کد خبر 277431
تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۳۹۲ - ۰۸:۴۳
به گزارش مشرق، کیهان در ویژه های خود نوشت:

آمریکا به ایران نیازمند است اما نمی‌تواند آشتی کند

یک روزنامه آمریکایی تاکید کرد کاخ سفید برای عبور از مشکلاتش در خاورمیانه به ایران نیازمند است اما نباید معامله با ایران را با تنش‌زدایی و آشتی اشتباه بگیرد.روزنامه واشنگتن‌پست در تحلیلی به قلم ری‌تکیه از اعضای شورای روابط خارجی نوشت: آمریکا بهتر است با ایران تعامل داشته باشد اما آشتی ممکن نیست. آمریکا هرگز نتوانسته بدون حقه و نیرنگ کنترل سلاح هسته‌ای را دنبال کند. امروز چالش واشنگتن این است که تاریخ را نادیده بگیرد و در حالی که جاه‌طلبی‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی را خنثی می‌کند با ایران به توافق هسته‌ای برسد.

تکیه ادامه می‌دهد: آمریکا می‌خواهد از مخمصه جنگ در افغانستان خلاص شود و به همکاری تهران برای این خروج نیازمند است. شاید به محض این که در مورد پرونده هسته‌ای به توافق برسند، بتوانند همکاری در امور دیگر را نیز شروع کنند. این امیدها با به قدرت رسیدن رئیس‌جمهور مصلحت‌اندیش ایران بیشتر شد. تلاش‌های آمریکا برای رسیدن به توافق می‌تواند احیانا موضع میانه‌روهای ایران را در سیاست خارجی و موضع آنهایی را که در داخل کشور خواستار تغییرند تقویت کند. اما سران حکومت دینی در تعامل با آمریکا کمتر هیجانی و احساساتی می‌شوند. آیت‌الله خامنه‌ای رهبر عالی ایران به طور کلی همه تاکیدش در تمام سخنرانی‌هایش بعد از توافق هسته‌ای بر این بوده است که «ایران با قدرت، نفوذ آمریکا در منطقه مبارزه می‌کند و فعالانه در حال گسترش دادن سطح نفوذ خود در منطقه است». بر اساس سخنرانی‌های رهبر عالی ایران، قدرت امپریالیستی آمریکا افول کرده و دیگر قادر نیست نظم دلخواه خود را بر خاورمیانه متمرد و شورشی تحمیل کند. جمهوری اسلامی می‌خواهد خلأ قدرت در منطقه را پر کند.

عضو شورای روابط خارجی آمریکا می‌نویسد: بازیگران اصلی که سیاست منطقه‌ای ایران را تعیین می‌کنند، دیپلمات‌هایی نیستند که در ژنو مذاکره می‌کنند، بلکه سپاه پاسداران و بویژه سپاه قدس است. برای قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس، تلاش برای بیرون راندن آمریکا از خاورمیانه از عراق شروع شد. این تلاش در سوریه ادامه یافته و تداوم حاکمیت خاندان اسد اکنون هسته مرکزی سیاست خارجی ایران است. کار آمریکا این است که محدودیت‌های سختی را از طریق مذاکرات بر برنامه هسته‌ای ایران اعمال کند و از طریق اعمال فشار، جاه‌طلبی‌های منطقه‌ای تهران را کنترل کند. لازمه این هدف دوم ترمیم ائتلاف‌های آسیب‌دیده در خاورمیانه است. گفت‌وگوهای استراتژیک و فروش سلاح دیگر کارساز نیست. آمریکا نمی‌تواند بدون ایفای نقش فعال در سوریه اعتماد متحدانش را بازیابد.

تکیه می‌افزاید؛ اغلب تنش بین آمریکا و ایران را به اختلاف بر سر برنامه هسته‌ای تهران نسبت می‌دهند. سالهاست که دیپلمات‌ها تلاش کرده‌اند که توازنی میان سانتریفیوژها و کاهش تحریم‌ها ایجاد کنند. مذاکرات با ایران در حالی ادامه یافته که ریاست‌جمهوری ایران دست به دست شده و از اصلاح‌طلبان به تندروها و حالا به مصلحت‌اندیشان منتقل شده است. هسته این درگیری ایدئولوژیک است؛ ایران نمی‌خواهد آمریکا موفق شود و آمریکا هم نمی‌خواهد تهران مستولی شود. اولین قدم برای در پیش گرفتن سیاست معقول در قبال ایران این است که توهم تنش‌زدایی و آشتی که اغلب با دیپلماسی کنترل سلاح همراهی می‌شود، کنار گذاشته شود.

گعده با اشرار مطبوعات با کدام هدف انجام شد؟!


چه خوب بود آقای هاشمی در دیدار انجمن موسوم به دفاع از آزادی مطبوعات، موضع خود را درباره این جماعت روسیاه که شماری از آنها هم‌اکنون به آمریکا و اروپا پناهنده شده‌اند، مشخص می‌کرد.روزنامه رسالت با طرح مطلب فوق نوشت: آقای هاشمی در این دیدار گفت «تلاش برای بی‌خبر گذاشتن مردم، بیهوده است. کسانی که از بیان حقایق می‌ترسند از سانسور در رسانه‌ استفاده می‌کنند.»محمدکاظم انبارلویی سردبیر رسالت خاطرنشان کرد: یک دهه پیش جماعتی روسیاه در همین مطبوعات کشور قلم می‌زدند، اما همه آنها رفتند در رادیو آمریکا، بی‌بی‌سی، رادیو زمانه و رسانه‌های اروپایی و آمریکایی استخدام شدند. مردم و نظام به آنها گفتند اگر برای آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها کار می‌کنید دلیلی ندارد در رسانه‌های دیداری و شنیداری و مکتوب ایران کار کنید. آنها هم صادقانه پذیرفته‌اند و رفته‌اند همانجایی کار می‌کنند که قبلا «پناهنده فکری» بودند.

 چه خوب بود آقای هاشمی رفسنجانی در دیدار با انجمن دفاع از آزادی مطبوعات موضع خود را در برابر این جماعت روسیاه مشخص می‌کردند که بالاخره «با آنها» هستند یا «بر آنها»؟  چون همین اشرار مطبوعاتی بودند که نظام را به «سانسور» و «تلاش برای بی‌خبر گذاشتن مردم» متهم می‌کردند. آنها بودند که به کفر، الحاد و نفاق خود اعتراف داشتند و بی‌پروا می‌گفتند ما قانون مطبوعات را قبول نداریم. بعد رفتند دنبال اهانت به مقدسات مردم و تهمت زدن به نظام و مسئولین و برپایی فتنه سال 78 و 88. شد آنچه نباید می‌شد! یک دفعه مردم چشم باز کردند دیدند وزیر ارشاد دوران اصلاحات با جمعی مطبوعاتچی خودباخته در  رسانه بی‌بی‌سی سخن می‌گویند.

نویسنده با اشاره به سوابق برخی از اعضای انجمن مورد اشاره یادآور شد: یکی از اعضای محترم این انجمن، خانم فریبا داوودی مهاجر است که با فتنه 88 از کشور گریخت و در یک برنامه تلویزیونی در رادیو فردا رسما کشف حجاب کرد و پناهندگی فکری و سیاسی خود را به دشمن‌ترین دشمنان این مردم نشان داد. از دیگر اعضای محترم این انجمن، محسن کدیور و حسن یوسفی اشکوری هستند که به حکم دادگاه انقلاب خلع لباس شدند و سوابق معاندت‌ آنها با مردم و نظام و آموزه‌های دینی امام خمینی(ره) بر کسی پوشیده نیست. از دیگر اعضای محترم این انجمن، مرتضی کاظمیان و علی‌اکبر موسوی‌خوئینی می‌باشند که مدتهاست به خارج گریخته، ننگ پناهندگی را پذیرفته و در کشورهای اروپایی و آمریکایی مشغول سیر و سلوک سیاسی هستند. برخی دیگر از اعضای محترم این انجمن که در ایران هستند و در همین عکس که به همراه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی انداخته‌اند به جرم شرکت در فتنه 88 مدتها زندانی بودند.

انبارلویی آنگاه می‌پرسد: سوال بنده از آقای هاشمی رفسنجانی این است؛ این انجمن با این سوابق و با این اعضایی که در داخل و خارج، اوصافشان را گفتم چگونه می‌خواهند مردم را از بی‌خبری درآورند؟! چگونه می‌توانند مردم را آگاه کنند و جلوی سانسور را بگیرند؟! اینها با این کارنامه فکری و سیاسی نشان داده‌اند می‌خواهند سانسور آمریکایی را در کشور حاکم کنند و مبلغ و مروج فرهنگ آمریکایی باشند. سوال دیگر بنده این است که، وقتی برخی از اعضای محترم این انجمن در این نشست گفتند؛ «می‌خواهند برای تعمیق آزادی قلم در جامعه» تلاش کنند، از آنها نپرسیدند این آزادی قلم را چگونه می‌خواهند در جامعه تعمیق کنند؟ اینها دنبال چه آزادی هستند. این تعمیق یک ‌بار در آشوب 18 تیر 78 و یک ‌بار هم در فتنه سال 88 صورت گرفت و شما نتوانستید مردم و نظام را به زانو درآورید.

اعتراض گسترده رسانه‌ها به موضع افراطی آقای مشاور

اظهارات افراطی مشاور رئیس‌جمهور با اعتراض رسانه‌ها مواجه شده است.اکبر ترکان مشاور ارشد رئیس‌جمهور و دبیر شورای هماهنگی مناطق آزاد  در مصاحبه با روزنامه اصلاح‌طلب آرمان مدعی شده که 49/5 درصدی که در انتخابات اخیر به روحانی رای نداده‌اند، حامی بی‌قانونی و قانون‌گریزی هستند. او گفته است «شما فکر نکنید که یک نفر در مملکت وجود دارد که می‌گوید من قانون را قبول ندارم؛ بلکه این یک جریان مشخص بود که می‌گفتند ما قانون را قبول نداریم. اکنون 49/5 درصد آرا را شامل می‌شوند. این 49/5 آرا کسانی بودند که در مقابل جریانی که مقابل قانون ایستاد سکوت کرد. این 49/5 درصد سکوت کردند و نگفتند که تو بی‌جهت فکر کردی که می‌توانی قانون را قبول نداشته باشی».

این ژست قانونگرایی در حالی است که ترکان ام‌المشاغل کابینه محسوب می‌شود و در ماجرای شرکت نفتی پترو پارس نیز تحت مدیریت وی انواعی از تخلفات حقوقی و قانونی رخ داده بود.صراط نیوز می‌نویسد: در حالی که روحانی تلاش دارد به جلب نظر آن 49/5 درصدی که به او رای ندادند، بپردازد، اظهارنظرهای افراطی ترکان سبب تحریک همان افراد خواهد شد. آیا از این دست اظهارات، آبی جز خشمگین شدن افرادی که به روحانی رای نداده‌اند، برای دولت یازدهم می‌جوشد؟ آیا معنای اعتدال و دوری از افراط، اینگونه سخنان افراطی است که مردم کشور را با خط‌کش انتخابات به دو دسته تبدیل کند و دسته‌ای که به روحانی رای ندادند که نیمی از مردم کشور هستند را قانون‌گریز جلوه دهد؟ آیا معنای وحدت مدنظر دولت یازدهم، این است؟

از سوی دیگر وبسایت جهان‌نیوز با انتقاد از اظهارات ترکان نوشت: با خواندن اظهارات جناب ترکان سوالاتی به ذهن خطور می‌کند. آیا کسانی که به کاندیداهای رقیب رأی داده‌اند، قانون‌شکنند؟ ایشان به چه دلیل و با چه مجوزی حدود نیمی از مردم را به قبول نداشتن قانون، نظم و انضباط متهم می‌کنند؟ به نظر می‌رسد بعد از گذشت حدود هفت‌ماه از انتخابات، دیگر ماندن در فضای انتخاباتی چندان راه و روش مناسب و پسندیده‌ای نباشد. به خصوص اینکه بعد از هر انتخاباتی باید تلاش شود تا دو یا چنددستگی حاکم بر جامعه در زمان انتخابات پایان یابد و سعی شود تا شهروندان جامعه در قالب یک کلیت واحد قرار گرفته و تجلی یابند. ایشان برای چنین هدفی تلاش می‌کنند.

نویسنده در ادامه می‌پرسد: آقای ترکان اصولا برای شهروندانی که به جناب روحانی رای نداده‌اند حق و حقوق سیاسی و اجتماعی قائل هستند یا خیر؟ آیا این سخنان با رویه اعتدالی حاکم بر دولت یازدهم و سخنان رئیس‌جمهور مبنی بر «مصمم بودن دولت برای تعامل با مجلس» همخوانی دارد و اصولا این نوع صحبت کردن منادی چنین پیامی می‌تواند باشد؟ جناب ترکان در حالی عنوان می‌کند که نمایندگان طرفدار خط‌مشی منسوخ شده دولت قبل هستند که همین مجلس بیشترین ایستادگی‌ها را در مقابله با رویه‌ها و سیاست‌های اشتباه دولت قبل داشت.در ادامه این تحلیل آمده است براساس آمار در سال اول مجلس نهم، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، 4943 مرتبه به اعضای دولت دهم تذکر داده‌اند. نکته جالب این جاست که در این بین بیشترین تذکر را خود رئیس‌جمهور دریافت کرده است در واقع از این آمار سهم رئیس‌جمهور قبلی 668 مورد بود. این در حالی است که طبق گزارشی که معاون نظارت مجلس منتشر کرده، نمایندگان مجلس 1400 بار به وزرای دولت جدید تذکر داده‌اند و جناب ترکان باید به این سوال پاسخ دهند که اگر مجلس طرفدار رویه منسوخ شده دولت قبل بوده و هست پس چرا آن همه سوال و تذکر در یک سال اول تقارن دولت قبلی و مجلس نهم وجود داشته است؟

جهان‌نیوز آنگاه می‌نویسد: به نظر می‌رسد متاسفانه دولت چابکی و چالاکی لازم را در مقابله با مشکلات در حوزه‌های مختلف دارا نیست و این شائبه وجود دارد که برخی دولتمردان می‌خواهند شانه از بار مسئولیت خالی کنند.در همین حال سایت خبری مشرق به ارزیابی منشأ تخطئه مجلس از سوی دولتی‌ها پرداخت و با اشاره به نقض وعده‌های داده شده از سوی کسانی چون فرجی دانا وزیر علوم برای به کار نگماشتن فعالان فتنه نوشت: مجلس با وجود انتقادهای فراوان به کسانی چون زنگنه و فرجی‌دانا رأی اعتماد داد. با این وجود حجاریان در مصاحبه‌ای گفت دولت باید بتواند مجلس را منحل کند. پس از این‌ها بود که ترکان آن مصاحبه را علیه مجلس انجام داد و پس از آن نوبت به وزیر ارشاد (علی جنتی) رسید که در مصاحبه با الجزیره علیه مجلس و قوه قضائیه  حرف زد. این در حالی است که طیف حامی دولت پیش از این، عملکرد همین مجلس در قبال دولت قبلی (دهم) را نشانه صلابت و اقتدار مجلس می‌دانستند و از این  شأن و اقتدار مجلس تعریف می‌کردند. (روحانی پیش از این گفته بود که دولت قبلی شأن مجلس را حفظ نکرد و مجلس باید به رأس امور بازگردد.)

مشرق اضافه می‌کند: با این حال و در حالی  که ترکیب مجلس نهم همان است که بود و مجلس همان مجلس است اما با تغییر دولت و تصاحب پاستور انگاره تعریف از جایگاه مجلس مفهومی کاملا عکس به خود گرفته است و اکنون همان جریان علیه مجلس سخن می‌گوید.
مشرق آنگاه سوالی را مطرح می‌کند و می‌نویسد: با نگاهی به رویکرد جدید برخی وزرای دولت در تهدید نمایندگان مجلس این سوال مطرح می‌شود که آیا عدم کارآیی این طیف و به بن‌بست ‌خوردن وعده‌های داده شده توسط برخی وزرا دلیل قانع‌کننده‌ای برای برچسب زدن به نمایندگان و ممانعت از نظارت آنها خواهد بود؟ با توجه به اینکه دولت نتوانسته آنگونه که باید توقعات اقتصادی را پاسخگو باشد، ورود به این مباحث حاشیه‌ای همچون بحث انتخابات مجلس چه دلیلی می‌تواند داشته باشد؟

اندک اندک پیوند حلقه انحرافی با اصلاح‌طلبان رو می‌شود!


سخنگوی ستاد اسفندیار رحیم مشایی، مدیر روابط عمومی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور شد.به گزارش صراط، یکی از حامیان سینه‌چاک مشایی در سکوت کامل خبری و بی‌ سر و صدا به مدیر کلی روابط عمومی نهاد کتابخانه‌‌های عمومی کشور منصوب شده است. به این ترتیب وحید.ش که در دولت دهم از نزدیک‌ترین افراد به مشایی محسوب می‌شد و نقش سخنگوی رسانه‌ای او را ایفا می‌کرد و به یکی از عناصر اصلی جریان خاص تبدیل شده بود، در دولت یازدهم نیز در سطح مدیر کلی باقی مانده است.نهاد کتابخانه‌‌های عمومی کشور در سال 82 به صورت اسمی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتزع شد اما با توجه به ریاست وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بر هیات امنا نهاد کتابخانه‌ها و امضای حکم اعضا توسط وی، این مجموعه همچنان زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت می‌کند.

