به گزارش مشرق، پخش و نقد فيلم «هيچ» ساخته عبدالرضا کاهاني از جمله برنامه هاي سري نشست هاي برنامه "نور، صدا، دوربين، خنده" بود که در روز چهارشنبه 18 اسفند و در حوزه هنري برگزار شد. کاهاني در اين نشست سخناني را ايراد کرده است. بخشهايي از اظهارات وي در پاسخ به سئوالات دانشجويان هنر را در ادامه مي خوانيد:
عبدالرضا کاهاني در توجيه تلخي و سياه نمايي جامعه در آثارش که از سوي برخي منتقدان بيان مي شود، گفت: فکر نمي کنم فيلم هايي که مي سازم، تلخ است. مي سازم، بعداً مي گويند تلخ است! به نظرم، چون در جهت سياست شان نيست مي گويند تلخ است، سياه است... حتي اگر فيلمي بسازم که همه اش شادي و... باشد، باز مي گويند تلخ است.
رها شده فيلم مي سازم، آزادانه مي سازم، اگر تلخ است برآمده از درون اجتماع است؛ برآمده از ديده هايم از اجتماع.
اين فيلم ساز درباره انتقادي که از ادبيات لمپن و مبتذل در فيلم و شخصيت پردازي هاي ضعيف مطرح شد، پاسخ داد: دوست دارم شخصيت ها در فيلم هايم معلق باشند، دري وري بگويند، با خودشان حرف بزنند... ديالوگ در جامعه ما نيست! آدم ها فقط با خودشان حرف مي زنند و کسي هم نيست جوابشان را بدهد.
کاهاني در پاسخ به يکي از حاضران که پرسيد چرا يک سري مسائل در فيلم شفافتر بيان نشده است؟ گفت: يک سري چيزها وقتي شفافتر بيان شود، توهين به شعور مخاطب است. من دوست دارم تماشاگران را با فيلم و پرده سينما درگير کنم و بگذارم خودش پازلها را کنار هم بچيند و جاهاي خالي را پر کند.
ما در سينما خيلي حرف ها را نمي توانيم بزنيم، بايد به درون مردم برويم که آنها هم اتفاقاً نمي توانند حرف بزنند و با کنايه و اشاره مي گويند. ... تا همينجا هم محکومم که مبتذل سازم و زياده روي مي کنم...
کارگردان "هيچ" همچنين درباره نقدي بر ضعف مفرط شخصيت يکتا با بازي باران کوثري و توجيه پايان مبهم وي (خودکشي بدون دليل) اظهار داشت: شخصيتي که باران کوثري بازي ميکند به دليل اين که فردي منزوي است و خود را از جنس جمع نميداند دوربين خيلي به خلوت او وارد نميشود. او دختري است که استعدادهاي زيادي دارد. در تيم ملي فوتبال زنان بازي کرده و حالا در خانه حبس شده و بايد ساندويچ درست کند. شوهرش بيکار است، يک بار سقط جنين داشته و حالا دوباره باردار شده و ميخواهد بچهاش را سقط کند. کاملا نااميد است و در نهايت نيز خودکشي ميکند.
ما نمي توانيم به خلوت او برويم، از اينجور شخصيت ها با اين عاقبت زياد در جامعه داريم!!
وي در پاسخ به سوالي مبني بر اينکه چرا فقط معضلات را ميگويي و راه حل نداري؟ ادامه داد: بد مي شود اگر من بخواهم راه کار نشان دهم! وظيفه من نيست، قرار نيست من راه کار نشان بدهم، حتي سياسيون هم نبايد راه کار نشان دهند، هر کسي در خلوت خودش و با فطرت خودش بايد به دنبال راه کار باشد.
اينکه در فيلم، به مخاطب در بسته نشان داده مي شود براي آن است که نادر سياه دره، آنجاست! و تا وقتي که او در آن خانه است، در بسته است! در واقع اجتماع باعث شده در بسته باشد....
فيلم "هيچ" اصلا به طبقه اجتماعي خاصي اشاره ندارد. در واقع فيلم اجتماعي است و مربوط به فقر و ثروت نيست اگر آدم هاي قصه من در هيچ فقير هستند به اين دليل بود که قصه اين گونه ايجاب ميکرد.
اما نکته ديگر در اين نشست، وقتي بود که کاهاني، خود قصه فيلم را چنين تعريف کرد و تأکيد ويژه داشت که با نگاه اجتماعي و نمادين بدان پرداخته شود: يک آدمي که هيچ ندارد وارد يک خانواده پرجمعيت ميشود که آنها فکر ميکنند چيزي دارد و از او استقبال مي کنند. وقتي ميفهمند اين گونه نيست بيرونش ميکنند. آن آدم با نقشه جديدي وارد اين خانواده ميشود! و اتفاقاً اين بار چيزي دارد ولي به کسي نمي دهد! که اين دفعه طور ديگري بيرون ميرود. در هر دو حالت چيزي نصيب جامعه نمي شود، چه بسا اجتماع قبلي از اين اجتماع بهتر بود!
در پايان وقتي اظهارات کاهاني عليه نظام صريح تر شد، مجري برنامه سخنانش را قطع کرد و در اظهاراتي عجيب گفت: همينکه نمايش خارجي فيلم ممنوع شد، براي همه بس است! ما همين کار را در اتفاقات سياسي و اجتماعي هم داريم مي بينيم ...