
به گزارش مشرق، شبکه ايران نوشت: مازيار ناظمي، مجري را در تصور خود يک آدم ارتباطگير ميبيند؛ يعني کسي که با توجه به رسانه مورد نظر به خوبي از فنون ارتباطي شناخت دارد.
وي ميافزايد: موفقيت و کسب تبحر در اين امر نيازمند يک فرايند زمانبر است به عبارتي ممکن است شخصي واجد مولفهها و اصول اوليه همچون صدا و تصوير مناسب يا اطلاعات عمومي اوليه باشد اما مهمتر از آن به تجربه و حتي کسب علومي در حوزه فرهنگشناسي و مردم شناسي نياز دارد تا در کنار مطالعه و تحقيق پيرامون موضوع مورد بحث برنامه، بتواند به مباحث تخصصي ورود پيدا کند.
ناظمي ادامه ميدهد: در شبکههاي جهاني هم مجريان مطرحي سراغ داريم که شايد از سيما و صداي مناسبي برخوردار نباشند اما به جهت کارشناسي و پختگي در امر اجرا با مقبوليت و پذيرش مخاطب مواجه هستند.
وي در ادامه داشتن نگاه کارشناسانه و تخصصي در حوزه مورد بحث را يکي از مهمترين فاکتورهاي مجري برنامههاي گفتوگو محور اعلام کرده و ميافزايد: مجري، موضوع و کارشناس سه ضلع اثرگذار در توفيق يک برنامه گفتوگو محور است، هرکدام از اين اضلاع به نوعي لنگ بزند بايد يکي ديگر از اضلاع آن را جبران کند و اين بيشتر از همه به عهده مجري است.
توجه به ژانر گفتوگو و غافل از ايجاد گفتمان
ناظمي ميگويد: بيان سوالهاي از پيشطراحي شده و پاسخگويي صرف مصاحبهشونده کافي نيست. وي معتقد است هرچند طي سالهاي اخير ژانر گفتوگو در رسانهها بخصوص در راديو مورد توجه قرار گرفته است اما مسئله اصلي؛ يعني ايجاد گفتمان تا حدودي مورد غفلت قرار گرفته است.
اين مجري در ادامه از برنامه گفتوگو ويژه خبري شبکه دو سيما به عنوان نمونه برنامه موفق در اين ژانر ياد ميکند که به سبب اجراي مجري مسلط آن، نگاه مخاطب را جلب کرد، هرچند در ادامه اذعان ميدارد که به مرور زمان، بار گفتوگوهاي موثر کمتر شد چرا که سطح اجراي برنامه تنزيل يافت.
برنامه مجالي براي مطرح کردن نظرات شخصي مجري نيست
مازيار ناظمي از ويژگيهاي مجري برنامه گفتوگو محور چنين ياد ميکند: يک مجري بايد بداند که نماينده رسانهاي است که به همه مردم تعلق دارد پس برنامه مجالي براي مطرح کردن نظرات شخصي او نيست. وقتي يک گوينده و مجري شناخت درستي از جايگاه و عمل ارتباطي داشته باشد هيچگاه اين تصور در او شکل نخواهد گرفت که اين ميکروفن در اختيار اوست تا هرچه دل تنگش ميخواهد بگويد. متاسفانه چنين اشکالي در اجراي برخي از مجريان رسانه ملي ديده ميشود و جالب اينکه چون خودشان چنين عملکردي دارند تصور ميکنند که بقيه هم بايد با آنان همفکر بوده و از آنها تبعيت کنند.
شجاعت بدون مرعوب شدن از شخص مصاحبهشونده
وي در پاسخ به سوالي در خصوص شناخت مجري از چهارچوبهاي رسانهاي و عدم عدول از مرز جسارت و شجاعت در اين حيطه ميگويد: تشخيص مرز جسارت و شجاعت به مهارت مجري بر ميگردد. به عنوان مثال در برنامهاي که به مطالبات حقوقي مردم اختصاص دارد مجري بايد شجاعت داشته باشد تا بدون مرعوب شدن از شخص مصاحبهشونده حقوق مردم را با سوالات صريح و قاطع مطرح نمايد و در صورت طفره رفتن شخص مصاحبهشونده با تغيير روش و جسارت اين مسئله را گوشزد کند که وي در مقام مسئول بايد پاسخگو باشد.
مجرياني که دچار بيحيايي ميشوند
هرچند ناظمي در ادامه خاطرنشان ميسازد: متاسفانه برخي از مجريان دچار بيحيايي ميشوند و با صراحتهاي بيدليل خود حرمت ميهمان را بدون دليل زير سوال ميبرند و نتيجه آنکه مخاطب را پس ميزنند و اين شکست برنامه است چرا که پسند مخاطب است که معدل و ميزان توفيق برنامه را تعيين ميکند. در اين خصوص علاوه بر مباحث تربيتي چنانچه مجري از بازخورد و فيدبک مخاطب آگاه شود با پرهيز از رفتارهاي اينچنيني به مرور زمان تربيت شده و ياد ميگيرد که نوع اجرايش چگونه باشد که مورد اقبال مخاطب قرار گيرد.
ايجاد اعتبار در نزد مخاطبان به منظور نفوذ اثرگذاري پيام
مازيار ناظمي مجري و تهيه کننده برنامه ورزش بدون ويرايش در خصوص ستارهسازي در سطح مجريان تلويزيون ميگويد: ستارهسازي به مفهومي که در غرب وجود دارد بر اساس تعريف، سياستها و اهداف خاصي صورت ميپذيرد. سالها براي يک مجري و گوينده هزينه ميکنند تا برندي آماده کنند و پس از مطرح شدن و شناخته شدن ديگر اين مجري است که براي آن سازمان سرمايهآور است. اگر ما قرار است از اين مدل پيروي نکنيم حداقل بايد شناختي از مجريان در نزد مخاطب ايجاد کنيم و اين نيازمند بک پروسه زمانبر و ممتد بودن حضور فعال مجري در رسانه است. تمام تلاش رسانه ايجاد اعتبار در نزد مخاطبان به منظور نفوذ اثرگذاري پيام است، يکي از راههاي نيل به اين هدف مجرياني هستند که مورد اقبال مخاطبان هستند.
قبول بفرماييد عادل فردوسيپور در بحث اجرا يکي از ضعيفترين مجريان رسانه است
اين مجري در ادامه از برنامه نود به عنوان سودآورترين برنامههاي سيما ياد کرده و ادامه ميدهد: حدود 30 دقيقه پيام بازرگاني پيش از پخش برنامه؛ اين موضوع حاصل 10 سال حوصله شبکه 3 سيما با يک مجري است که برنامه را به يکي از گرانترين و سودآورترين برندهاي سيما تبديل کرده است. قبول بفرماييد عادل فردوسيپور در بحث اجرا يکي از ضعيفترين مجريان رسانه است اما تخصصاش در مبحث فوتبال، ضعفهاي فني او را در سايه قرار داده است. چنين فرصتهايي نه تنها در رسانه ملي بلکه در حوزه رسانههاي مکتوب هم کمتر در اختيار افراد مستعد قرار گرفته است.
ما نميتوانيم مسيري مجزا از آن را طي کنيم
ناظمي ادامه ميدهد: جدا از بايدها و نبايدهاي ستارهسازي در سيما، اين موضوع ثابت شده است که اگر ما مايل به برقراري ارتباط با مخاطب هستيم بايد چهرههايي را مطرح کرده و به مرور زمان تربيت کنيم تا پس از مطرح شدن در قالب جايگاه و برند صداوسيما، از آنها براي القاء پيام مورد نظر بهره ببريم. اين يک اصل مهم ارتباطي و پذيرفته شده است و ما نميتوانيم مسيري مجزا از آن را طي کنيم. ضمن اينکه اگر تلويزيون هر سال بخواهد يک مجري را مطرح کرده و سال بعد سراغ چهرهاي تازه برود ميشود رسانه محور و نه شخصيت محور و رسانه محور بودن هم چندان پاسخگو نيست. ستارهسازي در رسانه ملي بايد اتفاق بيافتد اما نه به شکل مدلهاي غربي که مورد پسند ما نيست.
مباحث مالي باعث به انحراف رفتن مجريان مطرح ميشود
اين مجري در خصوص سوءاستفاده برخي مجريان از کسب شهرت در رسانه ميگويد: نه تنها صداوسيما بلکه هيچ نهاد ديگري نميتواند نوع رفتار شخصي را ظرف چند سال آينده پيشگويي کند. چرا که انسانها تابع شرايطشان هستند و به قول انيشتين ما در جهان نسبتها به سر ميبريم؛ اما بر اساس آنچه تجربه نشان داده يکي از مباحثي که باعث به انحراف رفتن مجريان مطرح ميشود مباحث مالي است.
وقتي دستش به سوي منافع نهادي دراز باشد زبان نقدش کوتاه ميشود
وي در توضيح بيشتر ميافزايد: قبول بفرماييد وقتي يک مجري به عنوان روابط عمومي نهادي خاص مشغول فعاليت است استقلال و آزادي کلامش در رسانه ملي زير سوال ميرود به قول معروف وقتي دستش به سوي منافع نهادي دراز باشد زبان نقدش کوتاه ميشود. به عنوان نمونه سالها پيش همکاري داشتم که کارمند روابط عمومي تربيت بدني بود و زمان اجرا از خواندن مطالبي که در نقد يا عليه تربيت بدني بود امتناع ميکرد و مطرح کردن آن را به من ميسپرد. در مجموع کساني که براي رسانه انتخاب ميشوند به غير از مولفههاي گزينش اخلاقي و اداري بايد مسئوليتي در نهادهاي ديگر نداشته باشند بنابراين بايد از جانب رسانه ملي به شکل کامل تامين شوند.
تحقيق و مطالعه و پايبندي به چهارچوبهاي تعيين شده سازمان
ناظمي در ادامه به تعهد و پايبندي سمت ديگر اين معادله يعني مجريان نسبت به چهارچوبهاي تعيين شده سازمان تاکيد کرده و ادامه ميدهد: همچنين مجري برنامه بايد تضمين دهد که تمام هم و غم خود را صرف تحقيق و مطالعه در خصوص مباحث برنامه کند و نسبت به چهارچوبهاي تعيين شده سازمان تعهد کامل داشته باشد. اين موضوع مختص صداوسيماي کشورمان نيست و در ساير رسانههاي جهاني حتي بيشتر مورد تاکيد قرار ميگيرد. به عنوان مثال در سفري که براي پوشش مسابقات جام ملتهاي آسيا اعزام شده بوديم زماني که قصد گفتوگو با گزارشگران شبکه الجزيره را داشتيم آنها انجام اين گفتوگو را مستلزم تاييد و تعيين چارچوب آن از سوي مسئولان ارشد خود اعلام کردند. اين قواعد حرفهاي رسانهاي اگر از سوي مجريان ما نيز اعمال شود مسلما دچار خطا نخواهند شد؛ البته باز هم تاکيد ميکنم همه انسانها کلافهاي سردرگمي هستند و کسي نميتواند چهره واقعي اشخاص را از پشت نقابهايي که به صورت ميزنند شناسايي کند.
وي در پايان خاطرنشان ساخت: بايد تعريفي نو از مخاطبان امروز براي برنامهسازان سيما ارائه شود چرا که نياز مخاطب امروز با مخاطب يک دهه قبل متفاوت است و شرايط هم تغيير کرده است. بايد با بازنگري در برنامهسازي سيما از رقابتهاي رسانهاي عظيمي که براي جذب مخاطب در سراسر جهان به راه افتاده است کم نياوريم و بدين منظور نيازمند مهندسي دوباره هستيم که بخشي از آن تربيت مجريان و کارشناسان است.