اداره محلی این شهر یک اتاق عملیاتی برای تامین امنیت زائران و ارائه خدمات به آنها تشکیل داده است و علاوه بر این نیروهای امنیتی نیز در طول جاده بغداد به سامراء و اغلب محلههای مسکونی این شهر مستقرند.
شیعیان و عاشقان اهلبیت(ع) در عراق که در ایام محرم الحرام و اربعین حسینی به زائران پیاده حرمین مطهر حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و حضرت عباس(ع) خدمترسانی کردند در مسیر حرکت زائران پیاده حرم مطهر امام حسن عسکری نیز مستقر شده و از آنان پذیرایی میکنند.
خدمات رسانی عراقیها به زائران امامان معصوم(ع) همه ساله با صحنههای عجیبی و شگفتآوری همراه است که نمیتوان تفسیر منطقی برای آن ارائه کرد.
در بسیاری از این صحنهها نشانههای فقر پیداست و آنان هرچه دارند در راه اهلبیت(ع) میدهند.
یک نمونه از این صحنهها، تصاویر یک جوان
عراقی در مسیر حرکت زائران به سامراء است که باوجود اینکه دستهای وی قطع
شده در خدمترسانی به زائران امام یازدهم شیعیان تلاش میکنند.
این
کودکان حتی اجازه نمیدهند، زائران امام حسین (ع) خم شوند و کفشهایشان را
درآورند بلکه خود خم میشوند و کفشها را تمیز میکنند. آنها حتی کفشهای
پارچهای را که نمیتوان واکس زد، با آب میشویند.
روزهای آغازین ماه ربیع الاول یادآور شهادت امام حسن عسکری(ع) یازدهمین پیشوای شیعیان جهان است، امام همامی که با فشار، آزار و اذیت شدید عباسیان کوشید تا ارتباط خود را با پیروان و شیعیان حفظ کند و جانشین به حق خود امام زمان (عج) را به مردم آن روزگار بشناساند.
امام حسن عسکری(ع) در ۲۳۲ هجری قمری در شهر مدینه دیده به جهان گشود و در کودکی از پدر بزرگوارش امام هادی(ع) دهمین پیشوای شیعیان سیره پیامبر(ص) و ائمهٔ معصومین(ع) را فراگرفت و در چنین محیط معنوی، ایشان رشد و پرورش یافت و به مقام امامت رسید.
کنیهٔ امام حسن عسکری(ع) «ابومحمد» است که با لقبهای دیگر مانند هادی، خالص، زکی، سراج، تقی و عسکری نیز شناخته میشوند که هر یک از آنها، نشانهای از کمالات وجودی آن حضرت محسوب میشود. «عسکری» از مشهورترین لقبهای ایشان است. عسکر نام محلهای در شهر سامرا بود که خلفای عباسی، امام حسن عسکری (ع) و پدرش امام هادی(ع) را به این منطقه آورده بودند تا بهتر بتوانند آنها را کنترل نمایند و زیر نظر داشته باشند.
زمانی که امام هادی(ع) در ۲۵۴ هجری قمری در ۴۰ سالگی به وسیلهٔ خلیفهٔ عباسی «المعتز» در شهر سامرا به شهادت رسید، امامت ۶ سالهٔ امام حسن عسکری (ع) آغاز شد.
امام هادی(ع) دربارهٔ فرزندش امام حسن عسکری(ع) میفرماید: «فرزندم ابو محمد، اصیلترین چهرهٔ خاندان نبوت و استوارترین حجت (خدا) است. او بزرگِ فرزندانم و جانشین من است و امامت و احکام به سوی او بازمی گردد.»
صقر بن ابی دُلف میگوید از امام هادی(ع) شنیدم که فرمود: «امام بعد از من، حسن است و بعد از حسن، پسرش قائم است، کسی که زمین را پر از قسط و عدل میکند، همانطور که از جور و ظلم پر شده باشد.»
ابوبکر فهفکی میگوید: «امام هادی(ع) به من نوشت: پسرم ابو محمد حسن عسکری(ع) میان افراد و خاندان پیامبر (ص) از نظر خلقت، صحیحترین فرد و از نظر منطق و استدلال، استوارترین آنان است و او ارشد فرزندان من میباشد و جانشین من خواهد بود و سلسلهٔ امامت و احکام به او منتهی میشود. پس آنچه از من میپرسیدی از او بپرس و آنچه به آن نیازمندی، نزد اوست.»
امامت کوتاه امام حسن عسکری(ع) از دورههای سخت زندگی آن امام به شمار میرفت. خلفای بنی عباس همواره امامان معصوم (ع) را مانعی برای دستیابی به خواستههای نامشروع خود میدانستند، از این رو فشارهای زیادی بر امامان و پیروان آنها وارد میکردند.
