده با استاد کوراني توسط سايت ظهور نيز ايشان هيچگونه تصريحي بر مصاديق نداشته اند. مصاحبه شونده مي پرسد:" آيا انطباق احتمالي نشانه هاي روايي شعيب بر دکتر احمدي نژاد امکان پذير است؟ با توجه به اينکه ايشان مکررا بشارت نابودي اسرائيل را مي دهند و همچنين بشارت هاي ايشان بر بسيار نزديک بودن ظهور و تحقق وعده هاي الهي در سال هاي آينده ، اين انطباق تا چه اندازه امکان پذير است؟"جواب جناب کوراني به اين سوال يک کلمه و واژه مرسوم طلبگي است : "ان شاء الله"
بعد سيجاني کنار اين جواب در پرانتزي توضيح داده : ( قابل ذکر است که ذکر " ان شاالله " و تاييد ضمني و احتمالي شعيب بودن دکتر احمدي نژاد توسط محقق محتاط و دقيقي مانند علامه کوراني بسيار قابل تامل ، مهم و پرمعنا مي باشد )
اين ها بود که در ادامه روشنگري در خصوص اين مستند سياسي غيرعلمي، راهي قم شديم تا از نزديک با استاد کوراني ديدار و گفت و گو کنيم. روحاني اي که متولد جنوب لبنان است، در نجف درس خوانده و شاگرد آيت الله خويي و آيت الله شهيد صدر بوده است. او از آنجا که به زبان انگليسي و عربي و نيز استفاده از کامپيوتر مسلط بوده، در سال 1369 با دعوت آيت الله گلپايگاني به ايران آمد تا مرکز معجم فقهي را در مدرسه بزرگ تاسيس کند. اين محقق علوم اسلامي پس از آن با ايجاد بنياد معارف اسلامي، به تاليف مجموعه معجم احاديث امام مهدي (عج) پرداخت که تاکنون 8 جلد آن منتشر شده است. از اين استاد حوزه بيش از 50 جلد کتاب به زبان هاي مختلف منتشر شده است. ديدار ما با او در "مرکز المصطفي" بيش از 3 ساعت به طول انجاميد. ديداري که در آن به بحث و بررسي احاديث ظهور و مسائل مطرح از سوي دست اندرکاران سي دي "ظهور بسيار نزديک است"، پرداختيم.
بخشي از گفت وگوي خبر را با اين محقق مهدويت و عصرظهور مي خوانيد:
********************
در کتاب "عصرظهور" که امروز مورد استناد و تاکيد دست اندرکاران سي دي ظهور شده است، شما اساسا به تحليل و بررسي منابع احاديث تاکيدي نداشته ايد و بيشتر سعي کرده ايد تا احاديث را جمع آوري کنيد. اين درست است؟
بله. اما براي ما منابع درجه اول با درجه دوم و درجه سوم مشخص است. آنجا که قطعي بوده، گفته ام.
اما خواننده کتاب خيلي با اينکه کدام حديث از منابع درجه اول است يا کدام حديث از منابع غير موثق نقل شده روبرو نمي شود؟ شما فقط ذکر منابع کرده ايد که فلان حديث از منبع "غيبت طوسي" است يا حديث ديگري از منبع"بشارت الاسلام" و همچنين ديگر منابع. مخاطب کتاب از کجا بايد صحيح يا غير صحيح بودن حديث را تشخيص بدهد؟
درست است اما مي دانيد که احاديث کتاب "غيبت طوسي" درجه اول است. کتاب "قول المختصر" درجه دوم است و کتاب "بشارت الاسلام" متعلق به متاخرين است که احاديثش درجه سه است که جمع آوري شده است. اما منابع صحيح و اصلي ما "کمال الدين" صدوق و "غيبت الطوسي" و"غيبت النعماني" هستند که منابع شيعي هستند.
اما شما در کتابتان، احاديثي نقل کرده ايد که منبع آن ها به کتاب" ابن عساکر" برمي گردد که اساسا معتبر نيست.
بله. خب تاريخ مويد است. تاريخ ابن عساکر هفتاد جلد است. انواع دارد. من برخي را مويد آورده ام. ما يک حديث از اهل بيت مي آوريم بعد براي تاييدش از اين کتاب مي آوريم. به اصطلاح به عنوان کمکي مي آوريم.
