این اتفاق که شخصی در اندازه و جایگاه نادر مشایخی حرف‌هایش را در معاندت با کشور و مردم، علنی و باصراحت پس بگیرد یا تکذیب کند فی نفسه مثبت است. این نشان می‌دهد که خانه هنرمندان توانسته است صدایی متفاوت را هم با صدای ارکستر همراهی با انقلاب هماهنگ کند.

گروه فرهنگی مشرق - ارکستر فرهنگی شهر تهران به رهبری نادر مشایخی روز 29 دی ماه در آستانه سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در تماشاخانه ایرانشهر برگزارشد. نادر مشایخی از آهنگسازان کهنه‌کار کشور و فرزند جمشید مشایخی بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون است. او بعد از سال 88 به‌واسطه کنسرتی که به نام «ندا» در خارج از کشور برگزار کرد و به‌دنبال آن یکی از شبکه‌های معاند به نقل از او صحبت‌هایی در حمایت از جریان فتنه منتشر کرد، ظاهرا خط خود را از نظام و مردم جدا کرد و به صف حامیان فتنه پیوست.

خانه هنرمندان و همراه کردن اهالی هنر با مردم

او در مصاحبه‌ای که منتسب به وی بود گفته بود: «این کاری بود که روی اشعار نظامی و با کاراکترهایی که نظامی خلق کرده از دو سال پیش شروع کردم. منتها با وقایع اخیری که اتفاق افتاد چون داستان این اپرا در مورد زنان و مشکلاتی بود که برای زنان در ایران وجود دارد، دیدم که نام «ندا» به چند دلیل مختلف برای این اپرا مناسب است. یکی این که ندا به عنوان سمبل آزادی‌خواهی انسان‌های بی‌گناه شناخته شد. و من اعتقاد دارم که چنین حوادثی هرگز نباید دوباره اتفاق بیافتد. این اتفاقات و حوادث با فرهنگ ما ایرانی‌ها هیچ گونه رابطه‌ای ندارد. وقتی این اتفاق افتاد شوک بزرگی به من و همه ایرانیان وارد شد. و این شوک باعث شد ما بیدار شویم و به یاد بیاوریم که دور و برمان چه اتفاقی در حال افتادن است.»

اگرچه مشایخی با وجود این اظهارات و برگزاری کنسرتی که ماهیتش در تضاد با مردم و کشور بود، باز هم در جلسات مختلف شرکت می‌کرد و جایزه می‌داد و جایزه می‌گرفت اما چندی پیش اعلام نام او از سوی خانه هنرمندان به عنوان رهبر ارکستر باعث ایجاد موجی از اعتراضات به خانه هنرمندان شد.

شاید استفاده از بعضی افراد با نگاه‌های خاص و نه‌چندان همسو با نظام در پست‌های دیگر خانه باعث شده بود تا این انتقادات به مرحله انفجار برسد. به‌دنبال این ماجرا هم خانه هنرمندان این انتصاب را تکذیب کرد و سروصداها خوابید تا روز گذشته.

روز گذشته اما مشایخی در کنار پرچم بزرگ جمهوری اسلامی ایران که تمام فضای پشت سن را پر کرده‌بود حاضر شد و آغاز حیات ارکستر فرهنگی شهر تهران را کلید زد.
مجید سرسنگی مدیر عامل خانه هنرمندان ایران هم در  افتتاحیه ارکستر فرهنگی شهر تهران چیزهایی گفت که شاید از آن بشود اندیشه و مانیفست او را دریافت. سرسنگی مدعی شد:
تماشای ارکستر به یادمان می آورد که می شود صداهای مختلف را شنید، اما نشان از آشفتگی ندید. تماشای ارکستر تذکرمان می دهد که می توان در کنار هم، با سازهای مختلف نشست، اما در نهایت یک نوای هماهنگ و زیبا را پدید آورد. تماشای ارکستر یادآوری می کند، در عین کثرت، رسیدن به وحدت محال نیست. تماشای ارکستر می فهماند که گفتگو تنها در چند صدایی معنا پیدا می کند.

وی گفت: تماشای ارکستر می آموزد که چگونه می توان برای یک هدف متعالی یکدیگر را حمایت کرد و خطای دیگری را با بزرگواری پوشاند.

خانه هنرمندان و همراه کردن اهالی هنر با مردم

به دنبال این اظهارات بیژن کامکار به همراه ارکستر، یکی از نوستالژیک‌ترین قطعات مربوط به انقلاب را خواند: کجایید ای شهیدان خدایی . . .
دست آخر هم اظهارات مشایخی در قالب یک گفت‌و‌گو این مجموعه را تکمیل کرد.

مشایخی مشایخی درباره مبحثی که درباره اتفاقات سال 88 و «اپرای ندا» در خصوص او مطرح شد نیز گفت: من اصلاً آدم سیاسی نیستم و علاقه ای هم به این معقوله ندارم. اپرایی که من در آن سال در خارج از کشور به صحنه بردم داستان نظامی گنجوی بود که به آلمانی نامش را ندا گذاشتم و دلیل این نامگذاری هم معنای آن بود. من هر گونه ارتباط این ارکستر که مربوط به نظامی گنجوی است را به شخص خاص یا جریان خاصی را تکذیب می کنم.

وی خاطر نشان کرد: فیلم این اجرا موجود است و می توان آن را دید. باز هم می گویم که من فرد سیاسی نیستم و مملکت خودم را دوست دارم.

خانه هنرمندان و همراه کردن اهالی هنر با مردم
حالا این که حرف های قبلی او درست است یا حرف‌های امروزش...این‌که آیا باید ابراز ندامت  افرادی که در مقطعی از مردم جداشده‌اند را پذیرفت یا نه؟ این‌که آیا باید قائل به شنیدن یک صدای واحد از میان صداهای متکثر بود یا نه و ... این فرع ماجراست و بحثی است که باید عقلا و مسولان درباره اش تصمیم بگیرند.

اما در مجموع گمان می‌کنم شاید این اتفاق را بتوان نقطه مثبت پررنگی در کارنامه رییس خانه هنرمندان ارزیابی کرد.
 این اتفاق  که شخصی حرف‌هایش را در معاندت با کشور و مردم، علنی و باصراحت پس بگیرد یا تکذیب کند فی نفسه مثبت است و باعث خوشحالی.این نشان می‌دهد که خانه هنرمندان توانسته است صدایی متفاوت را هم با صدای ارکستر همراهی با انقلاب هماهنگ کند.اگرچه باید همچنان متذکر شد که استفاده از صداهای بسیار متفاوت و به مقدار زیاد ممکن است ناخودآگاه منجر به خروجی ناهماهنگی شود که ذهن و روح را بخراشد و عدم رسیدن به این مرحله ناخوشایند هم دقت و تلاش می‌خواهد و هم پالایش و مراقبه.به تعبیری دیگر شاید اگر پالایشی نسبی در بدنه خانه هنرمندان شکل گیرد ارکستر این خانه هر روز صدای هماهنگ‌تری به گوش برسد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 2
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 3
  • مهدی ۱۱:۰۱ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۱
    0 0
    بعد از کنسرت برو از دست شیمون پرز نخست وزیر صهیونیست ها مثل کاسپین ماکان که قرار بود شوهر ندا بشه جایزه ات را بگیر . حیف از ان پدر و این فرزند
  • امیر ۱۷:۵۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۱
    0 0
    بابا این بنده خدا گفت که تکذیب میکنه! هرچند قبول دارم خیلی دیره اما بازهم باید به فال نیک گرفت. آقای مشااخی بخش زیادی از زندگیش رو در اروپا بوده طبیعیه در تحولات ایران نتونه تحلیل مناسبی داشته باشه و با ظواهر قضاوت کنه شما باید به اونایی گیر بدی که بودن و دیدن و فهمیدن اما بخاطر منافعشون بخاطر کینه هاشون و ... دم بر نیاوردن

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس