در حال حاضر فعاليت ايرنا ذيل يکي از وزارتخانه ها ، به شدت جايگاه حاکميتي اين خبرگزاري را محدود و مخدوش ساخته است.

به گزارش وبلاگستان مشرق، عبدالرضا داوري در يکي از مطالب اخير وبلاگ "در برابر باد"، 3 دليل براي ضرورت ارتقاي سازماني ايرنا برشمرده و نوشت:

 

جناب آقاي جوانفکر پس از انتصاب به عنوان مديرعامل ايرنا، دو برنامه «ارتقاء سازماني ايرنا تا حد معاونت رييس جمهوري» و «بازگشت روزنامه ايران به سازمان خبرگزاري جمهوري اسلامي» را به عنوان راهبردهاي مديريتي خود اعلام کرد. اينجانب پيش از اين طي يادداشتي ضمن اشاره به موانع قانوني بازگشت روزنامه ايران به ايرنا ، اين برنامه را نه مطلوب و نه مفيد دانسته که گرهي از کار فروبسته ايرنا نمي گشايد اما درعين حال از آنجاکه برنامه راهبردي آقاي جوانفکر براي ارتقاء سازماني ايرنا تا حد معاونت رييس جمهوري را برنامه اي مفيد بر اي نظام اطلاع رساني کشور دانسته و پيشنهاد مي کنم که بر همين مبنا رسانه هاي جمعي حمايت از اين برنامه را در دستور کار خود قرار دهند.
در اين يادداشت دلايل صحت اين گزاره که"سازمان خبرگزاري جمهوري اسلامي(ايرنا) بايد زير نظر عالي ترين مقام اجرايي کشور(رييس جمهوري) اداره شود."را بيان نموده ام:

دليل شماره1- ايرنا بازوي اطلاع رساني حاکميت است: دوران معاصر ما را به حق دوران گردش آزاد اطلاعات ناميده اند. امروزه فناوري هاي نوين ارتباطي تا اعماق جوامع انساني نفوذ کرده و ديگر نمي توان مانعي براي دسترسي انسانها به اخبار "راست يا ناراست" ايجاد نمود. در اين وضعيت وجود "رسانه رسمي" که روايتگر فرايندها و رويدادهاي موجود در جامعه باشد ، ضرورتي غيرقابل انکار است چون آن دسته از افراد حقيقي يا حقوقي که تلاش دارند با کسب اخبار رسمي ، تحليل درستي از تحولات جوامع هدف به دست آورند ، تنها با مراجعه به منبع رسمي اخبار به تحليل و جمع بندي اقدام مي نمايند.

در شرايط حساس کنوني و شکل گيري فضاي نوين اطلاع رساني ، مسئولين عالي رتبه کشور ، مديران ارشد ، تصميم سازان و تصميم گيران نظام از يک سو و صاحبان تجارت و صنعت و سرمايه گذاران داخلي و خارجي از سوي ديگر به تناسب نوع فعاليت و شرايط کاري ، نيازمند کسب اطلاعات و اخبار صحيح و مورد وثوق هستند تا مانند "لنگر" در فضاي مواج اطلاعات از آن بهره گيرند. اينجانب در زماني که مسئوليت حوزه معاونت خبر ايرنا را برعهده داشتم بارها و بارها اين موضوع را تجربه کردم که خبري در يکي از خبرگزاري ها يا پايگاههاي اطلاع رساني داخلي منتشر مي شد اما ساير رسانه هاي داخلي و خارجي جز با تائيد اين خبر از سوي ايرنا ، به آن نمي پرداختند و در چنين مواردي تماسهاي مکرري که از سوي مراجع مختلف با ايرنا برقرار مي شد ، شان و جايگاه ايرنا را در مسير توثيق اخبار به خوبي آشکار مي ساخت.

بر همين اساس بايد اذعان نمود که در حال حاضر فعاليت ايرنا ذيل يکي از وزارتخانه ها ، به شدت جايگاه حاکميتي اين خبرگزاري را محدود و مخدوش ساخته است.ارتقاء ساختار سازماني ايرنا تا "حد معاونت ارتباطات و اطلاع رساني رييس جمهوري" و متعاقب آن تجميع کليه فعاليتهاي اطلاع رساني دولت در زيرمجموعه اين معاونت ، مي تواند ضمن حداکثرسازي ظرفيتهاي حاکميتي براي ايرنا ، جهشي تاريخي و تحولي شگرف را در آگاه سازي ملت ايران از اقدامات خادمان خود در دولت ، طي دورانهاي آينده فراهم آورد.

