کد خبر 292825
تاریخ انتشار: ۲۰ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۱:۵۴

جامعه شناس سیاسی می‌گوید: دولت خود را از طریق رسانه‌ها به‌گونه‌ای مطرح کنند که مورد پسنداجتماعی قرار بگیرد ولو اینکه تصویری که از دولت ارائه می‌دهند نسبتی با واقعیت دولت و رئیس‌جمهور نداشته باشد. اسم این کار، «عکس‌برداری» است.

به گزارش مشرق، مبانی نظری دولت یازدهم بارها در زیر قلم و گفته‌های پرویز امینی تحلیگر و جامعه شناس مسائل سیاسی قرار گرفت و با توجه به اظهارات اخیر آقای رئیس جمهور در جشنواره مطبوعات و خبرگزاری‌ها ما به سراغ وی رفتیم تا در مورد سیاست‌های رسانه‌ای دولت حرف‌های نویسنده کتاب جامعه‌شناسی 22 خرداد و مهارقدرت در مردمسالاری دینی را بشنویم.

امینی معتقد است سیاست رسانه‌ای دولت ماقبل ماقبل رسانه است، تصریح کرد: سیاست رسانه‌ای دولت در تعامل با جامعه در شرایطِ ماقبلِ‌ماقبلِ رسانه یا ماقبلِ عقب‌ماندگی است؛ یعنی وضعیت عقب‌ماندگی هنوز یک درجه پیشرفته‌تر از سیاست رسانه‌ای دولت است. چراکه به طور رادیکالی به واقعیت بی‌توجه است. اگر بخواهم سیاست رسانه‌ای دولت در تعامل با جامعه را در یک مفهوم خلاصه کنم، می‌گویم سیاست رسانه‌ای دولت «عکس‌برداری» است.

وی افزود: در واقع مسئله اصلی دولت و رئیس‌جمهور در تعامل با جامعه، عمدتا «پسند اجتماعی» است؛ یعنی دولت  خود را در فضای عمومی و از طریق رسانه‌ها به‌گونه‌ای مطرح کنند که مورد پسند اجتماعی قرار بگیرد ولو اینکه تصویری که از دولت ارائه می‌دهند نسبتی با واقعیت دولت و رئیس‌جمهور نداشته باشد. اسم این کار، «عکس‌برداری» است.

جامعه شناس مسائل سیاسی در توضیح سیاست رسانه‌ای «عکس‌برداری» دولت، اظهار داشت: مثلاً شما می‌بینید که رئیس‌جمهور در فاصله زمانی کوتاهی، یک عکس از خودش به فضای جامعه با منشور حقوق شهروندی نشان می‌دهد، یعنی من طرفدار حقوق شهروندی هستم، آزادی بیان، آزادی نقد، انتقادم. ناگهان تصاویری از روحانی با لباس ورزشی در ارتفاعات تهران و در بین جوانان منتشر می‌شود که در حکم عکسی است که برای مخاطب جوان تولید شده است.

امینی اضافه کرد: کلیپی به نام «نوسفر» از روحانی ساخته می‌شود که در آن مجدداً تلاش می‌شود عکسی از روحانی به جامعه ارائه می‌شود که مورد پسند آن بدنه قرار بگیرد. این کلیپ، کپی کامل یک برنامه تبلیغاتی است و در آن تلاش می‌کنند که از روحانی یک روشنفکر تمام عیار  بسازنند و این عکسی است که از روحانی برای مخاطب روشنفکرپسند گرفته شده است. در دیدار با هنرمندان یک عکس دیگر  ارائه می‌شود که به یکباره وی می‌گوید که  هنرمند ارزشی و غیرارزشی نداریم. رئیس‌جمهور چیزی می‌گوید که آن محیط و کسانی که آنجا هستند، بپسندند.

