«زودتر از ثروتمند شدن، پیر می شویم»، این جمله را خیلی از متصدیان صحنه توسعه چین، مضطربانه، به زبان می رانند.
گذار جمعیتی خیلی سریع تر از حد معمول، از چین عبور می کند. نرخ باروری برای این کشور، در شهر پکن 1.4 درصد و در شانگهای 0.96 درصد است. این یعنی تعداد زنانی که فرزند نمی آوردند و یا حداکثر به یک فرزند اکتفا می کنند، بیشتر و بیشتر می شود. در جوامعی که امنیت اجتماعی غالبا از طریق خانواده، تأمین می شود، این کاهش در همراهی خانواده برای تأمین خدمت اجتماعی، وظیفه دولت را در این میان سنگین تر می کند. امنیت اجتماعی به غیر از امنیت اقتصادی سالمندان است که بی شک محل بحران جدی برای آینده چین می باشد.
طبق گزارشی که از رسانه های چین منتشر شد، بیش از 13600 مدرسه ابتدایی در این کشور در سال 2012 تعطیل شدند که دلیل آن کاهش 5 میلیونی تعداد دانش آموزان ابتدایی در این سال است. در واقع تعداد دانش آموزان چینی از 2002 تا 2012، 20 درصد کاهش داشتند.
با توجه به همین موضوع، به والدین شانگهایی، اجازه داده شده است که از طرح معروف کنترل جمعیت که همان سیاست تک فرزندی(the one-child policy) است دور شوند و فرزند دیگری را نیز داشته باشند. دولت در این راستا و به عنوان راه علاجی کوتاه مدت، سن بازنشستگی ملی را برای زنان از 55 به 60 سال و برای مردان از 60 سال به 65 سال تغییر داده است. این اقدام هرچند افزایش تعداد بازنشستگان دولتی را به تأخیر می اندازد و هزینه های ناشی از حمایت ها دولتی و رسیدگی به فرزندان بازنشستگان را فعلا کنترل می کند، ولی چالش هایی نظیر اعتراض کارمندان دولتی از یک طرف و فارغ التحصیلان دانشگاه ها که آماده جایگزینی با بازنشستگان شده اند را از طرف دیگر به دنبال داشته است.
بی شک جمعیت فعال چین در میانه دهه اخیر رو به کاهش خواهد گذاشت (هرچند بخشی از آمارها نشان می دهد که این کاهش شروع شده است) و در دهه های بعد با سرعت بیشتری ادامه خواهد یافت. در تعداد زیادی از استان های چین، به خصوص آن هایی که در سواحل و حاشیه ها هستند، کمبود نیروی کار احساس می شود.
سیاست تک فرزندی اگر امروز برداشته شود و فرهنگ نهادینه شده آن نیز اصلاح شود، 15 سال زمان می برد تا فرزندان حاصل دوره بعد از این سیاست به سن فعالیت برسند و این یعنی چین، موج های بازیابی امنیت جمعیتی خود را متلاطم خواهد دید و باید با کاهش نیروی کار به نحوی کنار بیاید و فرصت های پیش روی خود را در صحنه رقابت با آمریکا و اروپایی که همگان، نرخ باروری بالاتری دارند با بحران مواجه ببیند. به واسطه بالابودن هزینه درمان و آموزش در چین و امکانات هماهنگ شده با سیاست تک فرزندی (مثل گسترده شدن آپارتمان های تک خوابه)، حتی اگر تمام محدودیت های باروری برداشته شود، نرخ جمعیتی از 1.6 تجاوز نخواهد کرد و این یعنی خطر بسیار اندکی از جانب انفجار جمعیتی، چین را تهدید می کند.
آنچه تاکنون بیان شد، معضل مشترکی است که چین و ایران و غالب کشورهای در حال توسعه بدان گرفتار شده اند و این به واقع ثمره تبعیت غیرکارشناسی از سیاست های پیشنهادی نهادهای وابسته به کشورهای توسعه یافته است. نکته جالب اینجاست که نرخ رشد سالمندی در کشورهای در حال توسعه، بیش از کشورهای توسعه یافته است، چنانچه در حال حاضر از هر 10 نفر افراد کهنسال 6 نفر در کشورهای در حال توسعه زندگی می کنند و در سال 2050 این رقم به 8 نفر خواهد رسید. به هر نحو، آمار جمعیتی ایران و چین، مشابهات فراوانی دارد و در بعضی از مصادیق، وضعیت ایران از چین هم وخیم تر است.
