کد خبر 296618
تاریخ انتشار: ۸ فروردین ۱۳۹۳ - ۱۶:۰۵

اعتدال يعني نقدپذيري نقدپذيري مشخصه بارز اعتدال است. اصلا اعتدال يعني مي‎توان برتابيدن مخالف را مجاز شمرد که خود نيازمند تعريف جامعي از حدود قانون و حدود فعاليت مخالفين است.

به گزارش مشرق، بهار، فصل اعتدال است. اعتدال در حفظ حريم زمين و خورشيد، در مساوات شب و روز، ظلمت و نور، در رنگ‎ها و خيلي چيز‎هاي ديگر.

سال 92 در سپهر سياست ايراني با تثبيت واژه «اعتدال» همراه شد؛ مفهومي با شبکه معنايي گسترده که تا به امروز تفسير‎هاي گوناگوني از آن صورت گرفته است. اما برخلاف تعريف‎‎هاي مصطلح، تفسيري از اعتدال دولتمردان ارائه نگرديده تا گرد و غبار ابهام را از اين واژه بزدايد. بههمين دليل در اين وجيزه برآنيم سرفصل‎‎هايي عام و مرضي جريانات عقيدتي و سياسي را حول موضوع اعتدال برشماريم که با محور قرار دادن آن‎ها بتوانيم ميزاني در سنجش عيار کردار‎ها و گفتار‎هاي سياستمداران داشته باشيم.

اعتدال يعني عقلانيت عقلانيتي که زمينه‎ساز تسامح و توجه به ديگران است و گروهي برآنند که هر عملي که به‎واسطه وقوع آن ديگري مورد توهين قرار نگيرد، عملي اعتدالي است مگر در برابر گروهي که با رفتارشان نشان بدهند اهل اعتدال نيستند. اين تعريف پر بيراه نيست اما سختي مواجهه با مفهوم اعتدال اين است که راديکال‎ترين کنشگران سياسي و اجتماعي نيز خود را معتدل مي‎خوانند و متاسفانه درباره چارچوب‎ها و مرز‎هاي واقعي آن تصوير مشخصي وجود ندارد. به ياد بياوريد که در ادبيات سياسي بوش، آمريکا محور امنيت و اعتدال بود و ايران شاخص و محور شرارت انگاشته مي‎شد. راستي مگر نه اينکه نگارنده و خواننده اين ستون نيز خود را شاخص و تراز اعتدال مي‎دانند؟

اعتدال يعني شفافيت و پاسخگويي شفافيتي که بدون ارتباط دوسويه دولت با مردم و مردم با دولت ممکن نيست. بايد بدانيم و باور کنيم که مقصد بقا و قوام نظام از مسير مشارکت فعال جامعه در تصميم‎گيري‎ها مي‎گذرد و لازمه اين مهم، گردش آزاد اطلاعات است. يعني درک اين واقعيت که مردم مي‎فهمند و محرم هستند. در حال حاضر کشورمان از لحاظ شاخص شفافيت در سياستگذاري و تصميم‎گيري دولت‎ها از وضعيت مناسبي برخوردار نيست. خلاصه اينکه پوشيدهکاري مذموم است حتي در جبهه‎اي که دم از اعتدال ميزند و شفافيت امري اعتدالي و ممدوح است حال اگر در جبهه مخالفان باشد.

اعتدال يعني واقعبيني. واقعبين باشيم و بدانيم تعامل سازنده و حتي گفت‎وگو با دشمن در جهت مصالح و منافع، نه‎تنها نکوهيده نيست بلکه برعکس سنتي پسنديده است اما تجاهل در ذات دشمني که هنوز هم بر دشمني‎اش تاکيد دارد نکوهيده و غلط است. غلط است که به بهانه گفت‎وگو، از شعار‎هاي اصولي و صحيح‎مان عدول کنيم به اميد اينکه خود را به چند کشور اروپايي نزديک کنيم.