وی همچنین طرح شعارهایی مانند «آزادی» و «نقد» از سوی دولت مطابق با واقعیت دولت نمی‌دانید و این شعارها را برای به دست آوردن «پسند اجتماعی» می‌داند، گفت: مثلاً روحانی درباره فیلم مارمولک در دوره‌ای که دبیر شورای عالی امنیت ملی است چه می‌گوید؟ فیلمی که به زعم خیلی از مذهبی‌ها، مسئله‌ساز نیست اما روحانی پس از تماشای فیلم می‌گوید که «حتی در رژیم شاه هم کسی جسارت ساخت فیلم موهنی مثل مارمولک را نداشت». حالا این داوری فیلم مارمولک را مقایسه کنید با این سخن که هنرمند ارزشی و غیر ارزشی نداریم!!

این تحلیلگر مسائل سیاسی با اشاره به اظهارات روحانی در سال 80 که توسط مجله راهبرد نیز منتشر شده است، تصریح کرد: سال 80 در مجله راهبرد شماره 20، متعلق به مرکز تحقیقات مجمع که مدیر مسئول آن نیز آقای روحانی است، سخنرانی وی (اواخر سال 79) راجع به امنیت عمومی منتشر شده است. ببینید آقای روحانی چه دیدگاهی درباره آزادی دارد؟ «محاکمه» و «تعطیلی» رسانه‌های متخلف را کاری «حداقلی» می‌داند و از «خداحافظی» مسئولین آن رسانه از «فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی» سخن می‌گوید.

امینی همچنین در مورد بی‌سواد خطاب کردن منتقدان توسط رئیس جمهور اظهار داشت: سخنان روحانی در دانشگاه شهید بهشتی که منتقدان را «بی سواد» قلمداد کرد نیز حاکی از همین مسئله است. دعوت به «آزادی» و «نقد» و بی‌سواد معرفی کردن منتقدین با هم سازگار نیست. بنابراین به دست گرفتن شعار آزادی بیان و چیزهای مرتبط با آن در روحانی واقعیت وجودی ندارد و طرح آن برای کسب پسند اجتماعی است. اتفاقا آن سخنان با طبیعت واقعی روحانی کاملاً منطبق است.

وی همچنین در مورد دلیل سیاست «عکس‌برداری» دولت می‌گوید: این سیاست رسانه‌ای یعنی عکس‌برداری زمانی به کار گرفته می‌شود که ضعف در اعتماد به نفس احساس می‌شود. این ضعف در اعتماد به نفس، نتیجه این تلقی از خود است که واقعیت وجودی من با پسند اجتماعی فاصله دارد. در چنین شرایطی افراد و نهادهای با این تلقی روان‌شناسانه، بسیار آسیب‌پذیر می‌شوند.

متن زیر مشروح گفت‌وگوی تسنیم با پرویز امینی است:

 آقای امینی اخیرا شما در گفت‌وگویی با یکی از رسانه‌ها  از مولفه‌های چهار گانه عقب ماندگی رسانه ها صحبت کردید. ارزیابی شما از سیاست‌های رسانه‌ای دولت در تعامل با جامعه به چه صورت است؟

امینی: آنجا عرض کردم  که رسانه‌های ما در شرایط ماقبل رسانه هستند، چراکه به مهمترین مسئله خود یعنی «واقعیت» بی‌توجه‌اند اما سیاست رسانه‌ای دولت در تعامل با جامعه در شرایطِ ماقبلِ‌ماقبلِ رسانه یا ماقبلِ عقب‌ماندگی است؛ یعنی وضعیت عقب‌ماندگی هنوز یک درجه پیشرفته‌تر از سیاست رسانه‌ای دولت است. چراکه به طور رادیکالی به واقعیت بی‌توجه است. اگر بخواهم سیاست رسانه‌ای دولت در تعامل با جامعه را در یک مفهوم خلاصه کنم، می‌گویم سیاست رسانه‌ای دولت «عکس‌برداری» است.

