به گزارش مشرق به نقل از الف، در آخرين اين دست مقالات، يکي از روزنامه نگاران مدعي شده سکوت رئيس جمهور ارتباط مستقيم با سياست عملگرايانه ايشان دارد. بنده در اين نوشته قصد نقد مقاله ايشان و يا اين دست نوشته ها را ندارم زيرا هنگامي که يک نويسنده به جاي پرداختن و تکيه بر مستندات و واقعيات بر حدسيات و ظنيات اتکا مي کند و بر خلاف ادعاي "اخلاق گرايي" شروع به نيت خواني کرده و در پس الفاظ و کلمات زيبا فحاشي "مودبانه" مي نمايد جايي براي نقد باقي نمي گذارد. در اين نوشته مي خواهم بگويم چرا آقاي احمدي نژاد اتفاقا بايد سکوت خود را ادامه دهند و تقدير کنم از سکوت ايشان در اين مدت.
يکي از بهانه هاي جريان فتنه براي حمله و تخريب نظام جمهوري اسلامي چه در طول تبليغات و چه بعد از انتخابات "نقد" دولت و شخص آقاي احمدي نژاد بود. دوستاني که اخبار فتنه گري ها را در سايت هاي ضد انقلاب و حرفه اي مانند بي بي سي فارسي دنبال مي کنند دقت دارند که اغلب اين سايت ها از به کار بردن عبارت "ضد نظام" براي جريان فتنه پرهيز مي کنند و همواره (و هنوز هم) از عبارت "ضد دولتي" براي وصف آشوب ها و فتنه گري ها استفاده مي کنند. در پس انتخاب اين واژه ها معنا و ادعاي ظريفي نهفته است:"جريان کودتاي سبز جرياني ضد دولتي است نه ضد نظام!" اين روش برخورد منافقانه را مي توان در بيانيه چند روز پيش حزب غير قانوني مشارکت هم مشاهده کرد که تلاش دارند اينطور وانمود کنند در پس تمامي اين تلاش ها و تقلاها تنها هدف مخالفت با دولت (بخوانيد احمدي نژاد) است و نه اصل نظام. اين روش در اعلام مخالفت با دولت (و نه اصل نظام) تا به امروز به اين دست افراد اجازه داده است گروهي از ملت و حتي بزرگان بي بصيرت را فريب دهند. سکوت بسياري از خواص بي بصيرت هم به همين بهانه است که اين آشوب ها تنها در "اعتراض" به سياست هاي دولت احمدي نژاد است و نه مخالفت با اصل نظام جمهوري اسلامي و آرمان هاي حضرت امام (ره). آن دو خائن هم به کرات سعي کرده اند با تکيه بر ظاهر نمايي هايي سطحي خود را پيروان "حقيقي" حضرت امام (ره) نشان دهند و اين روش منافقانه تنها با تمسک به بهانه مخالفت با دولت (و نه اصل نظام) امکان پذير است.
اين دقيقا همان روشي است که اين دو سرباز بي جور و مواجب اسرائيل در جريان انتخابات به کار گرفتند و با حمله ظاهري به شخص احمدي نژاد و دولت وي در حقيقت اصل نظام اسلامي را نشانه رفته بودند و سعي در ناکارآمد نشان دادن آن داشتند. (در اينجا بد نيست مرور مجددي کنيم بر اظهارات موسوي در مصاحبه با مجله تايم چند روز قبل از انتخابات که در آن موسوي صريحا از "اصلاحاتي" سخن گفته بود و صريحا عنوان کرد که حتي آيت الله خامنه اي هم به واسطه حضور مردم در خيابان ها در مقابل آن "اصلاحات" نمي تواند مقاومت کند!) جريان فتنه که امروز بلندگو و رسانه آن ها صداي آمريکا و اسرائيل و بي بي سي انگليس است هنوز هم سعي دارند با نفاقي مزورانه خود را پيرو آرمان هاي انقلاب اسلامي و حضرت امام (ره) نشان دهند و اهداف خود را در پس نقاب "انتقاد از دولت احمدي نژاد" پنهان کنند.
مگر شاهد بوديم وقتي آقاي احمدي نژاد روز پس از پيروزي در ميدان ولي عصر ?? ميليون راي دهنده را پيروز انتخابات ناميد و پس از آن عده اي آشوب گر را "خس و خاشاک" خواند چگونه جريان فتنه از اين سخنان دروغي بزرگ ساختند و تا مدت ها اين دروغ بين و آشکار را پيراهن عثمان کرده بودند و به بهانه آن به خيابان مي ريختند و اشوب به پا مي کردند. هدف جريان فتنه اين بود که موضوع مخالفت با نظام را در لفافه اي از "انتقاد درون نظام" و "انتقاد از دولت احمدي نژاد" پيش ببرد و وقتي آشوب ها به اوج رسيد با موج سواري شعارها را به سمت ضديت با نظام تغيير داده و به دست نيروهاي معتقد به اصل نظام (و منتقد احمدي نژاد) اصل نظام اسلامي را بزند اما " و مکروا و مکرالله و الله خير الماکرين."
نمي دانم آقاي احمدي نژاد به چه قصد و نيتي اين مدت سکوت کرده اند اما ظن قوي دارم ايشان با هوش خود اين فريب جريان نفاق را به خوبي دريافته اند و به عمد خود را و دولت را از وارد شدن به اين جريان منع کرده اند تا به مرور مشخص شود دعوا سر دولت احمدي نژاد و سياست هاي او نيست بلکه دعوا بر سر اصل نظام اسلامي است. بحمد الله با سکوت ايشان، جريان فتنه بهانه "انتقاد از دولت احمدي نژاد" را ماه هاست از دست داده و مجبور شده است کمي پرده نفاق را کنار بزند و صريح تر فرياد ضديت با اصل نظام اسلامي را سر بدهد و ماهيت ضدانقلاب و وابسته خود را نشان دهد.
بر خلاف ادعاي برخي اين سکوت حکيمانه رئيس جمهور را در کنار برخي بزرگان بي بصيرت و خاموش قرار نمي دهد زيرا موضع گيري ايشان بر همگي آشکار است و تلاش شبانه روزي و خالصانه دولت در جهت اصلاح امور معيشتي مردم و کنترل و مهار مشکلات اقتصادي در پي هدف مند کردن يارانه ها موضع صريح ايشان در قبال جريان فتنه را آشکارا نشان مي دهد. به همين دليل است که کمتر عاقلي مي تواند ايشان را به دليل عدم موضع گيري متهم به "بي بصيرتي" کند. حمايت هاي مکرر رهبر انقلاب از دولت پيش و پس از انتخابات نيز کاملا مويد اين امر است که رهبري از کليت جريان و جهت حرکت دولت و شخص رئيس جمهور رضايت دارند (اگر چه در برخي مسائل منتقد باشند).
در نهايت بايد از مطرح کنندگان اين شبهه پرسيد که چرا به جاي سوال از مصداق اصلي سکوت و موضع گيري هاي دو پهلو (که همه مي دانيم کيست!) تير شبهات را به طرف دولت نشانه رفته اند؟ بايد پرسيد چرا عده اي اينقدر سعي دارند دولت و رئيس جمهور را به وسط اين بازي بکشند؟!