ما از اصلاح‌طلبان «بدخيم» نااميد هستيم، بايد ببينيم اصلاح‌طلبان «خوش خيم» در انتخابات آينده چگونه مي‌خواهند از راهبرد آمريكا فاصله بگيرند و رقابت را داخل انقلاب تعريف كنند.

 به گزارش مشرق، محمد کاظم انبارلویی در یادداشتی به ارزیابی همایش اصلاح طلبان پرداخت و نوشت:
1- شوراي نگهبان يك نهاد مقدس و ارزشمند در نظام جمهوري اسلامي است. براساس اصول 91 و 99 قانون اساسي، شوراي نگهبان صيانت از اسلاميت و جمهوريت نظام را برعهده دارد.
شايد در نگاه اول موضوع ماموريت صيانت از اسلام مهم‌تر از موضوع صيانت از جمهوريت نظام باشد. اما با كمي دقت معلوم مي‌شود ماموريت دوم اگر اهميتش بيشتر از ماموريت اول نباشد، كمتر از آن هم نيست. چرا كه اگر خداي ناكرده مجلس بخواهد قوانيني تصويب كند كه برخلاف اسلام باشد، حوزه‌هاي علميه و از همه مهم‌تر مردم مسلمان پا به ميدان مي‌گذارند و اجازه چنين انحرافي را نخواهند داد.
اما صيانت از جمهوريت نظام اين‌گونه نيست. چرا كه اگر شوراي نگهبان به مثابه دژي براي صيانت از آراي مردم و از همه مهم‌تر صيانت از شرايطي كه بايد انتخاب‌شوندگان داشته باشند، در نيايد، جمهوريت نظام ميل به سلطنت و ديكتاتوري خواهد كرد، و اكنون بسياري از نظام‌هاي جمهوري وجود دارد كه طعم اصلي آنها ديكتاتوري و سلطنت با زرورق جمهوري است.
2- شوراي نگهبان طي سه دهه گذشته در صيانت از آراي مردم و پاسداري از جمهوريت نظام راه پرفراز و نشيبي را طي كرده است. اوج اين فداكاري و نگاهباني از سلامت جمهوريت نظام، تصويب قانون نظارت استصوابي است.
تصويب قانون نظارت استصوابي يك دستاورد سترگ در فهم صيانت از جمهوريت نظام است. برخي مي‌خواستند اعضاي شوراي نگهبان به شكل صوري به وظايف سنگيني كه در اصل 99 دارند عمل كنند و خود را وارد ماجراي مبارزه با ديكتاتورها و دزدان راي ملت و خائنين به جمهوريت نظام نكنند. آنها مي‌خواستند از شوراي نگهبان يك قبه نور بسازند كه بدون اينكه خود را وارد ماجراهاي تلخ انتخابات بكند همچنان نورانيت خود را حفظ كند.
بحث احراز صلاحيت‌ها براي ورود به نهادهاي انتخابي مهم است. اگر كساني كه التزام به اسلام و نظام و قانون اساسي نداشته باشند بخواهند وارد سلسله مراتب قدرت در جمهوري اسلامي شوند از درون، جمهوريت و اسلاميت نظام را مي‌پوسانند و از حيّز انتفاع ساقط مي‌كنند.
كسي كه عدالت نداشته باشد و بخواهد در سلسله مراتب قدرت در جمهوري اسلامي كه پايه اصلي آن روي عدالت بنا شده، وارد شود، نظام را به سمت ستم و ستمگري مي‌برد و از مشروعيت مردمي و الهي مي‌اندازد. اين يعني پوسيدگي از درون!
منفذ ورودي دشمن در حاكميت از همين نقطه شروع مي‌شود. به همين دليل شوراي نگهبان همواره مورد بغض و كينه و عداوت و خصومت‌ورزي دشمن بوده است و عده‌اي هم در داخل هميشه هيزم اين آتش دشمني را تدارك مي‌ديدند.
كسي كه نماز نمي‌خواند – و اگر مي‌خواند زن و بچه او حاضر نيستند به او اقتدا كنند- آيا مي‌تواند در سلسله مراتب قدرت در جمهوري اسلامي، مستظهر به راي ملت باشد؟ كسي كه در پنهان شراب مي‌خورد و مرتكب معصيت كبيره و صغيره مي‌شود چگونه مي‌تواند در سلسله مراتب قدرت بخشي از جمهويت نظام باشد؟ اينها كساني هستند كه از فيلتر شوراي نگهبان در اثر فقد اطلاعات و دقت‌هاي نظارتي رد مي‌شوند. اينها تهديد براي جمهوريت نظام هستند اما تهديد بالاتر آن است كه كساني كه در نهادهاي امنيتي، انتظامي و قضائي پرونده‌هاي فساد اخلاقي، فساد سياسي يا فساد مالي دارند بيايند با زير پا گذاشتن نظارت استصوابي وارد نهادهاي انتخابي شوند، و يك جريان نيرومند در داخل و خارج آتش تهيه بر سر نهاد مظلوم شوراي نگهبان بريزد و آنها را منفعل كند تا اجازه دهند آنها از سد احراز صلاحيت‌‌ها عبور كنند و در معرض راي ملت قرار گيرند. اين جريان فشار در داخل و خارج مي‌خواهد جمهوريت نظام را از درون بپوساند و آن را در معرض نفوذ نوكران اجنبي و سرويس‌هاي امنيتي دشمن قرار دهد.
