کد خبر 3017
تاریخ انتشار: ۱۸ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۱:۱۹

اين روزها شاهد فعال شدن عناصر و عوامل اصلي فتنه درخصوص تحريم‌هاي اخير غرب عليه کشورمان هستيم که سعي دارند با فضاسازي، حاکميت را مسئول تحريم‌ها معرفي کنند.

به گزارش مشرق، جوان‌آنلاين نوشت: موسوي و کروبي طي ديدار چند روز گذشته خود مدعي شدند که: «تصميمات و سخنان نسنجيده اين آقايان موجب تحقير مردم ما در دنيا شده و علاوه بر تحريم‌هاي همه‌جانبه تهديد‌ها را نيز به همراه داشته و کار را به جايي رسانده‌اند که حتي عقب‌نشيني از برخي مواضع قبلي نه تنها امتيازي براي ما به همراه ندارد بلکه موجب بحراني‌تر شدن شرايط مي‌شود.» در اين مطلب برآنيم تا مشخص نماييم آيا طبق ادعاي اين دو ناکام انتخابات گذشته، تصميمات دولت نهم عامل تحريم‌ها بوده يا اينکه تهديدها و تحريم‌ها غرب عليه ايران سابقه طولاني داشته و در مقطع اخير نيز اقدامات اين دو و همراهان فتنه‌گر‌شان غرب را به سوي تهديد و تحريم‌هاي جديد سوق داده است.

ناسازگاري ماهيت انقلاب با اهداف غرب
پس از پيروزي انقلاب خميني کبير (ره) در 22 بهمن سال 57، غرب به رهبري امريکا بزرگ‌ترين حامي خود را در منطقه از دست داد و تمامي منافعي که طي به روايتي 57 سال و روايتي ديگر حدود 250 سال در منطقه براي خود متصور بودند با علامت سؤال جدي روبه‌رو شد.
از طرفي اين انقلاب علاوه بر آنکه در حوزه اقتصادي، ايران را از سيطره استعماري غرب و استکبار خارج ساخت، از نگاه ماهيتي نيز در همه ابعاد سياسي، اجتماعي، فرهنگي، خصوصا ايدئولوژيک، نگاهي کاملاً متفاوت و حتي متضاد با انديشه ليبرال دموکراسي غرب داشت. بدين خاطر در جهاني که همه نگاه‌ها معطوف جنگ سرد دو ابرقدرت شرق و غرب بود، امريکا و متحدانش قدرت رو به رشدي را مقابل خود حس کردند که اگر نتوانند جلوي آن را بگيرند و در نطفه خفه نکنند، خطري بسيار عظيم‌تر از بلوک شرق آنان را تهديد خواهد کرد، چرا که برخلاف انديشه‌ مارکسيسم که مي‌شد آن را روي ديگر سکه ليبرال دموکراسي، اومانيسم غرب دانست، نظام اسلامي با انديشه توحيدي تمامي ايسم‌هاي مادي را به چالش مي‌کشاند و آنان نيز عملاً قدرت عرض اندام در مقابل اين انديشه مستحکم و فطري را نداشتند، پس بايد هرگونه که بود آن را مهار مي‌کردند.

تحريم و حمله همزمان، اولين رويکرد
با استقرار نظام جمهوري اسلامي و فاش شدن ماهيت آن براي غرب خصوصاً پس از ماجراي تسخير لانه جاسوسي، کارتر رئيس جمهور وقت امريکا در اولين اقدام، قطع رابطه امريکا با ايران را امضا نمود تا انقلاب نوپاي اسلامي را در فشار قرار دهد. از طرفي عوامل اين کشور در خاک کشورمان با تحريک گروهک‌هاي مسلح و جدايي‌طلب سعي در تجزيه کشور و بي‌ثبات کردن‌آن داشت. پس از فائق آمدن نظام بر گروهک‌ها و خنثي‌ شدن اثرات آنان، جنگ تحميلي 8 ساله را به ايران تحميل کرد؛ جنگي که در نوع خود پس از دو جنگ جهاني اول و دوم در قرن اخير بي‌نظير بود. همزماني حمله نظامي به همراه تحريم اقتصادي که در دهه 60 از آن تعبير به «حصر اقتصادي» مي‌شد و گاه برخي انقلابيون شرايط کشور را به جريان «شعب ‌ابي‌طالب» تشبيه مي‌کردند نتوانست اين نظام نوپا را از اهداف خود منحرف کند کما اينکه آقاي موسوي که در آن روزگار نخست‌وزير بود پس از صدور يکي از قطعنامه‌هاي شوراي امنيت، تأکيد کرد که اگر 10 قطعنامه ديگر نيز صادر کنيد ما عقب‌نشيني نخواهيم کرد.

استمرار تحريم‌ها در دولت سازندگي
پس از پايان جنگ و آغاز به کار دولت سازندگي با مديريت آيت‌الله هاشمي رفسنجاني به رغم آنکه دولت در سياست خارجي تنش‌زدايي را برنامه خود اعلام کرده اما نه تنها تحريم‌هاي غرب عليه ايران کاهش نيافت بلکه امريکا با تصويب قانون داماتو بر شدت و دامنه تحريم‌ها افزود. جريان دادگاه ميکونوس بهانه ديگري براي رودررو شدن غرب با ايران در دولت سازندگي بود، به گونه‌اي که همه سفراي کشورهاي غرب به يکباره ايران را ترک کردند و رابطه ايران و غرب در هاله‌اي از ابهام قرار گرفت، به گونه‌اي که حتي برخي سياسيون کشور به وحشت افتادند اما با درايت رهبري معظم انقلاب، نظام از اين گردنه نيز با موفقيت عبور کرد.

تحريم‌ها و دولت اصلاحات
با روي کار آمدن اصلاح‌طلبان به عرصه اجرايي کشور و به‌رغم اينکه گفتمان اين گروه بسيار به غرب شبيه بود و از لزوم برطرف کردن ديوار عظيم بي‌اعتمادي ميان غرب سخن مي‌راندند و در قريب به 20 مطبوعه خود، روزي نبود که اين موضوع در صفحات اصلي روزنامه‌هايشان نمود نداشته باشد، نيز نه تنها تحريم‌ها لغو نگرديد بلکه علاوه به تحريم‌هاي معدود، موضوع هسته‌اي ايران نيز که به مدد منافقين و البته کمک برخي عناصر افراطي اصلاح‌طلب نيز رسانه‌اي شد، بهانه جديد غرب براي تحريم دوچندان و حتي تهديد نظامي کشورمان را در پي داشت.
به رغم اينکه پذيرش پروتکل الحاقي توسط کشورها داوطلبانه است، اما غرب ايران را تهديد کرد که طي چند روز اين پروتکل را در مجلس به تصويب رساند. عصر همان روز رئيس دولت با ظاهر شدن بر صفحه تلويزيون اعلام کرد ما حاضريم نه تنها 10 روز ديگر که همين امروز پروتکل را امضا کنيم و به اين ترتيب آقاي خاتمي حتي انتظار تصويب خانه ملت را نکشيد. آيا با اين همه انفعال ديپلماسي با نام مصلحت باز هم غرب حاضر شد دست از تحريم‌هاي خود عليه ايران بردارد؟

از گفت‌وگوي تمدن‌ها تا محور شرارت
پس از آنکه آقاي خاتمي در صحن علني سازمان ملل متحد سال 2001 را به عنوان سال گفت‌وگوي تمدن‌ها پيشنهاد کرد و با سوت و کف حضار مواجه شد، چند ماه بيشتر طول نکشيد تا بوش پسر، ايران با حاکميت اصلاح‌طلبان را در محور شرارت به همراه عراق و کره شمالي قرار دهد تا ثابت کند نگاه هيأت حاکمه امريکا به اصلاح‌طلبان نگاهي ابزاري است.

فضاي فتنه و رويکرد جديد غرب
تا به حال ديديم که موضوع تحريم‌ها نه يک امر مقطعي و موضعي، بلکه موضوعي است که طي 32 سال گذشته هميشه وجود داشته و احياناً به دليل سخنان نسنجيده مسئولان نيست بلکه دليل اصلي اين تحريم اصل انقلاب است که تا پابرجاست تحريم‌ها نيز ادامه دارد. سال گذشته در ايام انتخابات و خصوصاً با آغاز اغتشاشات سناريوي تحريم غرب وارد فاز جديدي شد. آنان از يک سو کليه حاکميت ايران را با تحريم و تهديد نظامي و غيره مواجه مي‌کردند و از طرفي به طرفداران جديد خود اين گرا را مي‌دادند که ما با شما هستيم و مشکل ما شما نيستيد. شعار «اوباما اوباما يا با اونا يا با ما» که در ايام انتخابات توسط جنبش سبز سرداده مي‌شد، شاهدي است بر اين ادعا که حاکميت امريکا پشت صحنه از اين جنبش حمايت مي‌کرد. غرب و امريکا از يک‌سو دولت اصولگراي احمدي‌نژاد را پيش رو دارند که به شدت در مقابل فشارهاي آنان ايستادگي مي‌کند و آنان را به چالش مي‌کشد و از سوي ديگر جريان فتنه را دارند که بايد براي ضربه زدن دروني به نظام تقويت شود. لذا بازي دوگانه آنان طي يک سال اخير يک روي سکه آن تهديد و ترساندن مردم ايران از دولت انقلابي و از سوي ديگر اميد دادن به فتنه بوده است که بتواند روي پاي خود بايستد و عرض اندام کند.

تحريم‌هاي جديد با گراي فتنه
پس از نااميد شدن از فضاي فتنه، غرب بار ديگر گزينه تحريم را روي ميز کار خود قرار داد و با تمسک به شوراي امنيت، تحريم‌هاي جديد را عليه ايران اعمال کرد؛ تحريم‌هايي که خود آنان و جريان فتنه همزمان با هم ادعا مي‌کنند بي‌سابقه است. اما وقتي برخي سرنخ‌هاي ديدارهاي مشکوک عناصر فتنه با غربي‌ها فاش مي‌شود که چگونه آنان را براي تحريم‌هاي جديد ترغيب مي‌کنند به رابطه محکم اين جريان با تحريم‌ها پي مي‌بريم. شاهد آنکه چندي پيش محسن مخملباف سخنگوي سبز‌ها در خارج از کشور طي ديدار با مقامات امريکايي، پيشنهادات اتاق فکر فتنه را براي تحريم‌هاي جديد ارائه و آنان را نسبت به اين امر ترغيب کرد. بنابراين شکي باقي نمي‌ماند که جريان فتنه در تحريم‌هاي جديد نقش ستون پنجمي را بازي مي‌کند و در داخل نيز با ترساندن مردم از تحريم‌ها، فضاي جامعه را براي تحقق خواست غرب مبني بر نتيجه دادن اين تحريم‌ها مهيا مي‌کند، اما ظاهراً فراموش کرده‌‌اند اين تحريم‌ها نه اولي است و نه آخري. از اول انقلاب تاکنون بوده و از اين پس نيز ادامه خواهد داشت.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس