به گزارش وبلاگستان مشرق، سيد حسين يکي از نويسندگان وبلاگ گروهي "فصل انتظار" در مطلب اخير اين وبلاگ نوشت:
با گذشت بيش از يک سال از فتنه 88 و با روشنگري هايي که صورت گرفت عده زيادي از فريب خوردهايي که تحت تأثير جو کاذب آن زمان به دنبال فتنه گران راه افتاده بودند ، مسيرشان را عوض کردند و فهميدند مدعيان طرفدار حقوق بشر و کساني که دروغ تقلب در انتخابات را تبليغ مي کردند از اساس خودشان بزگترين دروغگويان کج انديش هستند و در واقع در پس اينهمه جار و جنجال اهداف شيطاني خودشان را جستجو مي کنند و از سادگي يک عده سوء استفاده کردند اما هر چه بود با گذشت بيش از يک سال، ديگر براي کسي شبهه ايي باقي نمانده که آن دسته که اين روزها در کف خيابان ها با سوت سران فتنه جمع مي شوند در حقيقت همان خس و خاشاک هستند که براي جمع آوري آنها بايد از مأموران شهرداري کمک گرفت .
از اول هم اراذل و اوباش آشوبگر نسبت خودشان را با سطل هاي آشغال مي دانستند که هر جا تجمع مي کردند سطل هاي آشغال را آتش مي زدند . در واقع سطل آشغال شمع شب تار اين خفاشان منافق مي باشد که در طيف بهايي ها و سلطنت طلب ها و گروهک هاي مخالف نظام اسلامي تا همه اراذل و اوباش گرد هم آمده اند.
آيا هنوز هم کسي شک دارد که فتنه گران سبز اموي همان خس و خاشاک هستند ؟!
اگر کسي به خس و خاشاک بودن فتنه گران شک دارد، به آثار تجمعات برخي از خيابانهاي روز دوشنبه 25/11/89 نگاه کند و نسبت سطل آشغال هاي سوخته را با اراذل و اوباش آشوبگر بررسي کند.
همچنين علت مزاحمت براي مردمي که در آن ساعت از کارشان تعطيل شده بودند و به منزلشان مي رفتند و توسط خس و خاشاک اذيت شدن و با تأخير به مقصد رسيدند را جويا شوند جالب اينکه سايت هايي که لجن پراکني مي کنند با رندي و شارلاتانيزم مطبوعاتي مردم رهگذر و مخالف اراذل و اوباش را به حساب آمار مخالفين نظام مي گذارند !!! در حالي که راهپيمايي عظيم 22 بهمن تو دهني محکمي بود هم براي خفاشان شب و هم براي دشمنان بيروني.
آيا حالا وقت آن نرسيده که براي هميشه ريشه خس و خاشاک هاي مزاحم را از جا در آورد و سران بي مغز فتنه گران (موسوي – خاتمي – کروبي و احزابشان ) که شعبان بي مخ هاي اين زمانه هستند را به سنگ کوبيد؟