اين رويكرد چه خطري را به ما گوشزد مي‌كند؟ ضعف نظارت استصوابي قبل و بعد از انتخابات! در اين ضعف حقوق ملت ضايع مي‌شود و جمهوريت نظام آسيب مي‌بيند.
مصلحت سنجي در تاييد صلاحيت‌ها كار درستي نيست، نتيجه‌اش اين مي‌شود كه يك مشت قالتاق از مسير نهادهاي انتخابي به نهادهاي انتصابي راه يابند و حقوق ملت را ضايع كنند. اين خيانت به ملت و خون شهداست. اين آغاز سير از جمهوريت نظام به سلطنت و ديكتاتوري است.
شوراي نگهبان با شش فقيه برجسته و عادل و شش حقوقدان منتخب مجلس، عالي‌ترين و مطمئن‌ترين نهاد براي صيانت از آراي ملت چه قبل از انتخابات چه حين برگزاري انتخابات و چه بعد از انتخابات است. فقط اين نهاد مي‌تواند از «حق‌الناس» در انتخابات صيانت كند. ما در طول تاريخ اسلام و تشيع نداريم محكمه‌اي با چنين تجميعي از قضات بلندپايه در خصوص يك موضوع اجتماعي و سياسي داوري كند. يك قاضي مجتهد براي داوري در امري كافي است كه اگر او به حكم رسيد همه بايد از آن متابعت كنند و احدي نمب تواند طبق شرع مقدس اسلام برخلاف آن حكم، حرفي بزند. حالا كه محكمه‌اي مثل شوراي نگهبان متشكل از 6 فقيه و 6 حقوقدان داريم به مراتب اولي كسي نبايد در اين ترديد كند كه آنها قيامت خود را به دنياي كسي نمي‌فروشند و در مسير صيانت از آراي ملت هستند.
3- از اول انقلاب تاكنون ما با جرياني روبه‌رو هستيم كه مجهز به يك منطق فاسد هستند و مي گويند؛
1- ما پيروز انتخابات هستيم، مشكلي در آن نيست.
2- اگر ما را پيروز اعلام نكردند حتما تقلب شده است. نيازي نيست ما كه مدعي تقلب هستيم دليلي براي آن بياوريم لذا از طريق نهادهاي قانوني عمل نمي‌كنيم بلكه كف خيابان تكليف اين ادعا را روشن مي‌كند.
3- ما نهادي به عنوان شوراي نگهبان را قبول نداريم، لذا كميته صيانت از آراء تشكيل مي‌دهيم، راي كميته صيانت فقط مويد نتايج انتخابات است. چون در هر صورت ما پيروزيم. لذا آنها نظارت استصوابي را از شوراي نگهبان گرفتند دادند به «كميته صيانت»!
براساس اين سه منطق مي‌آيند در انتخابات شركت مي‌كنند. كارنامه انتخاباتي و تبليغاتي آنها همين را نشان مي‌دهد. اوج كاركرد اين منطق در فتنه 88 رخ داد.
اينكه چرا در سال 84 به خيابان نريختند براي اينكه اولا: مجريان انتخابات خود آنها بودند، ثانيا: لشكر اردوكشي خياباني آنها به صف نبود، ثالثا: سرويس‌هاي دشمن تدارك شورش‌هاي خياباني را به لحاظ لجستيك سخت و نرم نداشتند.
اما در فتنه 88 تمام ابزار سخت و نرم را مهيا كردند و قبل از پايان راي‌گيري و آغاز شمارش آراء، خود را پيروز انتخابات اعلام كردند. شوراي نگهبان چون سدي در برابر اين خيانت ايستاد، مردم هم مانند كوه در برابر اين ديكتاتوري قيام كردند و حماسه حضور تاريخي ملت در 9 دي سال 88 بايد به نام روز صيانت از جمهوريت نظام در تاريخ ايران ثبت شود.
جالب است تهديد عليه جمهوريت نظام توسط كساني صورت مي‌گيرد كه پرچمدار ليبراليسم در ايران هستند و دموكراسي و آزادي را به صورت چماقي بر سر ملت ايران نگه داشته‌اند و از آن به عنوان پيراهن عثمان در جنگ جمل، عليه امام و انقلاب و اسلام استفاده مي‌كنند.
تاريخ ايران و بويژه انقلاب نشان داده است ديكتاتوري ليبرال‌ها خطرناك‌تر و خيانت‌بارتر و جنايت‌آميزتر از هر نوع ديكتاتوري است.
فقط كارنامه مصدق را در دوران كوتاه پس از 30 تير نگاه كنيد. خيلي دوتر نرويم؛ خيانت بني‌صدر و منافقين را در كشتار 17 هزار نفر از مردم مظلوم ايران و شهادت 72 تن از بلندپايگان كشور در هفتم تير و شهادت رجايي و باهنر و شهداي محراب را نظاره كنيد، كشف خواهيد كرد جنس ديكتاتوري خروج از جمهوريت نظام و آراي ملت چه جنسي است.
فتنه‌گران وقتي در سال 88 در 9 دي در كف خيابان شكست خوردند نماينده به آمريكا فرستادند كه ديگر كاري از ما ساخته نيست. تنها راه، تشديد تحريم‌هاست. بايد به ملت فشار بياوريد چون پشت به ما كردند! لذا از ملت انتقام گرفتند و در صدور قطعنامه 1929 شوراي امنيت مشاركت كردند.
4- پنج‌شنبه گذشته همايش اصلاح‌طلبان «خوش‌خيم» برگزار شد. برخي از سخنرانان باز بر طبل بي‌مهري به شوراي نگهبان و نظارت استصوابي كوبيدند و عَلَم صيانت از آراء را برافراشتند. همين جماعت گاهي در پيام‌ها و بيانيه‌‌ها و قطعنامه‌ها حول و حوش همين واژگان سير و سلوك مي‌كنند. در اين همايش از رفع حصر كروبي و موسوي (به عنوان دشمنان اصلي جمهوريت نظام) سخن گفتند. اينها «خوش‌خيم‌ها»ي اصلاحات بودند. «بدخيم‌ها»ي اصلاحات كه اكنون سر در آخور سفارتخانه‌هاي خارجي دارند و گاهي از بي‌بي‌سي و رسانه‌هاي اجنبي با انقلاب سخن مي‌گويند، حساب ديگري دارند.
كار اصلي آنها اين است كه صورت رقابت را در داخل، از صف‌بندي معتقدين به نظام و انقلاب خارج كنند و دست سرويس‌هاي امنيتي دشمن را در تدارك يك نبرد نرم با ملت باز نگه دارند. آنها پاي مداخله بيگانگان به رقابت‌هاي داخل را باز مي‌كنند تا در پرتو يك انتخابات، استقلال كشور را آن هم به ثمن بخس به فروش بگذارند. هيچ تقيه‌اي هم نمي‌كنند كه بيگانگان پشت سر آنها از آنها حمايت مي‌نمايند، حتي به آن افتخار هم مي‌كنند.
شوراي نگهبان به عنوان اصلي‌ترين نهاد نگهبان جمهوريت نظام بايد خيلي هوشيار باشد.
عده‌اي با نقاب و بي‌نقاب مي‌خواهند آراي ملت را سرقت كنند و اگر ملت هم دست آنها را خواند، با سناريوي دروغ تقلب، اساس جمهوريت در نظام را به هم زنند. انقلاب ونظام از يك سوراخ نبايد چند بار گزيده شود. در همايش اصلاح‌طلبان يكي از سخنرانان به اين نكته توجه داشت و گفت:«انتخابات آينده از دوقطبي‌هاي انقلاب اسلامي خواهد بود»، اما هيچ تضميني براي اين سخن نداد. خود او مي‌داند كه ارتش رسانه‌اي غرب پشت چه قطبي در ايران وجود دارد و اين قطب در انتخابات 88 چه بلايي سر جمهوريت و اسلاميت نظام آورد.
آنها شورش را به دستور جين شارپ و جر‌ج سوروس از شعار «راي مرا پس بده» شروع كردند و به شعار «مرگ بر اصل ولايت فقيه» و «انتخابات بهانه است اصل نظام نشانه است» ختم كردند.
اين يعني راهبرد در هم شكستن «جمهوريت» نظام براي تير خلاص زدن به «اسلاميت» نظام! يعني راهبرد 30 ساله آمريكا در مقابله با انقلاب اسلامي. ما از اصلاح‌طلبان «بدخيم» نااميد هستيم، بايد ببينيم اصلاح‌طلبان «خوش خيم» در انتخابات آينده چگونه مي‌خواهند از راهبرد آمريكا فاصله بگيرند و رقابت را داخل انقلاب تعريف كنند. هوشياري شوراي نگهبان و مهارت دولت در اجرا، ضامن صيانت از جمهوريت و اسلاميت نظام در انتخابات آينده خواهد بود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 2
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 3
  • ۱۰:۳۹ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۱
    0 0
    اصطلاح خوش خیم وبد خیم اصطلاح خوبی برای مخاطب نیست !مودب بودن شرط ایمان است که نداریم !!!
  • ۱۱:۴۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۱
    0 0
    برو پی کارت. این ادب بازی ها را یاد بچه مسلمان ها می دهند تا آنها را در مقابل دشمن نرم کنند. به قول خود ابراهیم اصغر زاده اصلاح طلبان از بمب اتمی برای انقلاب اسلامی خطرناکترند چه رسد به سرطان. تا کی براندازی را که کفرش را علنا آشکار کرده است می خواهیم بزور خودی تلقی کنیم؟

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس