
در اخبار، از قول شما آورده ميشود: "وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در مورد برخي از ديدگاههاي علما و روحانيون در مورد حرام بودن موسيقي گفت: ما اين ديدگاه کلي را که با ديدگاه امام نيز سازگاري ندارد، قبول نداريم و با احترامي که به بزرگان و علما و روحانيون قائل هستيم بايد اجازه فعاليت گروههاي موسيقي در چارچوب قانون و موازين نظام را داشته باشيم."
اين سخن شما جاي تعجب دارد! زيرا هرگونه اظهار نظر مديران ارشد مسئول نظام ميتواند آثار و تبعات خاصي دربرداشته باشد و مورد سوءاستفاده قرار گيرد.
جنابعالي مطلقا نگران عدم ترويج موسيقي در جامعه نباشيد چرا که در شب اول قبر و در قيامت از شما در مورد عدم اهتمام و مجاهدت نسبت به رواج موسيقي در نظام شهيدان بازخواست نخواهيد شد، زيرا به لطف سياستهاي غيراصولي سنوات گذشته، بازار انواع موسيقيهاي مجاز و غيرمجاز در کوچه و خيابان و رسانه داغ است، از نوارهاي آنچناني داخل برخي تاکسيها و خودروهاي آژانس و اتوبوسهاي بين شهري و هواپيماها گرفته تا زنگ موبايل و زنگ انتظار تلفن ادارات و سازمانها و عرضه CDِ در سر چهارراهها، برپائي کنسرتها و محافل و عروسيهاي آشکار و پنهان و برگزاري همايشها و سمينارهاي دولتي و غيردولتي، انواع موسيقيها در برنامههاي صدا و سيما "غير از دو شبکه راديو قرآن و راديو معارف "اگر تدريجا به سراغ آنها نروند!" از برنامه کودک و کارتون و اخبار و تحليل سياسي تا فيلمها و سريالها و مناسبتهاي شادي و عزا و حضور برخي خوانندگان آنچناني و اعلام موضع صريح برخي مديران رسانه مبني بر اينکه در اين مقوله هيچ خط قرمزي ندارند! و بالاخره تک نوازي ني در مجالس ترحيم مساجد و بهشتزهرا و حضور برخي گروههاي قارچ گونه تواشيح موزيکال و... و...
سليمي در بخش ديگري از نامه خود نوشته است: کتابي تحت عنوان "برگهايي از داستان موسيقي ايراني" نوشته شخصي به نام حسن رضا رفيعي با موضوع موسيقي ايراني، عربي و موسيقي قرآني! که عليالقاعده از وزارتخانه تحت مسئوليت شما مجوز چاپ گرفته و احتمالا برخوردار از يارانه! برخاسته از بودجه عمومي کشور نيز بوده، ... قدم را فراتر از اين مسائل گذاشته و پيامبران بزرگ الهي را نيز به صحنه موسيقي آورده است!
در سرتاسر مطالب کتاب مزبور مطالب بياساس و تعجببرانگيزي به بهانه تقديس موسيقي آورده شده که ضمن ارسال تصوير اوراقي از آن کتاب، برخي از آن عبارات را براي آگاهي شما ذکر ميکنم:
1 - صفحات 40 و 345: روايت شده که رسول اکرم در هنگام سپيده دم، قرآن را به آهنگ زنگوله يا نهاوند ميخوانده! و چون بامداد نزديک ميشد "رهاوي" و در بامداد "حسيني" مناسبتتر است.
2 - صفحه 93: نزد حکما و فيلسوفان، اين موسيقي را فايده عظيم است و بسيار حالها اين به کار داشتهاند چنانکه در محرابها و استجابت دعا! چنانکه داود(ع) در محراب، بربط زدي و...!
3 - صفحه 310: سکينه دختر امام حسين(ع) شاعره و موسيقيداني بود که شايد بتوان او را از حاميان بزرگ موسيقي ايراني در حجاز معرفي کرد،... مجلسي باشکوه با حضور برجستهترين موسيقيدانان شاعر و موسيقي دوستان در خانه سکينه برپا شد، اين جشنواره بزرگ موسيقي به حدي پرجمعيت و پرشور بود که سقف يکي از تالارها فروريخت و حنين (موسيقيدان) زير آوار جان سپرد، حزن و اندوه نهفته در بافت موسيقي ايراني ميتوانسته تسليبخش دل دغدار سکينه از فجايع کربلا و کشته شدن شوهرش باشد!!
4 - درصفحه 90 اين کتاب متوسلين به موسيقي را عاقل و ترککنندگان آنرا جاهل و نادان معرفي کرده و از آن بالاتر در صفحه 412 کتاب صراحتا ميگويد: هرکس سماع و غنا و رقص و دف و آواز و سرودخواني را انکار کند و گويد حرام است، بر فعل نبي منکر شده و چنين اعتقادي موجب کفر و خروج از دين خواهد شد! (با اين وصف بايد در انتظار صدور حکم تکفير مومنيني بود که رقص و غنا و آوازخواني را حرام ميدانند! "جل الخالق!")
