کد خبر 385566
تاریخ انتشار: ۱۲ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۱:۳۴

دختر خانم دانشجویی مدتی مسافر من بود و هرازگاهی او را به تهران می‌آوردم و می‌بردم، یک بار من را در حرم حضرت معصومه(س) اتفاقی دید، کلی جا خورد که مگر شما روحانی هستید؟ من فقط می‌خندیدم.

 به گزارش مشرق، یک بار مسافری را از قم به همدان می‌بردم، کل راه ناراحت و غمگین بود، وقتی که داشت پیاده می‌شد، نتوانستم تحمل کنم و پرسیدم علت چیست؟ گفت که قرار بوده آقایی را برای منبر مجلس ختم‌شان دعوت کند که ظاهرا هماهنگ نشده، به او گفتم نگران نباش، شما برو دو دقیقه دیگر من می‌آیم و...

خلیل نادری هستم. سال 1355 در بیشه سرای ساری متولد شدم. من فرزند سوم خانواده روستایی هستم که پدرش مردی زحمت کش بود و هنوز هم هست. کودکی و نوجوانی ام در همان روستای خودمان سپری شد. سال های ابتدایی انقلاب بود و شرایط برای درس و تحصیل دانش آموزان سخت. مدرسه ما در روستای همجوارمان بود و مجبور بودیم با سرویسمان که یک پیکان قراضه بود خودمان را به درس و کلاس برسانیم. یادم می آید که ده دانش آموز بودیم که باید فشرده و روی پای هم می نشستیم تا به مدرسه برسیم.

از کلاس پنجم ابتدایی علاقه مند به دروس حوزوی شدم، اما پدرم اجازه نداد، می گفت خلیل شما باید حداقل سیکلت را بگیری بعد بروی حوزه. نه این که مخالف باشد نه! می گفت باید سواد عمومی ات بالاتر برود بعد بروی طلبه حوزه شوی. من هم وقتی سیکلم را گرفتم، همزمان حوزه و دبیرستان می رفتم.

پدرم در همان روستایمان راننده نیسان بود و از همین طریق نان سفره زن و بچه اش را تامین می کرد. ما هم گهگاهی به او کمک می کردیم و بار مردم را این طرف آن طرف و می بردیم. برادرهایم هم بعدها یک جورهایی شغل پدر را پیشه کردند و هر کدام به شکلی وارد حمل و نقل شدند. من هم طلبه حوزه ساری بودم و در کنار پدر گاهی کشاورزی و رانندگی می کردم، نزدیک 20 سال است که در کنار درس و حوزه، با ماشین هم کار می کنم تا این که برای ادامه تحصیل به قم آمدم. زندگی طلبگی در شهر غریب و اندک مواجبی که از حوزه می گرفتیم کفاف خرج و مخارج زندگی و اجاره خانه را نمی داد. گفتم چه بکنم و چه نکنم؟ در ذهنم جرقه خورد که کار حمل و نقل و مسافربری را در کنار درس انجام دهم، رفتم یک تاکسی خریدم و کنار درس و حوزه از این خیابان به آن خیابان مسافر هم می بردم. بعدها تصمیم گرفتم که گاهی مسافر بیرون شهری هم داشته باشم که خب الان هشت سال است که در خط تهران ـ قم زیر نظر یک شرکت حمل و نقل مسافرکشی می کنم.

برای من کار کردن عار نیست، به نظرم این که انسان در تامین معاش خود دنبال یک راه طیب و طاهر باشد مهم است، حالا می خواهد هر کاری که باشد. مگر پیامبر چوپانی نمی کرد یا حضرت امیر چاه حفر نمی کردند، اگر الگوی ما ائمه باشند من چرا باید ناراحت باشم که مسافرکشی می کنم؟ مگر غیر از این است که می خواهم روزی پاک برای زن و فرزند خود تهیه کنم، من خیلی ها را می شناسم که حین انجام وظیفه با تاکسی کار می کند، چه ایرادی دارد. برای امرار معاش پاک و حلال در هر لباسی باید کار کرد و عرق جبین ریخت.

هستند کسانی که می پرسند چطور هم درس می خوانی هم در خط تهران ـ قم مسافرکشی می کنی. خب واقعیت این است که الان من کارشناسی ارشد حوزه دارم و درسم را هم ادامه دادم. همیشه مراقب بودم که در این دو تداخلی ایجاد نشود، مثلا من نماز صبحم را که می خوانم استارت ماشین را می زنم و می روم سر خط مسافر می زنم برای تهران، از آن طرف هم دم در ترمینال جنوب طوری مسافر سوار می کنم که هشت و نیم قم باشم و بعد هم بروم سر کلاس و درس و مباحثه.