نيش عقرب نه از ره کين است ... اقتضاي طبيعتش اين است

خلاصه‎تر اينکه برخلاف هنري کسينجر که مي‎گويد: «آمريکا دشمن هميشگي ندارد بلکه منافع هميشگي دارد» بايد گفت ما دشمنان هميشگي داريم و اما منافع هميشگي نيز داريم.

اعتدال يعني عدالت عدالتي که امير مومنان (عليهالسلام) کشته آن است. بدانيم که اعتدال مي‎تواند تابعي از عدالت باشد اما هر آنچه مشهور به اعتدال است، نمي‎تواند عادلانه باشد.  بسيار پيش آمده که عدالت، متفاوت از خواسته‎‎هاي اکثريت بوده است. لااقل نمونه‎‎هاي تاريخي مذهبي آن را بهخوبي در ياد داريم. در اين‎باره به کلامي از حضرت آيت‎الله جوادي آملي اشاره‎اي نمايم که مي‎فرمايند:

«ما موظف به عدل هستيم، نه اعتدال و تعادل (بهمعناي ميانگين گرفتن از حق و باطل، نه مفهوم پسنديده آن). فرق اساسي عدل و اعتدال آن است که در عدل هرچيزي در جاي خود قرار مي‎گيرد پس نقصي ندارد ولي در اعتدال و تعادل، کار‎ها با توجه به عرضه و تقاضا صورت مي‎گيرد و برابر خواست مردم سخن گفته و برنامه توليد مي‎شود».

اعتدال يعني پرهيز از افراط. افراطي‌گري سياسي طيف گسترده‎اي را دربر مي‎گيرد. سـاده‎ترين تعريف افراطي بودن، لجاجت و صلبانديشي و قبيله‎گرايي است که اگر مرز‎هاي آن تعريف نشود به شمشيري در دستان مخالفان بدل مي‎شود و با اتکا به آن، هر انتقادي را به جرم افراطي‎گري ذبح مي‎کنند. پس لازم است مرز باريک ميان اعتدال و افراط از يک‎سو و مرز ميان اعتدال و محافظه‎کاري از سوي ديگر بازتعريف شود. برخي فکر مي‎کنند اعتدال يعني تعارف و تعريف از هرکس و هر چيزي و چشم‎پوشي بهروي خطاها. باب شده است تا کسي انتقاد مي‎کند او را افراطي مي‎خوانند و صد البته دسته‎اي نيز هستند که همواره در همه جريانهاي سياسي، فرهنگي، رسانهاي و...واژه افراطي زيبنده‎شان است.

نکات بسياري در نسبت افراط و اعتدال مي‎توان ذکر کرد اما نبايد اين مهم مغفول بماند که امتياز‎دهي و وزن‎کشي افراد و جريانها در ميزان تعادل با برآيندگيري از عملکرد‎ها بسيار مهم‎تر از مقايسه نقطه‎اي و برهه‎اي ايشان است. به‎عبارتي نبايد قاعده عملکرد فرد يا گروه را فداي استثنا کرد.

اعتدال يعني نقدپذيري  نقدپذيري  مشخصه بارز اعتدال است. اصلا اعتدال يعني مي‎توان برتابيدن مخالف را مجاز شمرد که خود نيازمند تعريف جامعي از حدود قانون و حدود فعاليت مخالفين است.  پس اگر مخالفي در حدود و حتي در مرز‎هاي قوانين، انتقاد داشت نبايد بهنام و با تفسير خاصي از اعتدال، راه را بر او بست. مناظرههايي که ائمه معصومين با مخالفين خود داشتند و آزادي بياني که امامان ما به دهري‎‎هاي ملحد و کافر مي‎دادند، مي‎تواند الگو و سرمشق همه ما در تحمل نقد باشد. همين جلسات، نمونه بارز کرسي‎‎هاي آزادانديشي است که نياز واقعي و خلاء امروز ماست. پس:
اعتدال يعني ديالوگ نه مونولوگ
اعتدال يعني قانون‎مداري
اعتدال يعني اخلاق‎مداري
و حرف آخر اينکه
اعتدال يعني بهار

منبع: پنجره

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ۲۰:۰۳ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۸
    0 0
    راستی ها این مونو لوگو خوب میفهمن چیه!

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس