مشرق - دکتر صالح اسکندری، تحلیلگر مسائل سیاسی با بیان اینکه نباید فراموش کرد که آمریکا همواره به انحای مختلف جهت تامین منافع سلطه گرایانه خود نه تنها ایران بلکه سایر کشورهای استقلال طلب را نیز مورد تحریم قرار داده و با تکیه به تجربه تاریخی اش همواره در اعمال چنین سیاست هایی متضرر خسارت بویژه از جنبه اقتصادی شده است.
وی میگوید: «بهنظر می رسد که اینگونه برنامه های تحریمی آخرین تیر ترکش آمریکا به مردم ایران باشد تا بلکه بتواند به خیال خام خود مردم ایران را از مسیر استقلال طلبیشان باز گرداند.اما غافل از این که ملت ایران طی سه دوره تحریم های شدیدی که با توسل به فشارهای نفتی از جانب استکبارطی تاریخ معاصر متحمل شده اند نه تنها عقب ننشسته بلکه در استقلال طلبی شان راسختر هم شده اند.»
اسکندری با ورق زدن صفحات تاریخ معاصر کشورمان توضیح می دهد: «اولین دوره تحریم ها و فشارهای نفتی اوایل دهه 30 با فشار انگلیسی ها اعمال شد.دومین دوره طی 8 سال جنگ تحمیلی بود که آمریکایی ها همه زورشان را زدند تا صادرات نفتی ما را در مقابل صادرات نفتی اعراب به حداقل ممکن خود برسانند. سومین دوره تحریم ها همین دوره اخیر است که باز هم آمریکا به بهانه مسائل هسته ای به ما تحمیل کرده است.چنانچه با بصیرت به تاریخ دو مرحله گذشته فشارهای نفتی استکبار علیه مردم ایران نگاه کنیم در خواهیم یافت که ملت ایران نه تنها از هدف استقلال طلبی شان مایوس نشدند بلکه همه سختی ها را به جان خریده وذره ای عقب نشینی نکردند.»
وی ادامه می دهد: «در جریان ملی شدن صنعت نفت دهه 30 کشور طی دو سال تنها با مالیات ها وفروش اوراق قرضه روی پا ایستاد. حتی مرحوم آیت الله کاشانی مردم را به خرید این اوراق تشویق می کردند. در فشارهای نفتی دوره جنگ تحمیلی زمانی که اوپک خرید نفت ایران را تحریم کرده بود، تولید بشکه های نفتی عربستان را به 6000 بشکه رساندند تا از این طریق به نحوی خسارت ناشی از تحریم نفتی ایران را جبران کنند. این در حالی بود که مواضع نفتی ما و پالایشگاه هایمان دائما توسط هواپیماهای جنگی رژیم بعثی بمباران می شد و فشار مضاعفی روی ما در شرایط بحرانی جنگ وارد میساختند. با این حال هم در دهه 30 و هم در دوره جنگ تحمیلی فشارهای نفتی نتوانست مردم ایران را از باوراستقلالطلبیشان مایوس کند.»
اسکندری در توصیف شرایط بالقوه کشورمان طی دوره سوم تحریم ها می گوید: شرایط امروز کشورمان از لحاظ توانایی ها و فرصت به هیچ وجه قابل قیاس با دوره فشارهای نفتی دهه 30 یا جنگ تحمیلی نیست. در دهه 30 خزانه به قدری خالی بود که مصدق برای تامین اضطراری 11 تن طلا دست به سوی روس ها دراز کرد اما در حال حاضر ذخایر ارزی و طلای کشورمان به حدی است که حتی می توان تا دوسال کشور را بدون وابستگی به درآمدهای نفتی اداره کرد.
وی افزود: در دوره جنگ هم که رقم فروش هر بشکه نفت ما به کمتر از 5 دلار رسیده بود که روشن است برای کشوری درگیر جنگ این رقم تا چه حد ناچیز بوده است.بنابراین در دوره سوم تحریم ها که از سه سال پیش بر شدت آن به مراتب افزوده شده ما نسبت به دوره های گذشته فشارهای نفتی از تواناییها و امکانات به مراتب بهتری برخورداریم. در حال حاضر نه تنها نمی پذیرم که شرایط ما شرایط شعب ابیطالب است بلکه معتقدیم که شرایط ما به شرایط بدر و خیبر شباهت دارد.