یک بار برای همدان مسافر زدم، طرف خیلی غمگین بود. به مقصد که رسیدیم گفتم جناب شما حالت خوب نیست، چیزی شده؟ گفت که مجلس ختمی داریم و قرار بوده من سخنران مجلس را دعوت کنم، اما نشده، گفتم هیچ نگران نباش، شما برو من دو دقیقه دیگر می آیم. رفتم عبا و عمامه ام را که همیشه مرتب و تمیز در سبدی در صندوق عقب تاکسی ام گذاشته ام را پوشیدم و به مجلس ختم رفتم و سخنرانی کردم. مسافرم از تعجب دهانش باز مانده بود و حسابی خوشحال شد. بالاخره یک موقع هایی تلاش می کنم اگر کاری از دستم بر می آید برای مسافرم انجام دهم، راه دوری نمی رود یک وقتی هم من دست نیازم سمت کسی بلند می شود.

من هم مثل هزاران راننده دیگر جریمه شده و می شوم ولی خوب بعضی از پلیس ها بعد از دیدن کارت گواهینامه یک مقداری تعجب هم می کنند. شهریور امسال دوستم تعدادی مسافر عرب داشت که می خواست با خودروی ون آنها به شمال ببرد، مشکلی پیش آمده بود که نتوانست برود، از من درخواست کرد که آنها را ببرم که پذیرفتم و راهی شدیم. پلیس در جاده من را نگه داشت و گفت گواهینامه، آن روز معمم نبودم، یعنی در کل وقتی پشت فرمان می نشینم لباس روحانیت نمی پوشم. او تا گواهینامه من را دید تعجب کرد و گفت شما چرا حاج آقا؟ گفتم یعنی چه؟ چرا مسافرکشی نکنم؟ مگر چه اشکالی دارد؟

مسافرهای ثابت زیاد دارم که خیلی هایشان نمی دانند من روحانی هستم و وقتی می فهمند تا مدتی متعجب می مانند. این اظهار تعجب ها برای من تکراری شده و سعی می کنم عادی جلوه کنم. مثلا دختر خانم دانشجویی مدتی مسافر من بود و هرازگاهی او را به تهران می آوردم و می بردم، یک بار من را در حرم حضرت معصومه اتفاقی دید، کلی جا خورد که مگر شما روحانی هستید؟ من فقط می خندیدم.

سال 1380 ازدواج کردم و دو فرزند دارم. از اول زندگی شرایطم را برای او توضیح داده و گفته بودم که زندگی با یک طلبه آن هم به این شکل راحت نیست، همسرم هم پذیرفت. خدا را شکر او هم اکنون همراه و همدلم هست و با درس و کار من موافق است، ولی خب یک نکته را هم بگویم بد نیست، برخی از مردم در سال های اخیر علیه روحانیت حرف هایی می زنند که دردآور است، من منکر این نیستم که عده ای در این لباس به خطا رفته اند و کارهایی کرده اند که نباید می کردند، اما نباید آن خطا را به اسم اسلام گذاشت و اصل آن را زیر سوال برد بلکه آن را باید به اسم من نوعی نوشت.

بدترین اتفاق زندگی ام وقتی بود که با زن و بچه در اتوبان تصادف کردم، شب خیلی بدی بود، من مسیر همیشگی را با سرعت متوسطی می رفتم که به مانعی برخورد کردم، ماشین چند بار دور خودش چرخید و منحرف شد. اصلا برای آن مانع علائم هشداردهنده نگذاشته بودند. خدا می داند که چقدر ترسیدیم، خودم آسیبی ندیدم، همسرم هم آسیب جزیی دید، اما فرزند کوچکم که صندلی عقب نشسته بود کمی دچار جراحت شد که به هر حال

همه چیز به خیر گذشت، اما خب شب بدی بود. هنوز هم که فکر می کنم اذیت می شوم.

روزگار عجیبی شده، کسی به فکر کسی نیست. مثلا همین کارخانه های خودروسازی اصلا به فکر راننده و مسافر نیستند، بی کیفیت ترین ماشین ها را در اختیار راننده می گذارند که هر لحظه جان او و همراهانش در خطر است. من فکر می کنم باید این مشکل یک جایی حل بشود وگرنه معلوم نیست این ره که همه ما می رویم به کدام ناکجاآبادی ختم شود.


مخاطبان محترم گروه اجتماعی مشرق می توانند اخبار، مقالات و تصاویر اجتماعی خود را به آدرس shoma@mashreghnews.ir ارسال کنند تا در سریع ترین زمان ممکن به نام خودشان و به عنوان یکی از مطالب ویژه مشرق منتشر شود. در ضمن گروه اجتماعی مشرق در صدد است با پیگیری مشکلات ارسالی شما از طریق کارشناسان و مشاوران مجرب پاسخی برای ابهامات مخاطبان عزیز بیابد.

منبع: جام‌جم

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 43
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 6
  • ۱۲:۲۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۲
    0 0
    دمت گرم حاج اقا از حرف بعضی احمقها ناراحت نشید هنوز هم روحانیت و امثال شما دردل ماجا داريد و محترميت.
  • حسینی ۱۳:۵۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۲
    0 0
    احسنت به این روحانی با غیرت.
  • ۱۳:۵۸ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۲
    0 0
    خدا قوت مرد....
  • ۱۳:۵۹ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۲
    0 0
    باید به ایشان به خاطر بینش و تلاششان تبریک گفت .
  • ۱۴:۱۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۲
    0 0
    خیلی هم کار قشنگی هست
  • ایزا ۱۴:۲۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۲
    0 0
    حاجی دمت گرم که نون بازوتو میخوری!
  • محسن ۱۴:۲۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۲
    0 0
    اما منبع فیضی هست که هدر میره مثل پزشکی که جای طبابت مسافرکش بشه طبیب روح دنبالش نمی رند به همین خاطر جامعه از نظر روحی مریضه
  • منيف ۱۴:۲۹ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۲
    0 0
    خدا شما و اين روحاني عزيز را حفظ كند
  • ۱۴:۴۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۲
    0 0
    اگر وزیر صنعت بودم پدری از خودرو سازها در می اوردم که اقای رئیس جمهور ظرف یک هفته اخراجم کند .
  • سعيد ۱۴:۴۷ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۲
    0 0
    احسنت حاج آقا كاش همه غيرت و تلاش شما را داشتند.
  • ۱۵:۱۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۲
    0 0
    خدا خیرت دهد ، ایکاش بعضی ها هم از شما یاد بگیرند
  • ۱۵:۴۷ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۲
    0 0
    متأسفانه یک عده فکر میکنند روحانیت باید مثل مرتاض ها زندگی کنند و فقط به فکر تبلیغ دین باشند . نمیدونند که زندگی خرج داره.
  • ۱۶:۱۸ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۲
    0 0
    بله به این میگن مرد خدا
  • علیرضا خوشی ۱۶:۳۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۲
    0 0
    با سلام بنده هم طلبه هستم ولی به حال این روحانی با فضیلت غبطه میخورم فقط میتونم بگم دستت رو می بوسم که بهترین تبلیغ رو دارید
  • ۱۸:۰۲ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۲
    0 0
    البته حوزه شهریه اش را قطع می کنند چون میگن کار میکنه! اما بیکار باشه، احترام داره! این هم حال و روز حوزه!
  • ۱۸:۴۹ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۲
    0 0
    میرفتی مثل رسایی نماینده مجلس میشدی
  • ۱۹:۲۷ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۲
    0 0
    روزی حلال گوارایت حاجی خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم ای کاش همه حواسشون باشه
  • کاپیتان ۱۹:۴۹ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۲
    0 0
    دمش گرم حاجی یه دونه ای به مولا کار جهادی رو تو میکنی که با مردم در ارتباطی و هم کار تبلیغی میکنی هم کار عادی مادی و معنوی کار میکنی خدا مادی و معنوی خیرت بده.
  • ۲۰:۳۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۲
    0 0
    بنده این روحانی را کاملا درک میکنم چون خودم روحانی هستم کارشناس ارشدحوزه ام بالاترین شهریه حوزه رامیگیرم که کلا 500 هزارتومان میشود برکت دارد خداراهم شکرمیکنیم ماهی 200الی 300هزارتومان هم مردم عزیز درقالب هدیه منبر یا نذری روضه میدهند درزندگی بازن وبچه مان شادو شاکرهستیم برای رفع گرفتاری ومشکلات مردم تا انجایی که توان داریم کمک وتلاش هم میکنیم واسطه امرخیرهم میشویم مثلا اگر درجامعه افراد نیازمند و تهیدست ابروموانمندندی را بشناسیم به خیرین توانمندسفارش میکنیم به انان کمک شود
  • ناشناس ۲۰:۵۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۲
    0 0
    دوست عزيز ما توي شهر پرديسان قم، طلبه داريم كه مغازه داره، ميوه فروشي ميكنه يا حتي شبها نگهباني مي كنه... قابل توجه مسئولين محترم به ويژه حوزه علميه... راستي خطي قم - پرديسان هم داريم...
  • علی ۲۱:۱۷ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۲
    0 0
    احسنت بر حاج آقا و وای به حال خودرو سازان که آن دنیا باید جواب بدهند .
  • ۲۱:۲۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۲
    0 0
    ایول جالب بود
  • مهدی اسدی ۲۱:۳۷ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۲
    0 0
