ویژه نامه جامجهانی مشرق - کارلوس وقتی به ایران آمد متوجه شباهت های تهران با محله شان در پرتغال شد. فهمید اینجا لات بازی در نیاوری کلاهت پس معرکه است. اینجا کاری ندارند چه کسی هستی، ملایم باشی امثال رحمتی و عقیلی هم برایت شاخ می شوند. بچه های جوادیه و نازی آباد سابق و گرین کارت دارهای اکنون در کمین نشسته بودند و خیالشان راحت بود که خارجی ها را همیشه می توان در عرض چند ماه فرستاد خانه و رئیس فدراسیون را سر عقل آورد؛ بابا مرامت کجا رفته؟ اجنبی چرا؟
کارلوس خیلی زود فهمید که باید دکمه پیراهنش را باز بگذارد و نشان دهد خیلی با جو نازی آباد غریبه نیست.
بعد از آن بلایی که سر سرمربی کره آورد خیلی ها حساب کار دستشان آمد و موضع حمایت از مربی تیم ملی را اتخاذ کردند، از آنها که فکر می کنند مربی مثل پسته و قالی ست و ایرانی اش خیلی بهتر است و ایرانی در همه ی رشته ها بهترین است – مخصوصا اگر کار با لب تاپ را بلد باشد- تا دلواپسان بیت المال که کاری به این ندارند که مثلا سید صالحی این همه سال که تیم های دولتی لیگ را یک دور کامل زده گلی چند حساب می کند ؟
آقا همه ازش حمایت می کنیم. آقا ما حمایت می کنیم از کی روش. امیدواریم جلوی آرژانتین موفق باشد. تا اسم آرژانتین می آمد منتقدین با پوزخند برای تیم و جناب کی روش آرزوی موفقیت می کردند و بعد از بازی آرزو می کردند کاش آرزوی دیگری کرده بودند؛ مثلا خدایا می شه من مربی رئال بشم ؟ انگلیسی رو هم یه شبه یاد بگیرم؟
ملی گرایان که قبل از جام جهانی رویای طالبی دوم را در سر می پروراندند، بعد از جام دوباره دست به کار شدند تا گزینه وطنی را قالب کنند. وقتی مربی های خوب وطنی داریم چرا این همه هزینه برای آقای کی روش؟ چرا؟ همه در برابر دشمن خارجی متحد هستند. به هر حال احتمال نتیجه نگرفتن مربی وطنی خیلی بیشتر از کی روش است.
کارلوس قاعده بازی را خوب می داند و با یک حساب سرانگشتی به این نتیجه رسیده در کشوری که بازیکنان هم سن و سالش بدون مهارتی خاص و فقط به خاطر سابقه زیاد بازی در لیگ زیر یک میلیارد پول نمی گیرند، باید قرارداد بهتری با فدراسیون امضا کند. به هر حال انصاف نیست دستمزدش خیلی با دستمزد محمد دایی فاصله باشد. با یک حساب سر انگشتی و منطقی می توان آقای کفاشیان را قانع کرد که کارلوس پول زیادی طلب نمی کند. با چند مثال و به روش استقرایی این مسئله ثابت می شود:
علی دایی: فصلی دو میلیارد تومان. سابقه: باخت مقابل عربستان در ورزشگاه آزادی برای اولین بار در تاریخ، قهرمانی با سایپا وچند رتبه تک رقمی با پرسپولیس.
محمد دایی: شغل: برادر دایی؛ فصلی پانصد میلیون تومان.
سید صالحی: قراردادها همه یک ساله و نزدیک به یک میلیارد تومان؛ بیشترین گل زده در طول یک فصل: هیچ وقت دو رقمی نشده.
مهدی رحمتی: دو میلیارد تومان برای هر فصل با عشوه. گل خورده: زیاد.
سیاوش اکبرپور: یک میلیارد برای هر فصل، به خاطر دویدن های بی هدف و یکی دو گل در هر فصل.
قاسم دهنوی: به صورت مزایده ای با پیشنهادهای بالای یک میلیارد قراردادِ داخلی می بندد و تا آخرین لحظه منتظر پیشنهاد بالاتر می ماند. تخصص: خوب روی اعصاب تماشاگر و حریف می رود.