جناب استاد! ببينيد مثلا روايات "اخنس مصر" در کتاب "ابن عساکر" که پيشامدهاي کشور مصر در آخرالزمان گفته مي شود و دست مايه برخي اظهارات اين آقايان در سي دي ظهور شده، اصلا سنديت ندارند و حتي مرحوم علامه عسگري که عالم بزرگ رجالي هم بودند، اين احاديث را معتبر نمي دانستند. آيا شما اين احاديث را قبول داريد يا صحيح مي دانيد؟
من هم مستند نمي دانم. فقط آورده ام و گفته ام که روايتي هست. من اينگونه احاديث را نياوردم به عنوان اينکه اعتقاد دارم. گفته ام که روايتي هست به عنوان اخنس مصر. در اين کتاب، سياق حرف مرا نگاه کنيد. ضمن اينکه تطبيق هم نمي شود. اما کاري که در اين سي دي کرده اند تطبيق مي کنند که غلط است.
اينجا به انطباق احاديث اشاره کرديد که بحث اصلي ما هم همين است که در گفت و گويي هم آقاي کارگردان به نقل از شما گفته اند که تطبيق را صحيح مي دانيد. اساسا اگر از مستند بودن يا نبودن احاديث ظهور بگذريم، شما بحث اين تطبيق دادن ها را که هدف اين سي دي ظهور هم همين تطبيق هاست، چگونه مي بينيد؟ آيا به نظر شما کاري که در سي دي ظهور در مورد اين تطبيق دادن ها شده، درست است؟ چه به جهت سبک و سياق و چه به جهت علمي و معرفت ديني.
نه. به هيج وجه کاري که در اين سي دي کردند درست نيست. از من پرسيدند، گفتم اگر به عنوان رجا و اميدواري شخصي شماست، ايرادي ندارد. اما اينکه اينگونه به عنوان قطعيت آورده اند، درست نيست. اين کاري که کرده اند تعيين است و تعيين به معناي توقيت و وقت معين کردن است و اين اصلا حرام است. چون توقيت، منهي عنه است. اهل بيت نهي کرده اند که کسي براي ظهور وقت معين کند يا مصداق معرفي کند.
پس شما اين تطبيق هايي را که در اين سي دي به نام شما هم مطرح مي کنند، تاييد نمي کنيد؟
نه من اصلا تاييد نمي کنم. من مي خواستم بيانيه بدهم که تاييد نمي کنم. تطبيق هايي که کرده اند در حکم توقيت است و توقيت حرام است. حتي ما داريم در احاديث کسي که وقت معين مي کند لعن شده است. پس من چطور به خودم اجازه مي دهم که اين گونه تاييد کنم يا تطبيق کنم.
حضرت آقاي کوراني در مصاحبه اي که اينها با شما در سايتشان منتشر کرده اند، اجازه بدهيد عين متن را براي شما بخوانم. سوال کننده از شما مي پرسد" آيا انطباق احتمالي نشانه هاي روايي شعيب بر دکتر احمدي نژاد امکان پذير است؟ با توجه به اينکه ايشان مکررا بشارت نابودي اسرائيل را مي دهند و همچنين بشارت هاي ايشان بر بسيار نزديک بودن ظهور و تحقق وعده هاي الهي در سال هاي آينده ، اين انطباق تا چه اندازه امکان پذير است؟" و بعد شما يک کلمه جواب داده ايد: ان شاء الله. بعد اين آقاي مصاحبه کننده حتي کاري کرده و در مصاحبه خودش پرانتز باز کرده و اينگونه توضيح داده (قابل ذکر است که ذکر " ان شاالله " و تاييد ضمني و احتمالي شعيب بودن دکتر احمدي نژاد توسط محقق محتاط و دقيقي مانند علامه کوراني بسيار قابل تامل ، مهم و پرمعنا مي باشد ) نظرتان درباره اين مصاحبه با شما که در سايت همين گروه آمده است، چيست؟
غلط است. قطعا سوء استفاده کرده اند. من گفته ام " ان شاء الله" آخر اين جواب يعني تاييد است؟ ان شاء الله به دو معني است. يکي معني شرط است. يکي معناي رجاء و اميد است. يک کلام طلبگي است. نه جواب علمي است. نه پاسخ حديثي و روايي است. نه سند آورده ام. اين "ان شاء الله" که جواب تطبيق نمي شود.
من تاکيد کرده ام که تطبيق درست نيست. اينها خودشان هم مي دانند که اين تطبيق ها درست نيست. اينها بعد از اين کاري که کردند دو گروه ساخته اند. يک عده در تاييد و يک عده در مخالفت. حالا مي خواهند از ما سوء استفاده کنند.
خب شما چرا به عنوان يک محقق اهل علم اجازه مي دهيد از شما سوء استفاده بشود؟
من چه کار کنم. يک سوال کرده اند، من يک جمله طلبگي گفته ام " ان شاء الله" اين يعني تاييد يا يعني تطبيق؟ يعني حرف علمي مستند؟
چرا اگر قبول نداشتيد تاکنون عليه کاري که کردند چيزي ننوشتيد يا تکذيب نکرديد؟
نوشتم. اما خواستم منتشر کنم آمدند گفتند منتشر نکنيد. من هم متوقف کردم. بنويسيم سوء استفاده مي کنند. ننويسيم سوء استفاده مي کنند. والله چه کنيم.
