
گروه فرهنگي مشــرق - بيبيسي فارسي در مورد اصول حرفهاي که خودش ادعا دارد رعايت ميکند دقت، صحت و بيطرفي را مهمترينها ميداند و سعي هم ميکند نشان دهد که رعايتشان ميکند. مثلا حرفهاي کسي را به عنوان شاهد عيني اعتراضات خياباني پخش ميکند، در تمام طول گفتههايش هم سعي ميکند نکته اي جنجالي بينشان پيدا کند و از راوي بخواهد در مورد آن مانور بيشتري بدهد بعد هم مجري برنامه ژست بيطرفي ميگيرد و در حال خيز برداشتن به طرف شاهد عيني بعدي ميگويد البته ما خبرنگاري در تهران نداريم و نمي توانيم اين حرفها را تأييد کنيم يا رد.
بيبيسي فارسي به ادعاي خودش بيطرف است و صحت لازمهي خبرهايي است که ميدهد ولي اگر بخواهد راجع به طرح هدفمندي يارانهها حرف بزند، خيلي بيطرف و در کمال صحت از طرحي خيالي و ناموجود حرف ميزند به نام حذف يارانهها.
بيبيسي فارسي بيطرف است اما راجع به هر خبري که منبعش مقامات رسمي جمهوري اسلامي باشند و محتواي خبر مناسب ذائقه فخيمه لندننشينان نباشد، از افعال "ادعا کردهاند، مدعي شد" و ... استفاده ميکند. ولي اگر محتواي خبر، سنگپراکني به سمت تهران را در خود گنجانده باشد از فعلهاي ساده و مطمئن و معصومي که مو لاي درزشان نميرود استفاده ميکند، مثل "گفت".
بيبيسي فارسي دقت را لازمهي اصول حرفه اي کارش ميداند و دقت در اينکه مبادا رطب و يابسي از ايران فرار کنند و مخالف جمهوري اسلامي باشند، اما از دست بيبيسي در بروند و مصاحبهاي و حرفي از آنها بيرون نکشند.
بيبيسي فارسي زرنگ است، راست ميگويد؛ اما نه هميشه. به وقت و بزنگاه دروغ ميگويد و سعي ميکند زرورقپيچش کند تا به استناد همين زرورق و راستهايي که مخاطب قبلا از او شنيده است دروغ را باور کند.
حالا اگر همين جناب بيبيسي زه کمان را تا محدودهي نزديک به پارگي بکشد و همهي اين اصول را کنار بگذارد و بهجاي ظرافتهاي کلامي يک دروغ شاخدار را همصدا با برخي رسانهها در بوق و کرنا کند يعني يا کفگير به ته ديگ خورده يا اينکه اتفاقي افتاده و نتيجهاي قابل قبول و اثرگذاري بيش از معمولي در نظر گرفته شده، حتي اگر در دراز مدت باعث ريزش مخاطب شود. مثلا از شب دهم اسفند بيبيسي فارسي همراه با برخي رسانهها دو انگشت را تا سرحد مچ در گوش فرو ميکند و بي توجه به تکذيب خبر فرياد ميزند که موسوي و کروبي را به زندان منتقل کردهاند يعني بيبيسي پذيرفته هزينه ريزش مخاطب را بپردازد ولي تمام تيرهاي ترکش را رها کند تا دهم اسفند جمعيتي را به خيابان بکشاند. علت اين ضرورت هم ميتواند پيشبيني اسقبال کم از دعوت دهم اسفند، باشد يا تحولات منطقه و ضرورت انحراف تمرکز نگاهها به تحولات منطقه.
اندر فوايد احتمالي اين دروغ ميتواند تلاش براي به تأخير انداختن دستگيري دو نفر مذکور باشد که طبق قوانين هر حکومت مستقلي سياهه جرمشان پر و پيمان است.
نتيجه اخلاقي: بيبيسي فارسي کلا يا نميداند اصول اخلاقي يعني چه يا معني رعايت را نميداند.
پيشبيني: دهم اسفند در تهران باران ميآيد و انگيزه بعضي در باران بيشتر از قبل نم ميکشد.