دليل شماره 2 – ساختار رسمي اطلاع رساني بايد فرابخشي باشد : جنس ماموريت ايرنا –به عنوان ساختار رسمي اطلاع رساني کشور- در حوزه هاي داخلي و خارجي که حضرت آيت الله خامنه اي، رهبر معظم انقلاب اسلامي از آن به "نبض نظام و دست بزن نظام بودن" ياد کرده اند ، الزامات خاص خود را دارد که با زيربخشي بودن ساختار کنوني ايرنا محقق نخواهد شد. ايرنا براي آنکه نبض نظام باشد ، بايد محل تقاطع تمامي دستگاههاي مسئول بوده تا بتواند با اشراف سازماني ، دستگاههاي ذيربط را به پاسخگويي فراخوانده و محصولات خبري خود را در حوزه هاي محرمانه و آشکار توليد نمايد . در اين صورت همانطور که يک پزشک با بررسي ضربآهنگ نبض ، به "سلامت" يا "تب آلودگي" انسان پي ميبرد ، مي توان با بررسي اخبار و گزارشهاي ايرنا به قوتها ، ضعفها ، فرصتها و آسيبهاي نظام دست يافت(1).

اين ميسر نخواهد شد مگر آنکه ايرنا از ساختار درون وزارتي خارج شده و با ارتفاع گيري نسبت به ساير دستگاهها ، زيرنظر مستقيم رييس جمهوري اداره شود تا تمامي وزارتخانه ها و دستگاههاي اجرايي ، ايرنا را دستگاهي به موازات خود يافته و ضرورتهاي پاسخگويي به آن را درک نمايند. به ويژه آنکه سه دستگاه وزارت امور خارجه ، وزارت اطلاعات و وزارت کشور که حوزه عملکرد سياست خارجي و داخلي نظام را تمشيت مي کنند ، بيشترين سطح تماس را با ماموريتهاي ايرنا به عنوان "دست بزن نظام" برقرار کرده که با ارتقاء سطح سازماني ايرنا از "معاونت وزير" به "معاونت رييس جمهوري" ، اين دسته از ماموريتهاي ايرنا با کيفيت و کميتي عالي تر قابل انجام خواهد بود.
دليل شماره 3- خطوط قرمز در فعاليتهاي اطلاع رساني بايد کم رنگ شود: سازمان خبرگزاري جمهوري اسلامي(ايرنا) در حال حاضر در سطح معاونت يک وزارتخانه فعاليت مي کند. يعني علاوه برآنکه موظف است خطوط قرمز وزارتخانه متبوع خود را در توليد و انتشار اخبار مورد توجه قرار دهد ، ملاحظات تمامي وزراي ديگر کابينه و افراد هم طراز با وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي را نيز بايد مورد توجه قرار دهد چون تجربه نشان داده که اين قبيل افراد با بهره گيري از اهرم چانه زني و اعمال فشار بر فرد هم طراز خود( وزير ارشاد ) ، خطوط قرمز اطلاع رساني را براي ايرنا پررنگ تر مي سازند.

ضمن آنکه محذوريتهاي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در تعامل با ساير قوا نظير مجلس شوراي اسلامي و قوه قضائيه به مراتب بيشتر از ملاحظات رييس جمهوري نسبت به دو قوه ديگر است و از همين رهگذر است که فشار مضاعفي براي پررنگ تر شدن خطوط قرمز اطلاع رساني براي ايرنا ايجاد مي شود. بارها و بارها ديده ايم که وزير ارشاد به خاطر انتشار يک خبر در ايرنا مورد تذکر نماينده اي در مجلس قرار گرفته است ، حال آنکه استقرار ايرنا در زير چتر رييس جمهوري ، سطوح تعامل بين قوا را ارتقاء داده و از اهرمهاي فشار بر سر ساختار رسمي اطلاع رساني کشور مي کاهد. در واقع حضور ايرنا در کنار "رييس جمهور برآمده از آراء مستقيم ملت" ، از يک سو محدوديتها و خطوط قرمز اطلاع رساني را کاهش داده و محدوده اي فراختر را براي ايرنا در زمينه نقادي فراهم مي کند و از سوي ديگر همجواري ايرنا با رييس جمهور ، ضربه پذيري ايرنا را کاهش داده و زمينه دمکراتيزه تر شدن فعاليتهاي اطلاع رساني رسمي را فراهم مي آورد. پس با ارائه اين دلايل سه گانه ترديدي نبايد کرد که ايرنا بايد زير نظر عالي ترين مقام اجرايي کشور(رييس جمهوري) اداره شود.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) حضرت آيت الله خامنه اي:خبرگزاري جمهوري اسلامي بايستي درست مانند نبض دستگاه عمل کند ، بسيار دقيق و منظم وضع پيکره کلي مملکت را روشن کند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس