
به گزارش مشرق، ناصر فريادشيران در گفتوگو با فارس، در مورد علت دستگيرياش در جريان ديدار با مس کرمان اظهار داشت: براي اولين بار در زندگيام کتک جانانهاي خوردم و گارد ويژه نيروي انتظامي به طور ويژه من را کتک زد. دليلش را هم از سرهنگ اميري مسئول گارد ويژه کرمان بپرسيد. من يک دقيقه و نيم مانده به پايان مسابقه از جايگاه ويژه به کنار زمين رفتم. پيش از آن مديرعامل باشگاه مس، سرمربي و کادرفني و مدير تربيت بدني استان پذيرايي خوبي از ما انجام دادند.
وي ادامه داد: در همان ثانيههاي پاياني مسابقه که من داشتم از کنار زمين بازي را از طريق اسکوربرد نگاه ميکردم يکي از ماموران انتظامي به من گفت چرا اينجا ايستادهاي به داخل برو که من گفتم من مربي تيم نفت هستم اما ناگهان من را هل دادند و درحالي که من فرياد ميزدم من مربي نفت هستم بر سر و صورت من کوبيدند. يکي از آنها فرياد زد، او را به مقر انتظامي ببريد. عليپور رئيس سازمان فوتبال باشگاه نفت اين صحنه را ديد اما ديگر من را برده بودند و داخل قفسي در پاترول انداختند. پيش از آنکه من را داخل پاترول بيندازند يک باتوم نيز بر سرم زدند که هنوز سرم درد ميکند.
فريادشيران تاکيد کرد: انگار جاني دستگير کرده بودند. من با موبايلم اين صحنهها را فيلم گرفتم اما نه تنها اين فيلم بلکه فايلهاي شخصي من را نيز از روي موبايل پاک کردند در نهايت پس از آنکه فهميدند من مربي نفت هستم يکي از مامورين ادعا کرد که من به آنها فحاشي کردم که اينطور نبود.
مربي نفت تهران با اشاره به حضور مسئولان باشگاه مس و نفت در مقر انتظامي، گفت: براي آنکه من را بترسانند، گفتند تو فحاشي کردي و فردا بايد به دادسرا بروي. من حاضر بودم بمانم. به مسئولان تيم نفت هم گفتم که من کاري نکردم. به ماموران انتظامي گفتم من اين لباس مربيگري تيم نفت را از بازار نخريدم، مربي نفت هستم. در نهايت من از فرمانده انتظامي استان کرمان و فرمانده کل نيروي انتظامي ميخواهم که ماموراني که در ورزشگاهها حاضر ميشوند کادر فني تيمها را بشناسند تا اين حوادث ديگر تکرار نشود. ماموران انتظامي سربازان اسلام هستند و زحمت زيادي ميکشند اما بهتر است که آنها کادر فني تيمها را بشناسند تا اين مشکلات پيش نيايد.
وي افزود: من تصور ميکنم ماموران انتظامي کرمان از نتيجه تيمشان ناراضي بودند زيرا هنگامي که در ورزشگاه بودند با يکديگر صحبت ميکردند و ميگفتند بازيکنان پولهاي فراواني ميگيرند و در نهايت نيز نميتوانند گل بزنند و تيم را پيروز کنند اما ما از صبح به ورزشگاه بياييم. من فکر ميکنم آنها حرصشان را بر سر مي خالي کردند.مردم کرمان بسيار مهمان نواز و خونگرم هستند اما اين مرتبه از من به اشتباه به جاي مهمان نوازي کتک نوازي شد