5 - در صفحه 391 اين نوشتار، ملامحسن فيض کاشاني، فقيهي معرفي شده که در باغ خود به وقت نماز شب، کنيزي براي او غنا ميخواند و او در حالت رکوع بسيار ميگريسته است!
6 - در صفحه 309، ابوجعفر سائب خواننده و نوازنده را از ملازمان عبدالله بن جعفر شوهر حضرت زينب ناميده که جز براي عبدالله آواز نميخوانده است! ضمنا بموجب مندرجات صفحه 91 جميله سلميه اسناد مسلم خوانندگي و نوازندگي و آهنگسازي نيز مورد احترام عبدالله بن جعفر و آوازههاي او مورد علاقه وي بوده است!
7 - لاطائلات اين کتاب بيش از اين موارد است: موسيقي يعني حرکت در راه کمال مطلق يعني خدا (ص369) در اين نوع از موسيقي، طهارت شرط لازم است مثل وضو در قرائت قرآن (ص12)، موسيقي زبان خدا است و هيچ مذهب و ديني بدون موسيقي نميتواند اوج بگيرد و به خداوند برسد (ص19)، مشاور فرهنگي رئيس جمهور در سال 1386: موسيقي لمحهاي از آواز بهشت است (ص19)، بيگمان مجموع آثار باخ، همگي هديه و پيشکش به خداست (ص61)، هر دعا که با موسيقي بود اجابت آن زودتر بود چنانکه بزرگان در سحرگاه نيزدن و بربط زدن فرمودهاند (ص93) زندگي بدون موسيقي فقط يک خطاست (ص94) و بالاخره تحريفي شرمآور در صفحه 483 کتاب در مورد کلام قرآن ناطق، امير مؤمنان علي(ع) که فرمودند: الله الله فيالقرآن، لايسبقکم بالعمل به غيرکم - خدا را خدا را در مورد قرآن درنظر داشته باشيد، مبادا ديگران در عمل به آن از شما سبقت گيرند! که نگارنده کتاب، اين فرمايش را تحت عنوان هشدار به موسيقيدانان عنوان و اعلام خطر نموده است که مبادا اين وصيت علي(ع) را در مورد موسيقي فراموش کنند!!
آري آقاي وزير، وقتي با بها دادن بيش از حد به مقولهاي که در اولويتهاي مسئوليتهاي شما نيست چنين بستري در جامعه فراهم ميشود، برخي از مدعيان هنر نيز به بهانه ترويج موسيقي، پيامبران و اهل بيت و مقدسات را بنام خويش مصادره ميکنند، مؤمنين مخالف رقص و آواز و غنا را تکفير ميکنند، به صحنه آوردن بانوان دف زن را در سالن اجلاس سران کشورهاي اسلامي، رعايت حقوق زن ايراني ميپندارند، دختر امام حسين(ع) را برگزارکننده جشنواره موسيقي معرفي ميکنند، حضرت داود عليهالسلام را نوازنده داخل محراب معرفي مينمايند، وضو و طهارت را در نوازندگي شرط لازم ميدانند مانند نماز و قرائت قرآن، موسيقي را آواز بهشت ميپندارند! موسيقي را زبان خداوند تلقي کرده و موفقيت هر دين و آئين آسماني را در گرو توسل به آن ميدانند و صدها توصيف زشت ديگري که خود سزاوار آن هستند!
من نميگويم بايد همگان به سراغ قرائت قرآن بروند و اهل نماز شب باشند... مردم حق انتخاب دارند و البته هرکس در برابر انتخاب خود در دنيا و آخرت مسئول و پاسخگو خواهد بود، بلکه ميگويم متوليان امور فرهنگي بايد بيش از پيش مراقب اظهارات خود باشند تا برخي از زيادهطلبان با سوءاستفاده از فضاي ايجاد شده، در مطالبات و انتظارات خود زيادهروي نکنند و به بهانه دفاع از هنر، در طريق کجروي و بدعت گام نگذارند.
در خاتمه با ابراز تأسف از عدم نظارت دقيق وزارتخانه شما بر چاپ کتابهائي مانند آنچه که گذشت و براز تأسف از صرف هزينههاي عمومي و اقدام انتشارات وابسته به حوزه هنري در چاپ و انتشار کتاب مزبور و تأکيد بر اينکه نگارنده کتاب يادشده بايد پاسخگوي نوشتههاي خود در مراجع قضائي باشد، انتظار ميرود بيش از آنچه که دغدغه نشر موسيقي را داريد در صدد نظارت و جلوگيري از امور مغاير با شرح وظايف وزارتخانه متبوع خود باشيد که اگر در اين دنيا مورد سئوال واقع نشويد قطعا در سراي آخرت مورد بازخواست قرار خواهيد گرفت (و لتسئلن عما کنتم تعملون... و البته از آنچه که انجام دادهايد از شما سئوال و بازخواست خواهد شد/نحل،93) خداوند بزرگ عاقبت همه ما را ختم به خير فرمايد.