به گزارش مشرق، فروش پرسپولیس به لحظات پایانی خود نزدیک می شود. همه چیز مهیا شده تا این تیم وارد عرصه جدیدی از حیات خود شود. اتفاقی که تا چندی پیش تبدیل به شعار شده و کسی آن را جدی نمی گرفت، اکنون وارد مرحله پایانی اجرا شده است. از اواخر دهه هفتاد شمسی بود که تصمیم به واگذاری این تیم و البته استقلال گرفته شد؛ اما تا کنون هیچ حرکتی صورت نگرفته و فقط یک موج رسانه ای به شمار می رفت.
اما این بار ماجرا تفاوت دارد و به نظر می رسد فقط یک گام تا سپردن مدیریت این تیم به بخش خصوصی باقی مانده باشد. با تمام این حرف ها، نام هایی برای خرید این تیم پرهوادار مطرح شده که نگرانی بسیاری را باعث شده است. البته، برخی صرفا برای آن که نامشان در رسانه ها مطرح شود از خود به عنوان داوطلب خرید سخن به میان آورده اند؛ اما برخی نیز هستند که شایعه حضورشان موجب نگرانی دلسوزان شده و می طلبد که جدی تر به گذشته و کارنامه شان توجه داشت.
در یک سو، از فعالان لس آنجلسی نام برده می شود که حتی وارد این تشکیلات نیز شده اند. این شخص که از گردانندگان شبکه های لس آنجلسی است، در برگزاری تورها و کنسرت های خواننده های مقیم فرنگ نیز یدی طولانی دارد. فردی با چنین سابقه ای به یک باره سر از این تیم در می آورد و خود را حاضر به پرداختی میلیاردی نشان می دهد. اما واقعیت این است که به نظر می رسد چنین فردی با این کارنامه، بیشتر قصد دارد تا صرفا نامش در رسانه ها مترادف با فعالیت در تلویزیون های لس آنجلسی نباشد. در این مسیر، چه گزینه ای بهتر از پرسپولیس؟
اما جنس دیگر متقاضیان خرید مربوط به اشخاص متولی است که به دلایلی متفاوت وارد فوتبال شده اند. در این بین، حضور بدهکاران بانکی مشهود است. برخی که سابقه نشان می دهد ثروت اندوزی از جیب ملت داشته اند، اینک به دلایل مختلف وارد میدان شده اند. نکته جالب توجه درباره یکی از این بدهکاران بانکی این است که برای خرید پرسپولیس شروطی را هم اعلام کرده است! این نشان می دهد فرصت را مناسب می بینند که به پرسپولیس به عنوان یک ثروت ملی کم بدیل دست پیدا کنند. شاید اندک بررسی بتواند وضعیت این بدهکار مالی را مشخص کند.
در چنین فضایی، به نظر می رسد باید نهادهای نظارتی وارد عمل شوند تا مبادا این ثروت ملی به دست نااهلان بیفتد. لس آنجلسی ها و بدهکاران بانکی با کارنامه ای مشخص، نمی توانند این مجموعه را به ساحل آرامش برسانند. باید مراقب بود تا فرداها با عواقبی مانند انچه درباره سیاسیروی داد، مواجه نشویم.
اما این بار ماجرا تفاوت دارد و به نظر می رسد فقط یک گام تا سپردن مدیریت این تیم به بخش خصوصی باقی مانده باشد. با تمام این حرف ها، نام هایی برای خرید این تیم پرهوادار مطرح شده که نگرانی بسیاری را باعث شده است. البته، برخی صرفا برای آن که نامشان در رسانه ها مطرح شود از خود به عنوان داوطلب خرید سخن به میان آورده اند؛ اما برخی نیز هستند که شایعه حضورشان موجب نگرانی دلسوزان شده و می طلبد که جدی تر به گذشته و کارنامه شان توجه داشت.
در یک سو، از فعالان لس آنجلسی نام برده می شود که حتی وارد این تشکیلات نیز شده اند. این شخص که از گردانندگان شبکه های لس آنجلسی است، در برگزاری تورها و کنسرت های خواننده های مقیم فرنگ نیز یدی طولانی دارد. فردی با چنین سابقه ای به یک باره سر از این تیم در می آورد و خود را حاضر به پرداختی میلیاردی نشان می دهد. اما واقعیت این است که به نظر می رسد چنین فردی با این کارنامه، بیشتر قصد دارد تا صرفا نامش در رسانه ها مترادف با فعالیت در تلویزیون های لس آنجلسی نباشد. در این مسیر، چه گزینه ای بهتر از پرسپولیس؟
اما جنس دیگر متقاضیان خرید مربوط به اشخاص متولی است که به دلایلی متفاوت وارد فوتبال شده اند. در این بین، حضور بدهکاران بانکی مشهود است. برخی که سابقه نشان می دهد ثروت اندوزی از جیب ملت داشته اند، اینک به دلایل مختلف وارد میدان شده اند. نکته جالب توجه درباره یکی از این بدهکاران بانکی این است که برای خرید پرسپولیس شروطی را هم اعلام کرده است! این نشان می دهد فرصت را مناسب می بینند که به پرسپولیس به عنوان یک ثروت ملی کم بدیل دست پیدا کنند. شاید اندک بررسی بتواند وضعیت این بدهکار مالی را مشخص کند.
در چنین فضایی، به نظر می رسد باید نهادهای نظارتی وارد عمل شوند تا مبادا این ثروت ملی به دست نااهلان بیفتد. لس آنجلسی ها و بدهکاران بانکی با کارنامه ای مشخص، نمی توانند این مجموعه را به ساحل آرامش برسانند. باید مراقب بود تا فرداها با عواقبی مانند انچه درباره سیاسیروی داد، مواجه نشویم.