اما همين کلمه "ان شاء الله" شما به عنوان يک محقق اهل علم، الان دستمايه سياسي کاري آقايان قرار گرفته است. به نظر شما اين تطبيق ها که حالا به اسم شما هم هست آيا به اصل مفاهيم ظهور آسيب نمي زند؟
من گفتم ان شا الله. اما تنها جواب من ان شاء الله نيست. خودشان معني کرده اند که اين جواب تاييدي باشد. شما شيوه سوال کردن را ببينيد. گفتند احتمالش هست؟ من گفتم ان شاء الله. خب احتمال مطلق که اشکال ندارد. اين جواب که تاييد تطبيق دادن نيست. من اساسا با تطبيق دادن مخالفم. اين کار را نفي کرده ام. البته اين تطبيق ها را عده اي عوام شايد باور کنند اما خواص و اهل علم مي دانند که اين طور نيست.
يعني شما رسما نفي مي کنيد؟
قطعا نفي مي کنم.
پس تطبيق هاي دست اندرکاران سي دي ظهور مورد تاييد شما نيست؟
نه. من اصلا نمي شناسم اينها کي هستند. از نظر علمي کار اينها مذموم است. اينها کار علمي نکردند. کار تطبيق قطعي و جزمي کردند که تطبيق ها هم درست نيست. گفته اند سفياني يعني ملک عبدالله. با وجودي که سفياني حاکم سوريه است از نسل ابوسفيان. گفته اند يماني يعني سيد حسن نصرآلله. خب. سيد حسن در عراق است با وجود اينکه يماني در خود يمن خواهد بود نه در لبنان، نه در عراق. بعد تطبيق کرده اند که خراساني يعني مقام معظم رهبري . شعيب ابن صالح يعني رئيس جمهور آقاي احمدي نژاد. اين تطبيق ها را نمي شود قبول کرد. تطبيق قطعي و تعيين اين معني اش توقيت يا وقت تعيين کردن است. اين يعني زمان ظهور حضرت را معين کردن. ما در احاديث صحيح و متواتر اهل بيت داريم که اين کار حرام است و روايات کساني که اين کار را مي کنند لعن کرده اند.
البته من گفتم به عنوان اميد که اين انقلاب منجر به ظهور حضرت امام زمان صلوات الله عليه مي شود ، اين اشکال ندارد. به عنوان اميد است اما تعيين و تطبيق علمي و صحيح نيست.
مي دانيد که نام سي دي را هم گذاشته اند" ظهور بسيار نزديک است". در اين کلمه "بسيار" هم خودش به نوعي اشاره به زمان آينده نزديک و قريب به اين زمان ما را دارد. يعني شما در آثارتان درباره اين تعيين و تطبيق اشخاص چيزي ننوشتيد؟ يعني از نظر شما نادرست است؟
حتما. اشخاصي را که در سي دي نامشان برده شده خودشان تکليفشان را مي دانند که چه بگويند. اما من نه در کتابم و نه در سخنانم هيچ کس يا هيچ وقتي را تعيين نکرده ام و اين کار را حرام مي دانم. تاکيد مي کنم تطبيق شخصيت هايي مثل يماني، خراساني، شعيب ابن صالح و کساني که حضرت را همراهي مي کنند و تطبيق و معين کردن اينها به شيوه قطعي به اعتقاد من کار حرامي است. چرا؟ چون موجب توقيت و وقت معين کردن مي شود. از نظر علمي، غير علمي و از نظر شرعي حرام است.
اجازه بدهيد به عنوان آخرين سوال يک بحث ديگر هم در همين رابطه مطرح است. آقاي جعفريان که از محققان تاريخ اسلام هستند در مقاله اي آورده اند که علامه مجلسي هم اين تعيين مصداق را انجام داده اند و از علامه مجلسي نقل کرده اند که دولت صفويه مقدمه دولت امام زمان است. نظر شما در اين باره چيست؟ و اگر به قول شما اين تطبيق ها حرام است پس آيا علامه مجلسي، کار حرام کرده است؟
اين طور نيست. سخن علامه مجلسي هم از روي رجاء و اميدواري بوده است. اين سخن از روي رجاء گفته شده نه اينکه قصد تطبيق و توقيت داشته باشد. اظهار اميدواري کرده اند که ان شاء الله مقدمه زمان ظهور باشد. حتي ابن طاووس هم - خدا رحمتش کند- شبيه اين را دارد. اما او حتي خودش را مي گويد که آماده کننده ظهور است. اينکه خودش را گفته به معناي اميد است. نه تطبيق و تعيين.