 یعنی دولت در موقعیت‌های مختلف از خود عکس می‌گیرد؟

امینی: در واقع مسئله اصلی دولت و رئیس‌جمهور در تعامل با جامعه، عمدتا «پسند اجتماعی» است؛ یعنی دولت  خود را در فضای عمومی و از طریق رسانه‌ها به‌گونه‌ای مطرح کنند که مورد پسند اجتماعی قرار بگیرد ولو اینکه تصویری که از دولت ارائه می‌دهند نسبتی با واقعیت دولت و رئیس‌جمهور نداشته باشد. اسم این کار، «عکس‌برداری» است؛ یعنی از دولت عکس یا عکس‌هایی به جامعه ارائه می‌دهند. یعنی دولت خودش را آنچنان که هست، در معرض فضای اجتماعی قرار نمی‌دهد بلکه طوری ارائه می‌دهد که فکر می‌کند مردم او را می‌پسندند.

 در این وضعیت، شما خیلی با آنچه «هست» کاری ندارید بلکه با آنچه مورد پسند باشد، کار دارید. مثلاً شما می‌بینید که رئیس‌جمهور در فاصله زمانی کوتاهی، یک عکس از خودش به فضای جامعه با منشور حقوق شهروندی نشان می‌دهد، یعنی من طرفدار حقوق شهروندی هستم، آزادی بیان، آزادی نقد، انتقادم. ناگهان تصاویری از روحانی با لباس ورزشی در ارتفاعات تهران و در بین جوانان منتشر می‌شود که در حکم عکسی است که برای مخاطب جوان تولید شده است.

کلیپی به نام «نوسفر» از روحانی ساخته می‌شود که در آن مجدداً تلاش می‌شود عکسی از روحانی به جامعه ارائه می‌شود که مورد پسند آن بدنه قرار بگیرد. این کلیپ، کپی کامل یک برنامه تبلیغاتی است و در آن تلاش می‌کنند که از روحانی یک روشنفکر تمام عیار  بسازنند و این عکسی است که از روحانی برای مخاطب روشنفکرپسند گرفته شده است. در دیدار با هنرمندان یک عکس دیگر  ارائه می‌شود که به یکباره وی می‌گوید که  هنرمند ارزشی و غیرارزشی نداریم. رئیس‌جمهور چیزی می‌گوید که آن محیط و کسانی که آنجا هستند، بپسندند.

چرا رئیس دولت در جمع هنرمندان اینگونه صحبت می‌کند؟

امینی: به دلیل اینکه بدنه اجتماعی آنجا اهالی فرهنگ و هنر هستند و شاید مهمترین دغدغه مشترک همه آنها، ممیزی یا همان چیزی است که به آن سانسور می‌گویند اما چرا می‌گویند سانسور می‌شود؟ آنها فکر می‌کنند که در حکومت و دولت جمهوری اسلامی، هنرمندان به هنرمندان ارزشی و غیر ارزشی تقسیم می‌شوند؛ آنهایی که سانسور می‌شوند، به دلیل تقسیم‌بندی آنها در گروه هنرمندان غیرارزشی است. روحانی با آن پیش‌زمینه می‌گوید که هنرمند ارزشی و غیر ارزشی نداریم تا در واقع یک مقدار بنیادین بگوید که سانسوری یا ممیزی در کار نیست. در واقع بنیاد آنچه ممیزی و سانسور تلقی می‌شود را سست می‌کند تا پسند آن فضای اجتماعی را برای خودش فراهم کند.

 یعنی شما این مسئله و مسایل نظیر این مانند شعارهای دولت درباره «آزادی» و «نقد» را مطابق واقعیت دولت نمی‌دانید و ابراز آن را از سوی دولت برای به دست آوردن «پسند اجتماعی» می‌دانید؟

امینی: بله! مثلاً روحانی درباره فیلم مارمولک در دوره‌ای که دبیر شورای عالی امنیت ملی است چه می‌گوید؟ فیلمی که به زعم خیلی از مذهبی‌ها، مسئله‌ساز نیست اما روحانی پس از تماشای فیلم می‌گوید که «حتی در رژیم شاه هم کسی جسارت ساخت فیلم موهنی مثل مارمولک را نداشت». حالا این داوری فیلم مارمولک را مقایسه کنید با این سخن که هنرمند ارزشی و غیر ارزشی نداریم!!

