به گزارش مشرق، پل جوزف واتسون، نويسنده و منتقد سياست هاي آمريکا، در مقاله اخير خود تحت عنوان "البرادعي آماده مصادره انقلاب مصر است " نوشت :با نگاهي به يادداشتها و نوشتههاي برژينسکي، کاملا مشخص است که او حدود سه سال پيش گفته بود که مصر در آستانه يک انقلاب و دگرگوني قرار دارد و اگر اين جريان از سوي يک نخبه، رهبري نشود قدرت به طور اجتناب ناپذيري از سوي ساير احزاب سياسي به دست گرفته خواهد شد.
واتسون در مقاله خود، که در سايت خانه شفاف سازي اطلاعات منتشر شده است، افزود: برژينسکي، مشاور سابق امنيت ملي آمريکا به هنگام ديدار سال گذشته خود از شوراي روابط خارجي، نسبت به بيداري سياسي جهاني هشدار داده بود، چرا که اين بيداري باعث برهم زدن نظم جهاني ميشود.
واتسون افزود: آنگونه که تلگراف فاش کرد، به همين دليل است که سفارت آمريکا به رهبران شورشيان آموزشهاي لازم را ميدهد تا بتوانند از همان ابتداي کار در گروههاي اپوزيسيون نفوذ کنند.
اين گزارش مي افزايد: مانورهاي ژئوپوليتک مجموعه نظامي – صنعتي آمريکا نيز اين حقيقت را تغيير نميدهد که انقلاب مصر، به دليل سختيها و رنجهاي حاصل از افزايس قيمت غذا، نرخ بيکاري بالا، ظلم حکومت و به ويژه تکيه ديکتاتور بر تخت قدرت، پس از 30 سال به وقوع پيوست.
با اين وجود اگر مصريها اجازه دهند تا محمد البرادعي قدرت را به دست بگيرد، تلاشهاي آنها بيهوده بوده و ثمري نخواهد داشت.
البرادعي به مردم مصر اظهار داشته است که شما صاحبان اين انقلاب هستيد.
ممکن است مصريها صاحب انقلاب باشند، ولي صاحبان البرادعي مشغول مصادره انقلاب بوده و يک عروسک خيمه شب بازي را بر مصر حاکم خواهند کرد، عروسکي که دقيقا همان کاري را خواهد کرد که مبارک به مدت 30 سال با مصر کرد.
ارتباط البرادعي با جورج سوروس
واتسون همچنين نوشت: البرادعي عضو هيئت امناي گروه بحرانهاي بينالمللي ميباشد. گروه بحرانهاي بينالمللي، يک سازمان غير دولتي سايه ميباشد که سالانه 15 ميليون دلار بودجه دريافت ميکند و از سوي موسساتي همچون کارنگي، فورد، بيل اند ملينا گيتز و موسسه جامعه باز جورج سوروس مورد حمايت و پشتيباني قرار ميگيرد. سوروس يکي از اعضاي کميته اجرايي سازمان و همچنين البرادعي عضو هيئت امناي اين گروه هستند.
به عبارت ديگر، اين يک گروه ژئوپوليتيکي رهبري در دنيا است.
واتسون افرود: اين واقعيت که دست نشانده آنها، البرادعي، گزينه اول براي هدايت حکومت مصر پس از مبارک ميباشد بايد زنگ خطر را براي تک تک معترضان وانقلابيون به صدا در آورد، چرا که آنها خواهان دوري جستن مصر از چالشها و مشکلات ناشي از کنترل نظم نوين جهاني هستند.
البرادعي يک مهره مرکزي و تاثيرگذار از يک نقشه بلند مدت است که بايد انقلاب را رهبري کند، و اين امر را صاحبان قدرت از سه سال پيش ميدانستند. اگرچه انتصاب او به عنوان رئيس جمهورِ دست نشانده، ممکن است باعث بازگشت آزاديهاي سياسي به عنوان يک ژست سياسي براي مدتي کوتاه گردد، ولي سرنوشت مصر در دست همانهايي خواهد بود که پايههاي قدرت مبارک را براي 30 سال مستحکم کرده بودند.
برگزاري انتخاباتي در مصر مشابه انتخابات افغانستان، قدرتهاي بزرگ را مطمئن خواهد کرد که مردم مصر با هر انتخابي يکي از دو دست نشانده آنها را انتخاب خواهند کرد.
رسانههاي بينالمللي از اين لحظه به عنوان يک لحظه به يادماندني براي دموکراسي در منطقه خاورميانه ياد کرده و تصاوير مربوط به انگشتان آغشته شده به جوهر را به همه دنيا مخابره خواهند کرد، ولي واقعيت انقلاب کتمان نخواهد ماند و مردم مصر رفته رفته متوجه خواهند شد که آنها قربانيان سياستهاي ظالمانه غرب بودهاند.