اسکندری درپاسخ به این که چرا آمریکا در قبال ایران صرفا به اعمال سیاست های تحریمی اصرار دارد، میگوید: «چنانچه فشارهای آمریکا بیش از اینها شود به خوبی می دانند که جمهوری اسلامی ایران توان مقابله قانونی با آنها را دارد. برای مثال می توانیم تنگه هرمز را ببندیم که حق قانونی اش را هم داریم. در صورت بسته شدن تنگه هرمز راه بر سه میلیون بشکه از 17 میلیون بشکه ای که از این مسیر عبور داده می شوند بسته خواهد شد. به جز این باید یاد آور شد که لوله های گاز ما تا اروپا از طریق خاک روسیه راه پیدا می کنند.چه چیز می تواند جایگزین منابع انرژی ایران برای اروپا باشد؟ بنابراین در صورت واکنش های تند آمریکا عملا تمام منافع استراتژیک شان در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس به خطر خواهد افتاد لذا عاقبتاندیشان آمریکایی در تلاشند که مذاکره کنند و سیاست های میانه ای در قبال جمهوری اسلامی ایران در پیش گیرند.»
وی میگوید: «بهنظر می رسد که اینگونه برنامه های تحریمی آخرین تیر ترکش آمریکا به مردم ایران باشد تا بلکه بتواند به خیال خام خود مردم ایران را از مسیر استقلال طلبیشان باز گرداند.اما غافل از این که ملت ایران طی سه دوره تحریم های شدیدی که با توسل به فشارهای نفتی از جانب استکبارطی تاریخ معاصر متحمل شده اند نه تنها عقب ننشسته بلکه در استقلال طلبی شان راسختر هم شده اند.»
وی ادامه می دهد: «در جریان ملی شدن صنعت نفت دهه 30 کشور طی دو سال تنها با مالیات ها وفروش اوراق قرضه روی پا ایستاد. حتی مرحوم آیت الله کاشانی مردم را به خرید این اوراق تشویق می کردند. در فشارهای نفتی دوره جنگ تحمیلی زمانی که اوپک خرید نفت ایران را تحریم کرده بود، تولید بشکه های نفتی عربستان را به 6000 بشکه رساندند تا از این طریق به نحوی خسارت ناشی از تحریم نفتی ایران را جبران کنند. این در حالی بود که مواضع نفتی ما و پالایشگاه هایمان دائما توسط هواپیماهای جنگی رژیم بعثی بمباران می شد و فشار مضاعفی روی ما در شرایط بحرانی جنگ وارد میساختند. با این حال هم در دهه 30 و هم در دوره جنگ تحمیلی فشارهای نفتی نتوانست مردم ایران را از باوراستقلالطلبیشان مایوس کند.»
اسکندری در توصیف شرایط بالقوه کشورمان طی دوره سوم تحریم ها می گوید: شرایط امروز کشورمان از لحاظ توانایی ها و فرصت به هیچ وجه قابل قیاس با دوره فشارهای نفتی دهه 30 یا جنگ تحمیلی نیست. در دهه 30 خزانه به قدری خالی بود که مصدق برای تامین اضطراری 11 تن طلا دست به سوی روس ها دراز کرد اما در حال حاضر ذخایر ارزی و طلای کشورمان به حدی است که حتی می توان تا دوسال کشور را بدون وابستگی به درآمدهای نفتی اداره کرد.
وی افزود: در دوره جنگ هم که رقم فروش هر بشکه نفت ما به کمتر از 5 دلار رسیده بود که روشن است برای کشوری درگیر جنگ این رقم تا چه حد ناچیز بوده است.بنابراین در دوره سوم تحریم ها که از سه سال پیش بر شدت آن به مراتب افزوده شده ما نسبت به دوره های گذشته فشارهای نفتی از تواناییها و امکانات به مراتب بهتری برخورداریم. در حال حاضر نه تنها نمی پذیرم که شرایط ما شرایط شعب ابیطالب است بلکه معتقدیم که شرایط ما به شرایط بدر و خیبر شباهت دارد.
اسکندری درپاسخ به این که چرا آمریکا در قبال ایران صرفا به اعمال سیاست های تحریمی اصرار دارد، میگوید: «چنانچه فشارهای آمریکا بیش از اینها شود به خوبی می دانند که جمهوری اسلامی ایران توان مقابله قانونی با آنها را دارد. برای مثال می توانیم تنگه هرمز را ببندیم که حق قانونی اش را هم داریم. در صورت بسته شدن تنگه هرمز راه بر سه میلیون بشکه از 17 میلیون بشکه ای که از این مسیر عبور داده می شوند بسته خواهد شد. به جز این باید یاد آور شد که لوله های گاز ما تا اروپا از طریق خاک روسیه راه پیدا می کنند.چه چیز می تواند جایگزین منابع انرژی ایران برای اروپا باشد؟ بنابراین در صورت واکنش های تند آمریکا عملا تمام منافع استراتژیک شان در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس به خطر خواهد افتاد لذا عاقبتاندیشان آمریکایی در تلاشند که مذاکره کنند و سیاست های میانه ای در قبال جمهوری اسلامی ایران در پیش گیرند.»
منبع: کیهان