سال 80 در مجله راهبرد شماره 20، متعلق به مرکز تحقیقات مجمع که مدیر مسئول آن نیز آقای روحانی است، سخنرانی وی (اواخر سال 79) راجع به امنیت عمومی منتشر شده است. ببینید آقای روحانی چه دیدگاهی درباره آزادی دارد؟ «محاکمه» و «تعطیلی» رسانه‌های متخلف را کاری «حداقلی» می‌داند و از «خداحافظی» مسئولین آن رسانه از «فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی» سخن می‌گوید. حالا من چند فراز از این صحبت‌ها را عیناً می‌گویم که مسئله قدری بیشتر روشن شود.

 رئیس جمهور ذیل عنوان خط قرمز ص23 مجله این بحث را مطرح کرده است که: «هیچ کشور دموکراتیکی را در دنیا پیدا نمی‌کنید که برای احزاب و رسانه‌ها خط قرمزی نداشته باشد، حتی یک مورد نیز پیدا نمی‌کنید. در کشورهای اروپایی و غربی اگر موضوعی را وزارت خارجه مصلحت نداند که در مطبوعات منتشر شود، امکان ندارد آن مسئله طرح شود. محال است روزنامه‌ای آن را افشا کند. اگر سرویس داخلی و خارجی و دستگاه اطلاعاتی آنها نخواهد مطلبی در رسانه ها مطرح شود، امکان ندارد آن مسئله طرح شود. لابد می‌پرسید اگر تخلف کردند و آن مسئله را افشا کردند چه برخوردی با آنها می‌شود؟ آیا در دادگاه محاکمه می‌شوند، روزنامه را تعطیل می‌کنند؟ این‌ها حداقل است. اصلاً آن رسانه و مسئولین آن، برای همیشه باید از فعالیت سیاسی-اجتماعی خداحافظی کنند.»

آقای روحانی در فرازی دیگر از همین سخنرانی با تکرار مجدد گزاره بالا، آزادی بیان و تضارب آراء را به شروطی مشروط می‌کند و بیان می‌کند  و می‌گوید تشویق به آزادی بیان، بدون تحقق این شروط مثل این است که یک بچه 10 تا 12 ساله را در کلاس دوره دکتری بنشانید!!!

 «درغرب، هیچ رسانه ای به خوش اجازه نمی‌دهد که از خط‌قرمز عبور کند و اگر تخلف کرد، برای همیشه از صحنه فعالیت سیاسی و فرهنگی خارج خواهد شد. منافع ملی، مصالح ملی و ا منیت ملی شوخی‌بردار نیست. هیچ‌کس و هیچ مقامی نباید بتواند با آنها بازی کند. در کشور ما در این زمینه هنوز تمرین کافی نشده است. قبل از هر چیز در جامعه، باید قانون‌گرایی و قانون‌مداری تبدیل به یک ارزش عمومی شود، سپس باید مردم را به مشارکت عمومی تشویق کنیم، بعد از آن باید مردم را به تشکیل احزاب سیاسی تشویق کنیم و سپس باید مشوق جامعه برای اظهار نظرات متفلاوت و تضارب آرای و طرح آنها در رسانه‌های همگانی باشیم. اگر برعکس حرکت کنیم، نتیجه معکوس خواهد بود . این مسئله فوق‌العاده مهم است.

 در مسائل اجتماعی و سیاسی باید ترتیب و تقدم و تأخر دقیقاً مراعات شود. اگر کارهای خیلی خوب را در زمان مناسب و با ترتیب مشخص انجام ندادیم ممکن است بسیار خطرناک باشد. مثل اینکه شما یک نوجوان 10، 12 ساله را ببرید درکلاس درس دوره دکترای دانشگاه بنشانید و بگویید این درس‌ها بسیار عالی است. البته عالی است ولی برای زمان مناسب. استفاده قبل از موعد اثری جز اتلاف وقت و خسته شدن دانش آموز نخواهد داشت.»

سخنان روحانی در دانشگاه شهید بهشتی که منتقدان را «بی سواد» قلمداد کرد نیز حاکی از همین مسئله است. دعوت به «آزادی» و «نقد» و بی‌سواد معرفی کردن منتقدین با هم سازگار نیست. بنابراین به دست گرفتن شعار آزادی بیان و چیزهای مرتبط با آن در روحانی واقعیت وجودی ندارد و طرح آن برای کسب پسند اجتماعی است. اتفاقا آن سخنان با طبیعت واقعی روحانی کاملاً منطبق است.

 این سیاست رسانه‌ای را  نتیجه چه چیزی‌هایی می‌دانید؟

امینی: این سیاست رسانه‌ای یعنی عکس‌برداری زمانی به کار گرفته می‌شود که ضعف در اعتماد به نفس احساس می‌شود. این ضعف در اعتماد به نفس، نتیجه این تلقی از خود است که واقعیت وجودی من با پسند اجتماعی فاصله دارد. در چنین شرایطی افراد و نهادهای با این تلقی روان‌شناسانه، بسیار آسیب‌پذیر می‌شوند.

 چرا؟

امینی: این نوع نگاه رسانه‌ای برای کوتاه مدت مثل دوره یک ماهه تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری جواب می‌دهد اما در میان مدت و دراز مدت به ضد خود تبدیل می‌شود. علت این مسئله این است که فرد و دولت نمی‌توانند برای میان مدت، فاصله بین عکسی را که برای پسند اجتماعی  ارائه داده‌اند و واقعیتی که دارند را پر کنند.

حتی ممکن است تاثیر عکس داشته باشد و تأثیری منفی روی مردم بگذارد؟

امینی: بله! شما دیدید که رئیس‌جمهور در دانشگاه شهید بهشتی با عصبانیت گفت که منتقدان بی‌سوادند!که خلاف عکسی بود که از خود به جامعه ارائه کرده بود.  پیامکی که درباره صحبت‌های رئیس جمهور منتشر شد که همراهی کامل با اغراق آمیزترین اظهارات رئیس جمهور (زانو زدن غرب در توافق هسته‌ای) را نشانه داشتن مدرک فوق تخصص  و مخالفت با توافق ژنو را نشانه بی‌سوادی بیان کرده بود، یک واکنش اجتماعی به تفاوت واقعیت رئیس جمهور و عکسی است که دولت از خود نشان می‌دهد. یا روحانی گفت که من حقوق‌دانم و سرهنگ نیستم امابا لحن آمرانه  به دانشگاه‌ها دستور داد که از قرارداد ژنو دفاع کنید و به آنها گفت که چرا دفاع نمی‌کنید؟

 دومین نکته این است که جامعه ما در حال حاضر، جامعه متکثری است و بنابراین پسندهای اجتماعی نیز، متکثر است. اگر شما برای هر تکه از بدنه اجتماعی یک موضع موردپسند بگیرید، این پسند با پسند دیگر در تعارض قرار می‌گرد. آیا روحانی می‌تواند حرفی را که در مقابل هنرمندان مطرح کرد، در ملاقات‌هایی که با خانواده خانواده شهدا می‌کند، بزند؟ آیا دولت همین موضعی را که در برابر نفی ضرورت های شریعت مثل قصاص در برخی روزنامه‌ها شد و حتی یک اظهار تأسف هم نکرد را می‌تواند در ارتباط و تعامل با مراجع و علماء داشته باشد؟  بنابراین به دست آوردن پسند اجتماعی یک گروه به از دست دادن پسند اجتماعی یک گروه دیگر می‌شود.

