به گزارش خبرنگار ورزشي مشرق، کارلوس کرش در دو روز اقامت خود در تهران رفتارهايي را ديد که شايد تا پايان دوران مربيگري خود نيز ديگر با اين شرايط مواجه نشود. همين هم مي تواند نکات قابل تاملي براي ما و فوتبالمان داشته باشد.
او هيچ وقت فراموش نخواهد کرد اولين سوالي که در ايران از او شد درباره چلوکباب ايراني بود. شايد او ديگر با اين سوال در هيچ جاي دنيا مواجه نشود. او در محفلي خصوصي عنوان کرده بود، خبرنگار ايراني يادش رفته بود مربي فوتبال هستم؛ نه منتقد آشپزي. رفتاري که بار ديگر و به شکلي ديگر تکرار شد؛ آن هنگام که خبرنگاري تلاش مي کند تا تلفن همراه خود را به گوش او برساند تا سردبيرش به او تبريک بگويد.
او يادش نمي رود در ايران و در همين دو روز، يکي از مديران فدراسيون که در فرآيند مذاکرات حذف شده بود، وقتي با او دور يک ميز نشست، اخم هايش هيچ وقت باز نشد و سوالات عجيبي از وي مي پرسيد. او حتي به سرمربي پرتغالي متذکر مي شود که بايد به سرعت به پيشنهاد ايران پاسخ دهد؛ در حالي که فوتبال ملي ما تا سال آينده رويدادي را تجربه نخواهد کرد. وقتي نشست تمام شد، کرش فقط يک جمله گفت: "او از من خوشش نمي آيد ... دليلش را هم نمي دانم."
يادگاري که اين مربي بزرگ پرتغالي که دوره اي از فعاليت حرفه اي خود را در منچستر يونايتد، رئال مادريد و تيم ملي پرتغال پشت سر گذاشته، مصاحبه هاي ناصر حجازي و خداداد عزيزي بود که او را مربي درجه سه خواندند و همه گونه به نقد وي پرداختند.
اينها مطالبي بود که کرش ديد و بارها در محافل خصوصي از اين رفتارها اظهار تعجب کرده بود. به نظر مي رسد، فوتبال ايران هنوز فضا و فرهنگ حرفه اي را به خوبي درک نکرده است و پيش از حضور مربيان بين المللي، بايستي مولفه هاي آن را دريافت کنيم.