حرکت دستپاچه چینی ها باید زنگ خطری جدی برای ما ایرانی ها باشد. سیاستگزاران داخلی، اگر به نظرات کارشناسی داخلی بها نمی دهند و آن ها را غیرعلمی می پندارند، به نظرات کارشناسی، متخصصان چینی و آمریکایی که در این باره سخن گفته اند و این خطر را برشمرده اند اعتماد کنند و فکری به حال این مشابهت های مشئوم بین ایران و چین بکنند.
آمارها
جمعیت:
البته نسبت ساختار جنسی چین به نفع مردان پررنگ تر است و تا حدی به سبب جدیت سیاست تک فرزندی می باشد که میل به فرزند پسر را در خانواده ها به سبب امکان اقتصادی و حمایتی بیشتری که دارد، بیشتر کرده است.
نرخ جمعیت در سال های پایه جمعیتی:
با توجه به جدول زیر با تأخیری چندساله نسبت به چین، روند منفی شدن نرخ رشد جمعیت در ایران نیز شروع خواهد شد!
افزایش سالیانه جمعیت به میلیون نفر در دو 5 ساله پایه:
نکته قابل توجه این است که تقریبا جایگاه ایران و چین در این دو بازه زمانی تغییر نکرده است و تغییرات نسبتا مشابه جمعیتی را می توان در این کشورها دید.
توزیع سنی جمعیت:
اگرچه در این بخش، درصد جمعیت قبل از 15 سال ما در سال های 2013 تا 2050 بیشتر است، ولی ذکر چند نکته لازم است:
1- در سال های پیش رو، درصد جمعیت فعال ما و البته درصد کاهش آن با چینی ها تقریبا برابر است و اگر ما نیاز به رشد اقتصادی بالا داشته باشیم(که در سند چشم انداز لحاظ شده است)، باید درصد بالاتری از نیروی کار را در اختیار داشته باشیم که به چالش امروز چین در تأمین نیروی کار دچار نشویم.
2- نرخ سالمندان ایران به شدت در حال افزایش است و این امر تبعات خاص خود را در تأمین شرایط لازم برای سالمندان و کاهش توان فعالیت جامعه و افزایش ضریب وابستگی به دنبال دارد.
3- نرخ جمعیت قبل از فعال ما(0-14) از سطح جهانی پایین تر است و هر چه به 2050 نزدیک تر می شویم، این فاصله بیشتر می شود.
4- در سال های منتهی به سده اخیر، هم درصد جمعیت فعال و هم جمعیت قبل از فعال ما از چین کمتر خواهد شد و این یعنی نرخ کاهش جمعیت ما در افق نیمه دوم قرن، بیش از چین است.
5- آمار زیر بیان می کند که در سال 2050، تقریبا به ازای هر کودک، دو سالمند در ایران زندگی می کنند، در حالی که هم اکنون به ازای هر سالمند، 3 کودک زندگی می کنند. آیا این به معنای روند سالمند شدن جامعه نیست؟!
میانه سنی:
بر اساس شاخص میانه سنی(سنی که 50 درصد جمعیت کهنسال تر و 50 درصد آن جوان ترند)، گرچه در سال 2013، وضع ما بهتر از چین است ولی نرخ افزایش این سنجه برای ما بیشتر می شود. میانه سنی 42 سال در 2050، یعنی ما جامعه ای در سراشیبی تند سالمندی هستیم. جالب اینجاست که میانه سنی چین و ایران در 2013 فاصله 7 ساله دارد ولی در 2050 ، این عدد به 4 می رسد؛ این به معنای عمیق تر بودن بحران سالمندی در ایران است.
نرخ باروری:
نرخ باروری ایران در حدود 1.9 است، در حالی که این عدد در مورد چین 1.6 است. هرچند این میزان از باروری در ایران به کشورهای حوزه اسکاندیناوی و بریتانیای کبیر نزدیک و بعضا برابر و یا کمتر است و یا از فرانسه که 1.98 هست یا نیوزلند که 2.05 هست یا آمریکا که 1.97 هست و... کمتر است؛ ولی نکته مهم تر آن است که کشورهای توسعه یافته، غالبا نیروی کار مورد نیاز خود را با اعمال ترجیحات فراوان از طریق مهاجرپذیری جبران می کنند. واقعیت تلخی که به دنبال این سیاست های تحدید نسل می آید این است که جمعیت کشورهایی نظیر ایران، پیش از رسیدن به درآمد بالا-ثروتمند شدن- پیر می شوند و همین مسئله، لزوم تفاوت در میزان تأمین نیروی انسانی لازم برای پیشرفت را در این دو دسته از کشورها نشان می دهد.
نرخ تغییر باروری:
شاه بیت این مرثیه را می توان در این بخش دید. بالاترین نرخ تغییر باروری، سهم ایران است و ایران پیش از سایر کشورها، کاهش حدود 70 درصد باروری را از آن خود کرده است. بی شک چیزی جز افراط در اعمال سیاست های نابجای جمعیتی و بسترسازی های فرهنگی و اقتصادی متناسب با آن، در ایجاد چنین جایگاهی برای ایران اثرگذار نبوده است. این روند از قبل از انقلاب، شروع و متأسفانه پس از انقلاب نیز در برهه هایی از زمان، به شکل ناصواب دنبال شد.
امید به زندگی:
پیامد اولیه کاهش باروری، به ویژه اگر با افزایش امید به زندگی در بدو تولد همراه شود، پیری جمعیت خواهد بود که بر این اساس سهم افراد کهنسال در جمعیت در مقایسه با سهم افراد جوان افزایش می یابد. رشد امید به زندگی در ایران از یک طرف و کاهش نرخ باروری از طرف دیگر، پیام آور این کهنسالی است. هرچند میزان امید به زندگی در چینی ها نسبت به ما بالاتر است ولی با توجه به تخمین های زده شده، ایران در فاصله زمانی 2020 تا 2025، به سهم برابری با چین می رسد و در ادامه از این کشور، پیش می افتد! بی شک، افزون شدن امید به زندگی مطلوب است، ولی نباید وسیله توجیهی در کاهش نرخ باروری به حساب آید.
مرگ و میر کودکان در هر هزار تولد:
یک سنجه مهم مرگ و میر، میزان مرگ و میر اطفال است که برای یک سال ویژه، با ارتباط تعداد مرگ های اطفال طی آن سال به تعداد موالید زنده اتفاق افتاده در همان سال تعریف می شود.
نکته قابل توجه این است که میزان مرگ و میر اطفال در ایران بیش از چین است و همین امر، نهایتا در نزدیک کردن فاصله نرخ موالید اثر می گذارد. چرا که هرچند نرخ باروری در چین کمتر از ایران است، ولی میزان مرگ و میر اطفال و کودکان در آن کشور، کمتر است!
مرگ و میر اطفال زیر 5 سال در هر هزار تولد:
یونیسف میزان مرگ و میر کودکان زیر 5 سال را به عنوان مهمترین شاخص وضعیت کودکان یک کشور در نظر گرفته است. در این آمار نیز سهم چین کمتر است و در واقع، این کشور وضع مطلوب تری نسبت به ایران دارد و بازهم در پایین تر بودن نرخ باروری، توجیه بیشتری نسبت به ایران دارد.
جمع بندی
در انتها می خواهیم بگوئیم معضلات جمعیتی، درد مشترکی است که چین، ایران و غالب کشورهای در حال توسعه بدان گرفتار شده اند و این به واقع ثمره تبعیت غیرکارشناسی از سیاست های پیشنهادی نهادهای وابسته به کشورهای توسعه یافته است. نکته جالب اینجاست که نرخ رشد سالمندی در کشورهای در حال توسعه، بیش از کشورهای توسعه یافته است. به هر نحو، آمار جمعیتی ایران و چین، مشابهات فراوانی دارد و در بعضی از مصادیق، وضعیت ایران از چین هم وخیم تر است.
منبع: دیدبان
منابع:
http://thediplomat.com/2013/02/chinas-people-problem/
http://www.oecdobserver.org/news/archivestory.php/aid/40/China,_a_demographic_time_bomb.html
http://www.stratfor.com/analysis/china-unprecedented-demographic-problem-takes-shape
World Population Prospects, The 2012 Revision Published By United Nations, Department of Economic and Social Affairs, Population Division
http://www.tisri.org/module/News/Shownews/page-1979.aspx?NewsId=232