این سیاست‌ها به دلیل همان «عکس برداری» است که گفتید؟ به دلیل این است که دولت بدنه اجتماعی مشخصی ندارد؟

امینی: بله؛ گفتم که سیاست رسانه‌ای دولت «عکس‌برداری» است. با اصرار از «آزادی بیان» و «گفت‌وگو» و نقد دفاع می‌کند اما در واقع حتی بر سر انتخاب مجری با صدا و سیما مشکل پیدا می‌کند؟ دولت برای ارائه گزارش صد روزه مجری‌هایی را در نظر می‌گیرد که می‌گویند آنها را از ظهر قرنطینه می‌کنند! واقعا اگر صحت  داشته باشد چیز عجیبی است! یا در گفت‌وگوی دوم رئیس جمهور،  بر روی مجری خاصی  دچار مناقشه می‌شوند و گفت‌وگو با تاخیر پخش می‌شود. جالب است که خانم پوریامین! مجری مورد تأکید و اصرار دولت برای گفت‌وگو خانمی که اصلاً کارش امور سیاسی نیست. کسی که می‌خواهد در این گفتگو شرکت کند، باید حداقل‌هایی  در این زمینه از نظر سواد، تخصص، مطالعه و تجربه داشته باشد ولی این خانم از مجری دیگر گفت‌وگو می‌پرسد که این دولت، دولت چندم است؟!

 به همین دلیل است که می‌گویم، دولت از نظر رسانه‌ای در شرایطِ ماقبلِ ماقبل ِرسانه است؛ زیرا آنچه را که هست طرح نمی‌کند بلکه آنچه را که فکر می‌کند مورد پسند اجتماعی است، طرح می‌کند. مثلاً در جشنواره فیلم ببینید شعار آزادی دادند اما کسی مثل حاتمی‌کیا در عرصه فرهنگ را نمی‌تواند تحمل کند.

بنابراین دولت در حال عکس گرفتن از خودش است؛ همچنان که مشکل احمدی‌نژاد در دوره دوم این بود که می‌خواست از خودش عکس بگیرد و می‌خواست آنچه را نشان دهد که نبود؛ مثلا باستان‌گرایی، ایران‌گرایی، علاقه‌مندی به کوروش و منشور حقوق‌بشر. این‌ها در زمینه‌های ذهنی واقعی احمدی‌نژاد وجود خارجی نداشت ولی فکر می‌کرد که این بخش از جامعه با او مشکل دارند و می‌خواست پسند اجتماعی آنها را درست کند.

 آیا احمدی‌نژاد توانست بعد از این 4 سال برای خود پسند اجتماعی ایجاد کند؟ یعنی کسی او را به‌عنوان یک ملی‌گرا و باستان‌گرا و طرفدار کوروش پذیرفت؟ می‌خواهم بگویم راهی که احمدی‌نژاد رفت، به خاطر پسند اجتماعی بود. هاشمی هم این تجربه را دارد و می‌خواست از خودش عکس بگیرد.

در کجا چنین تصویری را دارد؟

امینی: در انتخابات 84 و بعد از آن چنین تلاشی از سوی وی انجام می‌شود. در انتخابات سال 84 تلاش عکسی از هاشمی معرفی شود که خودش نبود.  هاشمی در 2 مستندی که ستاد وی در انتخابات ساخته بود قرار بود یک چهره‌ای باز  که جوان‌ها حتی می‌توانند از وی درباره شماره کفش پای او سئوال کنند یا چهره مظلومی که در مستند داستانی دوم از وی ساخته شد، اما سیاست رسانه‌ای ناکامی بود.

آقای امینی این در مورد سیاست دولت بود که می‌خواست عکسی از خود به جامعه معرفی کند. به نظر شما چرا سیاست دولت در تعامل رسانه‌ای، ارائه عکسی از خود به جامعه است؟

امینی: دولت به خودش اعتماد به نفس ندارد. یعنی نگران است خودش را آنچنان که هست به جامعه عرضه کند، بنابراین چیزی را عرضه می‌کند که جامعه بپسندد. خودباوری دولت از نظر روان‌شناختی کم است. یکی دیگر از مشکلاتش، در روی آوردن به این سیاست رسانه ای، نداشتن یک پایگاه انبوه اجتماعی مشخص در جامعه است که بتواند به آن تکیه کند.
منبع: تسنیم

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس