
به گزارش مشرق، خليل شفيعي شاعر و شاگرد نصرالله مرداني در گفتوگو با فارس به مناسبت سالگرد درگذشت اين شاعر، به نقل خاطراتي از وي پرداخت. وي در خاطرهاي از تفأل مرداني به حافظ و حاشيههاي نوشتن کتاب «حافظ از نگاه مرداني»گفت.
اين خاطره به شرح زير است:
من با مرحوم مرداني زياد بودم و به نوعي شاگرد خاص ايشان محسوب ميشدم. بسياري از خاطرات هم برميگردد به انجمن شاعران انقلاب اسلامي ايران که مرحوم مرداني مؤسس اين انجمن بود و هنوز هم که هنوز است جلسات اين انجمن شبهاي جمعه برگزار ميشود.
اين انجمن کل شاعران کشور را تحت پوشش قرار ميداد و افرادي در سطح استاد دانشگاه مثل آقايان ازغندي و قاسميان همه از شاگردان شعري مرحوم مرداني بودند.اين افراد الآن در خارج از کشور هم در شعر و ادبيات صاحبنظر هستند.
انجمن شاعران انقلاب اسلامي ايران در يک کلبه قديمي در محله کلبه سعدي شيراز در جنوب شهر شيراز قرار داشت. ايشان معمولا آنجا ميآمد و به تعليم و ترويج ادبيات متعهد ميپرداخت.
به خاطر ميآورم يک شب همراه با مرحوم مرداني و مرحوم استاد جمالي در باغ انجمن نشسته بوديم و به شدت باران ميآمد. استاد مرداني هوس رفتن به حافظيه را کرد. مرحوم جمالي با اين تصميم مخالفت کرد و گفت الان 9-10 شب است و هوا سرد و زمستاني، بهتر است نرويم. گفتوگوها بالا گرفت تا اينکه مرحوم مرداني گفت: اصلا از خود حافظ ميپرسيم. جمالي يک فال با حافظ بزن تا ببينيم که بياييم يا نياييم.
مرحوم جمالي با ديوان حافظ فال گرفت که اين شعر آمد:
«مُعاشران! گره از زلف يار باز کنيد شبي خوش است، بدينْ قصهاش دراز کنيد
حضور خلوت انس است و دوستان جمعند «و ان يکاد» بخوانيد و در فراز کنيد»
وقتي شعر خوانده شد، مرحوم جمالي بلافاصله ديوان را کنار گذاشت و آماده شد تا برويم. ما هم سه نفري حتي بدون اينکه چتر با خود ببريم، به ديدار و زيارت حضرت حافظ رفتيم. کسي آنجا نبود و تا ساعت 2 نيمه شب بر مزار حافظ نشستيم. استاد مرداني آن زمان کتاب حافظ مرداني را جمع و جور ميکرد و آن شب بر مزار حافظ به بحث و بررسي غزلهاي حافظ پرداختيم و شبي بسيار بهيادماندني شد.