این پول ها همه از جیبِ وزارتِ محترمِ ورزش پرداخت شده، حالا خودتان حساب کنید انصافا کارلوس چقدر باید بگیرد؟
منبع: روزنامه ابتکار
کارلوس خیلی زود فهمید که باید دکمه پیراهنش را باز بگذارد و نشان دهد خیلی با جو نازی آباد غریبه نیست.
بعد از آن بلایی که سر سرمربی کره آورد خیلی ها حساب کار دستشان آمد و موضع حمایت از مربی تیم ملی را اتخاذ کردند، از آنها که فکر می کنند مربی مثل پسته و قالی ست و ایرانی اش خیلی بهتر است و ایرانی در همه ی رشته ها بهترین است – مخصوصا اگر کار با لب تاپ را بلد باشد- تا دلواپسان بیت المال که کاری به این ندارند که مثلا سید صالحی این همه سال که تیم های دولتی لیگ را یک دور کامل زده گلی چند حساب می کند ؟
آقا همه ازش حمایت می کنیم. آقا ما حمایت می کنیم از کی روش. امیدواریم جلوی آرژانتین موفق باشد. تا اسم آرژانتین می آمد منتقدین با پوزخند برای تیم و جناب کی روش آرزوی موفقیت می کردند و بعد از بازی آرزو می کردند کاش آرزوی دیگری کرده بودند؛ مثلا خدایا می شه من مربی رئال بشم ؟ انگلیسی رو هم یه شبه یاد بگیرم؟
ملی گرایان که قبل از جام جهانی رویای طالبی دوم را در سر می پروراندند، بعد از جام دوباره دست به کار شدند تا گزینه وطنی را قالب کنند. وقتی مربی های خوب وطنی داریم چرا این همه هزینه برای آقای کی روش؟ چرا؟ همه در برابر دشمن خارجی متحد هستند. به هر حال احتمال نتیجه نگرفتن مربی وطنی خیلی بیشتر از کی روش است.
کارلوس قاعده بازی را خوب می داند و با یک حساب سرانگشتی به این نتیجه رسیده در کشوری که بازیکنان هم سن و سالش بدون مهارتی خاص و فقط به خاطر سابقه زیاد بازی در لیگ زیر یک میلیارد پول نمی گیرند، باید قرارداد بهتری با فدراسیون امضا کند. به هر حال انصاف نیست دستمزدش خیلی با دستمزد محمد دایی فاصله باشد. با یک حساب سر انگشتی و منطقی می توان آقای کفاشیان را قانع کرد که کارلوس پول زیادی طلب نمی کند. با چند مثال و به روش استقرایی این مسئله ثابت می شود:
علی دایی: فصلی دو میلیارد تومان. سابقه: باخت مقابل عربستان در ورزشگاه آزادی برای اولین بار در تاریخ، قهرمانی با سایپا وچند رتبه تک رقمی با پرسپولیس.
محمد دایی: شغل: برادر دایی؛ فصلی پانصد میلیون تومان.
سید صالحی: قراردادها همه یک ساله و نزدیک به یک میلیارد تومان؛ بیشترین گل زده در طول یک فصل: هیچ وقت دو رقمی نشده.
مهدی رحمتی: دو میلیارد تومان برای هر فصل با عشوه. گل خورده: زیاد.
سیاوش اکبرپور: یک میلیارد برای هر فصل، به خاطر دویدن های بی هدف و یکی دو گل در هر فصل.
قاسم دهنوی: به صورت مزایده ای با پیشنهادهای بالای یک میلیارد قراردادِ داخلی می بندد و تا آخرین لحظه منتظر پیشنهاد بالاتر می ماند. تخصص: خوب روی اعصاب تماشاگر و حریف می رود.
این پول ها همه از جیبِ وزارتِ محترمِ ورزش پرداخت شده، حالا خودتان حساب کنید انصافا کارلوس چقدر باید بگیرد؟
منبع: روزنامه ابتکار