    سلام : خداوند عزت دنیا و آخرت شما را زیاد کند . مردم مسلمان همیشه روحانیت را دوست داشته و دارند و به عده معدودی که مسیر کج و معوج می روند توجهی ندارند .
  • ۲۱:۴۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۲
    0 0
    تاکسی حق کسی هست که کاری نداره تاکسی رو باید به اون بدیم تا نون زن و بچه شو ببره ن به ...............
  • ۲۱:۵۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۲
    0 0
    کاش همه روحانیت محترم مثل حضرت علی(ع) که روزها در نخلستانها کار میکرد وموقع اذان مغرب بعد از نماز ،کار قضاوت و بعدبا کیسه خرما بصورت ناشناس در خانه مستمندان میرفت ویا مثل این روحانی واقعی و زحمتکش ،کار میگردندو با کارشان اعتماد مردم را بیشتر جلب میکردند
  • ۲۱:۵۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۲
    0 0
    دين چيزي جز زندگي كردن و نشر عملي سبك زندگي اسلامي نيست زياد پيچيده نيست. خداوند اجر شهداي احد را به ايشان عطا كند انشالله
  • ۲۱:۵۷ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۲
    0 0
    دين چيزي جز زندگي كردن و نشر عملي سبك زندگي اسلامي نيست زياد پيچيده نيست. خداوند اجر شهداي احد را به ايشان عطا كند. انشالله
  • مبصر ۲۱:۵۷ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۲
    0 0
    همه باید با نون بازو نون بخورند؟!!! یا برخی با نون فکر
  • ۲۲:۱۹ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۲
    0 0
    آفرین برحاج آقای سخت کوش ،محبت ودوست داشتن روحانیت دردل همه ایرانیهاجای خاص خود رادارد خداوند همه کسانی راکه برای بدست آوردن نان حلال ورزق پاک برای خانواده کوشا هستند درپناه خودحفظ نماید
  • ۲۲:۲۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۲
    0 0
    درود بر اين روحاني عزيز خيلي ها بايد ياد بكيرند كه از زحمت خودشان زندكي كنند
  • سید مهدی شمسی پور ۲۲:۳۷ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۲
    0 0
    اسوه روحانیت/فقط سال تولد رو اشتباه زدی متولد 55 اونوقت اول انقلاب مدرسه میرفته؟
  • ۲۳:۱۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۲
    0 0
    فکر کنم اون پزشکی که طبابت میکنه درامد ش 100 برابر یه طلبه باشه بخاطر همینه که نیاز نداره بره مسافر کشی کنه
  • امیر تبریز اوغلی ۲۳:۱۱ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۲
    0 0
    روحانی مچکریم
  • یک بازنشسته ۲۳:۲۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۲
    0 0
    ترابخدا دوستان مشری سانسور نکنند. خیلی بنظر نمیاید با واقعیت زندگی فعلی طلبه هاتطبیق داشته باشد زیرا در هر مکانی از مراکزفرهنگی وادارات وارگانها طلبه ها وتحصیلکردگان حوزوی حضور دارند وبراحتی استخدام ودعوت میشوند!چطور این آقاحاظر شده به این کارسخت وارد شود
  • ۲۳:۳۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۲
    0 0
    تو خرجشو میدی؟
  • ۰۹:۰۹ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۳
    0 0
    به حال ایشان غبطه می خورم
  • ۰۹:۱۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۳
    0 0
    پای منبر این روحانی نشستن لذت داره
  • ۰۹:۱۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۳
    0 0
    فرهنگسازی یعنی این. هزار بار اگه بگه مردم کار کنید ونون بخورید به اندازه این اقدامش اثر بخش نیست. اگرچه وظیفه جامعه است که از فکر ایشون بیشتر بهره مند بشه ونذاره وقت گرانبهاش در کاری که دیگران هم از عهده آن برمی آیند تلف بشه ولی چه کنیم که گوهر شناس نیستیم
  • ایزا ۱۲:۴۷ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۳
    0 0
    آقای مبصر منظورم این بود که برای نونی که درمیاره زحمت میکشه و با زبون بازی و ... به پول نمیرسه! شما انگار خیلی مهندسی!
  • ۱۳:۴۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۳
    0 0
    کار این روحانی عزیز زیباست . فقط یه سوال : این تصویر که گزاشتین تبلیغاتیه !؟ یعنی ایشون همیشه با عبا و عمامه مسافرکشی میکنن یا مثل خیلی از روحانیون دیگه در مشاغلی دیگر با لباس عادی هستن ؟! همونطور که خودشون هم در ماجرای مجلس ختم مسافری گفتن !؟
  • ناشناس ۱۶:۴۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۳
    0 0
    روزي هيچ كسي رو ديگري نميخوره، پس قصه نخور كه ...
  • ناشناس ۱۶:۴۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۳
    0 0
    به همين راحتي هم كه شما ميگيد نيست، وگرنه اين همه طلبه بيكار نداشيتم...
  • محمد ۱۶:۱۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۳
    0 0
    غصه !!!

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس