مشرق --- 1- تفاوت سرمربي با مربي، دستيار و
بدنساز در اين است كه او جوابگو و مسووليتپذير است. او تنها كسي است كه
بعد از شكست جوابگو خواهد بود. كيروش فرد مسووليتپذيري است و بايد قبول
كنيم كه اگر كاري ميكند جهت منافع تيم ملي انجام ميدهد. شايد اگر من جاي
او بودم، مثل خيليهاي ديگر تلاش ميكردم كه آرامش را حفظ كنم و تلاشم را
بيشتر كنم تا با ايجاد روحيه مثبت و قوي در تيم به جام جهاني برويم. با اين
حال كيروش با توجه به اينكه تنها دو ماه مفيد تا جام جهاني پيشرو دارد،
مطمئنا به دنبال حاشيه نيست. شايد خود شما با برخي همكارانتان در محيط كاري
دچار مشكل شويد. اگر اين درگيري را بزرگ كنيم به جايي نميرسيم و در نهايت
همه ضرر ميكنيم. من اخبار مربط به كره، ژاپن و استراليا را پيگيري
ميكنم. آنجا خبري از مسائل حاشيهيي نيست و ماهم بايد همين را الگو قرار
دهيم. من نه نماينده كيروش هستم و نه وكيل او اما به نظرم رسانهها كه نقش
بزرگي در افكار عمومي دارند بايد از اين جنجالها دوري كنند و كار به جايي
نرسد كه بعد از جامجهاني بگوييم اي كاش اين كار را نميكرديم. در نظر
داشته باشيد كه بعد از جام جهاني من و شما پاسخگو نيستيم.
2-
در اروپا، مربيان بزرگي مثل كاپلو، فرگوسن و ونگر براي مدتي كوتاه از
مربيان ورزشهاي رزمي استفاده ميكنند تا روحيه جنگندگي تيمشان را بالا
ببرند. اين مساله در ايران هيچگاه رخ نداده بود و اين يك راه و روش تازه در
فوتبال ايران است. من انتقادي به جذب يك مربي كيك بوكسينگ نميبينم و به
نظرم كار درستي بود. براي من مهم اين است كه ما به مرحله دوم رقابتهاي جام
جهاني برويم. حالا اين مساله ميخواهد با بوكسور باشد يا با مربي پرتاب
وزنه، براي من فرقي ندارد. الان زمان رودررويي نيست و ما نبايد قضاوت
زودهنگام داشته باشيم. متاسفانه در ايران قضاوت روي كارهاي انجام نشده صورت
ميگيرد، نه كارهايي كه صورت گرفته است.
3- در ديدار
استقلال و الشباب من مطمئنم كه اين، همه توانايي استقلاليها نبود. آنها
توانايي صعود از اين گروه را دارند. البته نبايد اين واقعيت را هم دور از
چشم داشت كه موقعيتهاي خطرناك الشباب به نظرم بيشتر از فرصتهاي خطرناك
استقلال بود. اما درباره السد قطر و سپاهان هم يك نكته را بايد بگويم. شما
وقتي وارد باشگاه السد ميشويد، وارد يك فضاي حرفهيي شدهايد. آنها الگوي
ورزشگاهشان اولدترافورد است و وقتي شما آنجا را الگوي خودتان ميكنيد،
مطمئنا حرف براي گفتن داريد. كرانچار پس از شكست در بازي جلوي السد
هوشمندانه گفت كه ما جلوي تيم خوبي شكست خورديم. او ميدانست كه آنها تيم
قدرتمندي هستند. اما دوست دارم به نكتهيي توجه كنيد كه در اين ميان مغفول
مانده است. از چهار تيم عربياي كه با نمايندگان ما بازي كردند، سه تيم از
مربيان عربي بهره ميبردند. چرا آنها از مربيان خارجي فاصله گرفتهاند؟
آنها كه به لحاظ پولي مشكلي ندارند. اينجا بحث ارتباط كلامي بسيار مهم است.
يك مربي خارجي نميتواند با بازيكنانش ارتباط كلامي مناسب را برقرار كند و
ما هم بايد به اين توجه كنيم كه در ايران مربيان لايق زيادي هستند كه
ميتوانند كار كنند.
4- اگر سه تيم خوب در ليگ ايران
باشند، يكي از آنها فولاد است. حسين فركي با تساوي در گام نخست شروع خوبي
داشت. اما درباره تراكتورسازي بايد بگويم كه به نظرم توني يك امتياز بزرگ
دارد و آن هم اينكه تنش را از تيمش ميگيرد. او در برقراري رابطه با
تماشاگران هم موفق است و شايد به لحاظ فني در سطح خيلي بالايي نباشد اما
تيم خوبي را هدايت ميكند. آنها الاتحاد كه از بزرگان آسيا است را بردهاند
هرچند كه در عربستان قطعا بازي متفاوتتر را مشاهده ميكنيم. من در مجموع
كار نمايندگان ايران را در آسيا مثبت ارزيابي ميكنم به خصوص استقلال را كه
مطمئنم اين شكست پايان كارشان نيست. آنها ميتوانند با برطرف كردن
ضعفهايشان به راحتي به مرحله بعدي آسيايي فكر كنند.
*مرتضی محصص كارشناس فوتبال