
به گزارش مشرق، پژمان لشکريپور معاون فرهنگي بنياد سينمايي فارابي که مدتي نيز مديريت گروه فيلم و سريال شبکه دو سيما را برعهده داشت و از برنامهسازان رسانه ملي است درباره برنامههاي نوروزي پخش شده از شبکههاي مختلف تلويزيون در گفت و گو با فارس گفت: در اين شرايط که رسانه ملي جوي را براي تکريم برنامههاي نوروزي خود ايجاد کرده است به نظر ميرسد هرگونه اظهار نظر مخالفي شنا کردن درزمستان و به تعبيري خلاف جريان آب است اما بايد نظرات مختلف ديده شود و اميدوارم با توجه به سابقهاي که در سازمان صدا و سيما دارم، دوستان از نظرات دلسوزانه امثال من دلگير نشوند.
وي در ادامه افزود: حقيقتاً عليرغم فضايي که عرض کردم مجموعاً نظر مساعدي به برنامههاي تلويزيوني نوروز ندارم به دلايلي که خواهم گفت، بزرگترين مشکل در عدم طرح و برنامه ريزي قوي در طراحي برنامههاي سيما به چشم ميخورد که متاسفانه در مسير افق رسانه هم گام برنميدارد درحالي که سازمان بايد برنامههايش در مسير افق رسانه باشد و در حکم انتصاب رياست سازمان توسط مقام معظم رهبري هم بر چهار عنصر دين، آگاهي، اميد و اخلاق تاکيد شده است و بايد سرلوحه کارها قرارگيرد و با توجه به اين معيارها برنامههاي سازمان توليد و ارزيابي شود. اين که برنامه بسازيم و در تيتراژ آن با روشهاي تبليغاتي قديمي و کهنه از چند مخاطب مصاحبه بگيريم و نظرات مثبت آنها را در تيتراژ برنامه ديزالو کرده و پخش کنيم حکايت «خود گويي و خود خندي» است. به نظر من بخشي از فرار مخاطبان رسانه به سمت شبکههاي ماهوارهاي که هر روز هم با انگارههاي خاص سياسي و فرهنگي در فضاي ماهوارهاي متولد ميشوند و مردم ما هم به اين شبکهها گرايش پيدا ميکنند ناشي از اين رويکرد سازمان است.
**معضلي ريشهاي به نام عدم برنامهريزي درست و قوي
وي در ادامه به برنامههاي ويژه سال تحويل پخش شده از شبکههاي مختلف تلويزيوني اشاره کرد و گفت: سوال من اين است که آيا برنامه ويژه سال تحويل بايد منتهي به اين مسئله شود که مجري در طول شش ساعت سه بار کت و شلوارش را عوض کند؟ آيا يکي ازشبکهها نميتوانست قبل از سال تحويل ده دقيقه به حرم امام رضا (ع) سرمايه عظيم معنوي که در شهر مشهد داريم سوئيچ کند و لحظه تحويل سال را بينندگان از مشهد مقدس شاهد باشند؟ يا تصاويري از قطعه شهدا (فيلمهاي کوتاهي که ديدم و در اختيار مسئولان سازمان قراردادم) از يکي از شبکهها پخش ميشد زيرا در آن لحظات خاص همه ما اين فضاي معنوي را تجربه شخصي ميکنيم. آيا در هنگام سال تحويل بايد به يک طرح گرافيکي بسنده کنيم که آغاز سال 1390 را نويد ميدهد؟! در دعوت از مهمانهاي سال تحويل چقدر به نيازها و ضرورتهاي جامعه فکر شد، دعوت از هنرپيشههايي که بارها و بارها مردم به مناسبتهاي مختلف آنها را از قاب تلويزيون مشاهده کردند، نياز جامعه ماست؟ به نظرم برنامه تحويل سال تنها شويي بود براي بعضي از مجريان سازمان. اين مسايل نشان ميدهد که فکر و طراحي قوي در توليد برنامهها صورت نگرفته است.
** کمتر از 20 درصد فيلمهاي پخش شده در ايام نوروز ايراني است!
تهيه کننده مستند «روايت انقلاب» به فيلمهاي سينمايي پخش شده از شبکههاي مختلف تلويزيوني اشاره کرد و افزود: در مورد 103 فيلم سينمايي که رسانه ملي با ارايه آمارروي آن مانور ميدهد بايد اين نکته را يادآور شوم، به نظر ميرسد رسانه ملي که قرار است دانشگاه عمومي باشد مانند شبکه نمايش خانگي عمل ميکند، پخش مسلسلوار فيلمها که در نهايت به فيلمسوزي ميرسد و شبکهها تا يکي دو ماه بعد از ايام عيد فيلمهاي نوروز را پخش مجدد ميکنند زيرا ميدانند که ديده نشده است. آيا اين نوع کار اقدام منحصر به فردي است؟ در آستانه تعطيلات چند روزه بسياري از افراد علاقمند ميتوانند از فيلمهاي مجاز و غيرمجاز خريداري کرده و از آنها استفاده کنند تلويزيون چه تفاوتي با اين سيستم دارد؟ چينش فيلمها مطلب ديگري است که بايد به آن اشاره کنم؛ کمتر از 20 درصد اين فيلمها ايراني بوده که جاي تاسف دارد. آيا در افق رسانه به اين سمت و سو حرکت کردن جزء تاکيدات مقام معظم رهبري است؟ آيا ما کمتر از 15 يا 20 درصد فيلم ايراني اعم از تله فيلم و فيلم سينمايي بايد از شبکهها پخش کنيم؟ اين درحالي است که رسانه ملي خود سالانه حدود 250 فيلم بلند داستاني توليد ميکند. اگر اخلاق و دينمداري و آگاهي به واسطه فيلمهاي آمريکايي رشد پيدا ميکند بايد در مختصات نظام فرهنگي تجديد نظر صورت گيرد! با اين رويکرد رسانه ملي بايد خدا را شاکر بود که هاليوود در مناسبتهاي اربعين و ايام محرم و صفر فيلم نميسازد که اگر ميساخت، آن فيلم از شبکهها پخش ميشد!
لشکريپور در ادامه گفت: سازماني که خودش 250 فيلم بلند داستاني در طول سال ميسازد نميتواند فيلم با موضوع نوروز تهيه و توليد کند و بايد از فيلمهايي که پيش از اين در شبکهخانگي توزيع شده مثل «دستمو ول کن» يا «الم شنگه» پخش کند؟! در يکي از برنامههاي تلويزيوني که زير نظر اتاق فکر سينماي معاونت سيما توليد ميشود، اين فيلمها مورد انتقاد قرار ميگيرد و از آنها به عنوان فيلمهاي سخيف نامبرده ميشود اما در برنامههاي نوروزي تلويزيون اين فيلمها خريداري شده و پخش ميشود. اينها سوالات عميقي است که در وراي هياهويي که سازمان صدا و سيما براي برنامههاي نوروزياش ايجاد کرده بايد به آنها پاسخ داده شود.
وي در ادامه به توليدات برنامههاي نمايشي ايام نوروز اشاره کرد و گفت: براي ساخت و توليد سريالهاي نمايشي سازمان، تلاش شده من منکر اين تلاش نيستم. اما اين سريالها چقدر منطبق با اهداف شبکهها و منطبق بر باورهاي مردم بوده است؟ نمايش کاريکاتورگونه از آدمهاي جامعه که در سريالها ديده شد در شان جامعه و در راستاي پيام رهبري و افق رسانه صدا و سيما است؟ آيا شخصيتهاي سريالهاي «موج و صخره»، «راه دررو» ، «بچهها نگاه ميکنند» و سريال «پايتخت» مناسب نوروز و احوالات مردم ما است؟ به صرف اين که اسم سريال را «بچهها نگاه ميکنند» بگذاريم و از شبکه دو سيما پخش کنيم آن شبکه، شبکه تخصصي کودک و نوجوان خواهد شد؟ شخصيتها و داستان «پايتخت» که به لحاظ کيفي از ساير سريالهاي شبکههاي ديگر بهتر بود مناسب شبکه ملي بود يا بايد از شبکه تهران پخش ميشد؟ نوع تيپهاي نمايش داده شده و چرک آلودگي آنها مناسب ايام نوروز بود؟ گره مرگ براي دو سريال شبکه يک و سه متناسب ايام نوروز بود؟ البته وقتي سريالها در مدت زمان کوتاه دوماهه ساخته شود و در ايام نوروز هم عوامل زحمتکش سريالها مشغول نوشتن متن، تصويربرداري و رساندن سريال به شبکهها باشند توقعي بيش از اين نبايد داشت! طرح و برنامه تلويزيون با اين همه شوراهاي متعدد بايد به گونهاي عمل کند که از مدتها قبل متن سريالها آماده باشد.
** کسي نافي و منکر تلاشها نيست اما ...
لشکريپور در ادامه افزود: دوستان بايد در پس اين فضاي غبارآلودي که به واسطه داشتن رسانه از برنامهها تعريف ميکنند بيايند و نقد درست و سنجيده به برنامههاي پخش شده از شبکههاي مختلف براي بهتر شدن برنامههاي آينده داشته باشند. کسي نافي و منکر تلاش آنها نيست دغدغهها براي بهتر شدن است بايد به اين سؤالات که بخشي از آنها به ذهنم رسيد پاسخ داده شود. حتماً فرهيختگان جامعه هم به ابعاد وسيعتري فکر ميکنند بايد مديران و دستاندکاران رسانه به آن توجه کنند
معاون فرهنگي بنياد سينمايي فارابي در ادامه به زمان پخش نامناسب آثار مستند از شبکههاي مختلف تلويزيون و مهجور ماندن برنامههاي مستند اشاره کرد و گفت : من متاسفم که در اينجا بايد بگويم عليرغم شعارهايي که مسئولين سازمان ميدهند بازهم ساختارهاي مستند مهجور ماند. به پخش برنامههاي مستند ميتوان عنوان «وقتي همه خواب بوديم» را اطلاق کرد زيرا زمان نامناسبي پخش ميشود. مطلب مهم ديگر اين که گويا دوستان مستند را تنها در راز بقا ميبينند!
اين مدير فرهنگي اظهار داشت: مگر حضرت امام نفرمودند هنر در مدرسه عشق بايد بازکننده گرههاي کور اقتصادي، سياسي و اجتماعي باشد؟ کجا در مستندهاي تلويزيون اين مهم نمود دارد؟
وي ادامه داد: درست است که بخشي از مستندسازي بحث آفرينش و حيات وحش است که جذاب است اما آيا همهاش همين است؟ برنامههاي مستند در کنار بمباران فيلمهايي که در بالا ذکر شد در چه ساعتهايي پخش ميشود. به نظرم اگر از غبار اين هياهوها خارج شويم و کمي به عمق برويم خلاءهاي بسياري در برنامههاي تلويزيون ميبينيم.