«ش» با حمایت مشایی توانست در دولت دهم مناصب مهمی در خبرگزاری ایرنا، روزنامه ایران و نهاد ریاست جمهوری به دست آورد و بسیاری از حامیان مشایی را بر سرکار آورد.او در نهایت به عنوان سخنگوی ستاد مشایی منصوب شد و با وجودی که مشایی رد صلاحیت شد، «ش» اصرار داشت که ستاد وی تعطیل نخواهد شد.خاطرنشان می‌شود کسانی چون حمید میرمحمدی و از متهمان فساد 3 هزار میلیارد تومانی نیز در معاونت نوبخت (معاون برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی رئیس‌جمهور) ابقا شده‌اند.

دلال مشهور ایرانی در کرسنت!

بر اساس اخبار منتشر شده «سیامک نمازی» (فرزند «باقر نمازی» از کارگزاران رژیم پهلوی) یکی از مدیران شرکت‌های ایرانی تشکیل شده با هدف جذب سرمایه‌های خارجی در دوره سازندگی، به تازگی مدیر برنامه‌ریزی استراتژیک شرکت کرسنت پترولیوم دبی شده است.
پرونده این شعبه شرکت مشهور نفت و گاز فعال در دبی به علت «قرارداد گازی کرسنت» با شرکت ملی نفت ایران کماکان در مجامع بین‌المللی گشوده است.در آذرماه سال 1381، آقای حسن روحانی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی با ارسال نامه‌ای خطاب به آقای سیدمحمد خاتمی، رئیس‌جمهور وقت، عملکرد بیژن زنگنه، وزیر نفت کابینه اصلاحات را در انعقاد قرارداد نفتی «کرسنت» بیرون از چارچوب قانون و از طریق «واسطه» دانست. روحانی این قرارداد را دارای آثار منفی برای جمهوری اسلامی ایران ارزیابی کرده بود.

با توجه به شرایط بسیار بد و ضعیف این قرارداد برای ایران، کرسنت در سال 1383 در آستانه لغو شدن قرار داشت اما هیئت مدیره وقت شرکت ملی نفت به ناگهان در این زمان با وجود عدم تامین منافع ملی، با انعقاد یک الحاقیه علاوه بر زنده کردن قرارداد فوق، امتیازات متعددی به شرکت اماراتی کرسنت اعطا کرد. بر این پایه مجلس هفتم نیز بر اساس اعلام نظر نهادهای مختلف نظارتی، کرسنت را به پرداخت رشوه به مدیران ارشد نفت متهم کرد.اکنون به نظر می‌رسد با توجه به روی کار آمدن بخشی از مدیران فعال در انعقاد قرارداد کرسنت این شرکت با استخدام دلال قدیمی چون سیامک نمازی تصمیم گرفته بر سر میز مذاکره احتمالی مجدد با مدیران شرکت ملی نفت ایران برای زنده کردن مجدد قرارداد کرسنت حداکثر هم‌آوردی قوا را داشته باشد.

نمازی از سال 1377 مدیرعامل شرکت آتیه‌بهار بوده است. این شرکت نقش بسیار مهمی در انعقاد بسیاری از قراردادهای نفتی خارجی از جمله استات‌اویل و توتال داشته است که دست کم بخشی از این شرکت‌های طرف قرارداد در ایران و کشور خود به پرداخت رشوه محکوم شده‌اند! هم‌اکنون برخی از اعضای این خانواده از جمله بیژن خواجه‌پور داماد نمازی‌ها مالک، موسس و عضو هیئت مدیره بزرگ‌ترین شرکت‌های نفت و گاز ایران هستند. سیامک نمازی و خواجه‌پور همچنین از دلالان رسمی روابط ایران و آمریکا در تشکیلات لابی‌گری نایاک وابسته به شورای روابط خارجی آمریکا است. بسیاری از مدیران مجموعه شرکت‌های آتیه همچون علی قزلباش و علیرضا امیدوار هم‌اکنون از مدیران بلندپایه شرکت‌های نفتی چون استات‌اویل و شل می‌باشند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • لواسان بزرگ ۰۹:۰۳ - ۱۳۹۲/۱۰/۲۵
    0 0
    میشه بفرماییید کتاب عالیجانب سرخ پوش را کی نوشته بود!!؟

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس