به گزارش مشرق به نقل از رسا، حضرت آيت‌الله عبدالله جوادي آملي امروز در درس اخلاق که با حضور اقشار مختلف مردم برگزار شد، ضمن تسليت ايام حزن و اندوه رحلت پيامبر عظيم الشان اسلام و شهادت امام حسن مجتبي و امام رضا عليهم السلام، به فرارسيدن دهه فجر انقلاب اسلامي اشاره و اظهار کرد: آثار نوراني دهه فجر انقلاب اسلامي در بسياري از کشورهاي عربي و اسلامي ظهور کرد و آنچه که در تونس، مصر، يمن، الجزاير و ديگر کشورهاي اسلامي و عربي مشاهده مي‌شود به برکت خون‌هاي پاک شهيدان انقلاب اسلامي است.
وي تصريح کرد: اميدواريم ذات اقدس اله همه اين قيام‌هاي مردمي را به مرحله نهايي‌اش که اسلامي شدن اين کشورهاي اسلامي و عربي است محقق کند.
مفسر بزرگ قرآن کريم در بخش ديگري از فرمايشات خود به تفسير نامه دهم اميرالمومنين عليه السلام در کتاب شريف نهج البلاغه پرداخت و افزود: پس از جريان کشته شدن عثمان، معاويه پيراهن عثمان را بهانه کرد و معاذالله اميرالمومنين عليه السلام را متهم کرد که از حق حمايت نمي‌کند و به اين وسيله زمينه شورشي را فراهم کرد.
وي گفت: نامه‌هايي بين معاويه و اميرالمومنين عليه السلام رد و بدل شد که معاويه براي فريب مردم، در تمامي اين نامه‌ها، اميرالمومنين عليه الاسلام را به رعايت تقواي الهي دعوت کرده بود.
حضرت آيت‌الله جوادي آملي اظهار کرد: وجود مبارک اميرالمومنين عليه السلام در پاسخ به نامه معاويه، ضمن اينکه همه مسائل توحيدي و اخلاقي را حق مي‌دانند، از راز و رمز خانوادگي معاويه و سوابق جاهلي و سوء نيت او پرده بر مي‌دارد و آنگاه مسائل مربوط به سياست را مطرح مي‌کنند.
وي با اشاره به يکي از نامه‌هاي معاويه به اميرالمومنين عليه السلام که در آن نامه به وجود مبارک امام علي عليه السلام پيشنهاد جنگ داده بود، اظهار داشت: اميرالمومنين عليه السلام در پاسخ به نامه معاويه، با ارسال نامه‌اي معارف اوليه و شخصيت خودشان را ذکر کردند و سپس دودمان معاويه و سوابق آنها در قبل و بعد از اسلام را تشريح کردند.
استاد برجسته حوزه علميه تاکيد کرد: اميرالمومنين عليه السلام در اين نامه فرمودند، اگر روزي حجاب‌ها و جلال و جمال ظاهري برداشته شود چه جوابي داري؟ همين که هوي و هوس دنيا و قدرت‌هاي مادي او فرمان داد، تو اطاعت کردي و زمامداري تو را در پي خود کشيد و به تو فرمان داد و تو نيز اطاعت کردي. در آينده اي نزديک ممکن است کسي تو را آگاه کند و يا از رفتن باز دارد، در آن زمان هيچ سپري براي نجات تو وجود نخواهد داشت، پس کناره گيري کن و آماده پاسخ دادن باش و خودت را براي رويارويي حادثه‌اي که در راه است آماده کن و اگر چنين نکني من اعلام مي‌کنم که تو چه در پيش داري.
وي در ادامه تفسير اين بخش از نامه اميرالمومنين عليه السلام اظهار کرد: اگر معاذالله مرگ، پوسيدن بود و انسان بعد از مرگ مي‌پوسد، که قرآن کريم فرمود هرگز اينچنين نيست که از مرگ خبري نباشد.
مدرس خارج فقه و اصول حوزه علميه قم گفت: گاهي شيطان لباس احرام به تن مي کند و اطراف صحنه دل مي‌رود و منتظر است که در درون صحنه دل راه پيدا کند اما مردان الهي کساني هستند که از کار شيطان مطلع مي‌شوند و فورا آن را از اطراف صحنه دل بيرون مي‌کنند.
وي تصريح کرد: اميرالمومنين عليه السلام در ادامه اين نامه خطاب به معاويه فرمودند، شيطان تو را به بند کشيده و آرزوى خود را در درون تو محقق مي‌کند و در سراسر وجود تو چون روح و خون در جريان است.
استاد برجسته حوزه علميه با بيان اينکه مهم‌ترين عاملي که انسان را از خطر نجات مي‌دهد توجه به مرگ است، اظهار داشت: مهم‌ترين عاملي که انسان را آلوده مي‌کند نيز بي‌توجهي به معاد است.
وي افزود: اميرالمومنين عليه السلام در بخش ديگري از اين نامه براي معاويه اين گونه نوشتند که اي معاويه، مرا به جنگ دعوت کردي. مردم را از جنگ معاف کن و بيا با همديگر بجنگيم تا در صحنه جنگ همگان بفهمند که قلب کداميک از ما را زنگ گناه تيره کرده و پرده غفلت بر ديدگانش افتاده است.
مفسر بزرگ قرآن کريم تاکيد کرد: اميرالمومنين عليه السلام همچنين در اين نامه، خودشان را معرفي کردند و فرمودند که من ابوالحسن هستم. جد مادري و دايى و برادرت را در جنگ بدر، من کشتم. آن شمشير هنوز با من است و با همان جرات با دشمن مي‌جنگم. من دين و پيامبرم را عوض نکردم، شما دينتان را عوض کرديد، اما هنوز همان دين را دارم. دين ما آن است که شما تا قدرت داشتيد در برابر آن جنگيديد و وقتي قدرت از شما گرفته شد با کراهت و منافقانه وارد شديد.
وي افزود: اميرالمومنين عليه السلام همچنين به قتل عثمان اشاره کردند و در اين نامه نوشتند، تو که خونخواهى عثمان را طلب مي‌کند، مىدانى که چه کساني عثمان را کشتند، پس اگر به خونخواهي او آمدي، مي‌داني که منشا آن کجاست و به همان جا برو.
حضرت آيت‌الله جوادي آملي گفت: اميرالمومنين عليه السلام قبل از قراردادن قرآن‌ها بر سر نيزه‌ها، از اين عمل لشکريان معاويه خبر داشتند، به گونه‌اي که در ادامه نامه معاويه اين مسئله را پيش بيني کرده بودند و نوشتند: من يک جنگ را پيش بيني مي‌کنم که تو همانند شتري که زير بار عظيمي خم مي‌شود، در اين جنگ فرسوده مي‌شوي و سپاهيانت سرنگون مي‌شوند و تو قرآن را بهانه مي‌کني و مرا به کتاب خدا دعوت مي‌کني، در حالي که جمعيتي که در اختيار تو هستند يا کافرند و يا با من بيعت کردند و اين بيعت را نقض کردند.