فشارهای خلفای بنی عباس در دورهٔ امامت امام حسن عسکری(ع) بر این امام بزرگوار و یاران ایشان افزایش یافته بود که میتوان به ۲ ویژگی مهم در این ارتباط اشاره کرد: ویژگی نخست قدرت یافتن شیعیان در این دوره و دیگری مسالهٔ مهدویت است.
پیروان امام حسن عسکری(ع) به دلیل روشنگریها و آموزشهای آن حضرت، روز به روز آگاهتر و منسجمتر شده و قدرت میگرفتند. براین پایه مسلمانان به تدریج به ماهیت حکومت بنی عباس و نامشروع بودن آن، همانند حکومت بنی امیه پی میبردند. خلفای بنی عباس از قدرت گرفتن شیعیان در هراس بودند و به همین دلیل اعتراضهای آنها را به شدت سرکوب میکردند.
مسالهٔ مهدویت نیز عامل دیگری بود که حکومت بنی عباس عرصه را بر امام یازدهم و یاران ایشان تنگ میکردند. خلفای عباسی برپایه روایت معتبر به خوبی میدانستند، از امام حسن عسکری(ع) فرزندی به دنیا خواهد آمد که بساط ظلم و جور را برخواهد چید و او قائم آل محمد(عج) است. از این رو به طور پیوسته، شرایط خانهٔ آن امام همام را زیر نظر داشتند که اگر فرزندی متولد شد، او را از میان ببرند.
حاکمان بنی عباس افرادی را که میخواستند با امام حسن عسکری(ع) ارتباط برقرار کنند، شکنجه میکردند و به زندان میانداختند. از این رو دوستداران و پیروان امام حسن عسکری(ع) به سختی میتوانستند با امام یازدهم خود تماس و ارتباط برقرار کنند.
روشنگری امام حسن عسکری(ع) در میان مردم و پافشاری آن حضرت در راه حق و عدالت سبب کینه توزی و شدت عمل خلفای بنی عباس شد. از همین رو، آن امام بزرگوار را بارها زندانی کردند.
پیشوای یازدهم شیعیان، در فضای خفقان و استبداد، همواره با تدبیر و درایت در برابر حاکمان ظالم عباسی، ایستادگی کرد و برای حفظ اسلام اصیل و شیعیان، سختیهای زیادی را به جان خرید.
امام حسن عسکری(ع) وظیفهٔ امامت خود را در روشنگری و بیداری مردم و آشنایی آنها با اسلام واقعی در آن شرایط سخت انجام داد. ایشان نمایندگانی را از شخصیتهای برجستهٔ شیعه در شهرهای مختلف منصوب کرد تا ارتباط وی با پیروان و شیعیان به طور کامل گسسته نشود. ابراهیم بن عبده نمایندهٔ امام در نیشابور و احمد بن اسحاق بن عبدالله قمی اشعری نماینهٔ ایشان در قم بود.
ایشان در نامهای به ابوالحسن علی بن حسین بن موسی مشهور به ابن بابویه قمی میفرماید: «... بر تو باد که صبر و شکیبایی ورزی و منتظر فرج باشی، همانا پیامبر(ص) فرمودند: برترین اعمال امت من، انتظار فرج است. پیوسته شیعیان ما در حزن و اندوه خواهند بود تا فرزندم امام قائم(ع) ظاهر شود، همان که پیامبر (ص) بشارت داد، زمین را از قسط و عدل پر میکند، همچنان که از ظلم و جور پر شده است.ای بزرگمرد و مورد اعتماد من، صبر پیشه کن و شیعهٔ مرا به صبر فرمان ده، همانا زمین از آن خداست که بزرگان خود را وارث آن میسازد و سرانجام نیکو برای پرهیزکاران است...»
معتمد عباسی که با زندانی و کنترل کردن آن امام بزرگوار نتوانسته بود به هدف خود برسد، از این رو در پی قتل آن حضرت برآمد. این خلیفهٔ عباسی به صورت مخفیانه و به وسیلهٔ ماموران خود در ۲۶۰ هجری قمری، امام حسن عسکری (ع) را مسموم کرد و به شهادت رساند.
پس از این اتفاق، خلفای عباسی سعی کردند تا شهادت آن حضرت را به صورت مرگ طبیعی جلوه دهند، ولی خبر شهادت ایشان به سرعت در شهر سامرا پیچید. جمعیت بسیاری از مردم در تشییع آن حضرت شرکت کردند و بنابر روایتهای معتبر، حضرت حجت بن الحسن العسکری(عج) بر پیکر پدرش امام حسن عسکری(ع) نماز خواند.