گروه فرهنگی مشرق - جشنواره فجر پارسال بود و برج میلاد هم مرکز این برنامه. یک روز در جشنواره نماندم و مرخصی گرفتم. اما روز بعد رفقا همه از یک فیلم حرف میزدند و من مدام افسوس میخوردم که کاش آن روز را مانده بودم!
این فیلم فرق دارد. میشود در سینما، کنار خانوادهات بنشینی و آن را تماشا کنی، بدون آن که بترسی از لباس بازیگران، از سیاهنماییها، از حرفها و دیالوگهای نیمه مستهجن. بدون آن که مجبور به ترک سالن شوی. بدون آن که خانوادهات ترجیح دهد سالها با سینما قهر باشد!
این فیلم فرق دارد. این فیلم ثابت میکند که میشود فیلمنامه داشت، کارگردانی داشت، محتوا و مفهوم داشت، موضوع حساس و مهم داشت، اما بودجه میلیاردی نداشت، مدافع دولتی نداشت، شعار و حرام کردن بودجه به بهانه سینمای انقلاب نداشت، مانکن و دماغ عمل کرده نداشت، سیاهنمایی نداشت، تکههای نیمه مستهجن نداشت و حرف داشت، حرفهای زیاد.
هوگو مانستربرگ هفتاد سال پیش راست گفته است که: «میشود فیلم خیلی خوب و شاهکار ساخت بدون هیاهو و امکانات و بودجههای سنگین!» اما حالا معلوم میشود که یک چیز را هوگو مانستربرگ هم نگفته است. اما من میگویم: « میشود برای انقلاب فیلم ساخت، بدون هیاهو.»
چقدر بد است که سیاهنمائیها، بیمحتواها، در ظاهر انقلابیها و حتی بیهنرها و... تماشاگر میلیونی و فروش میلیاردی داشته باشند اما «تنهای تنهای تنها» در این میان، «تنهای تنهای تنها» باشد.
اصالت بوشهریام را کنار میگذارم و اعتراف میکنم که به عنوان یک روحانی معرفی کردن یک فیلم خاص سخت است. اما حالا با افتخار و با اطمینان میگویم که چیزی به دوش ما مذهبیها و روحانیها هست، باید فیلمهای خوب را معرفی کنیم و ثابت کنیم که اگر فیلم خوب باشد قهر با سینما معنی ندارد. حتی اگر کسی به محتوا و سالم بودن فیلم اهمیت نمیدهد اما به دنبال دیدن یک فیلم خوب و قوی از نظر هنری و فیلمنامه و کارگردانی و... است، شک نکند که در این روزها، آن فیلم «تنهای تنهای تنها»ست!
پس همین حالا گوشیها را به دست بگیرید و پیامکی حواله فامیل و دوست و آشنا کرده و قراری بگذارید برای دیدن یک فیلم خوب، و یک فیلم کمی زیادی خوب!
روحانی حسین سلیمانی
این فیلم فرق دارد. میشود در سینما، کنار خانوادهات بنشینی و آن را تماشا کنی، بدون آن که بترسی از لباس بازیگران، از سیاهنماییها، از حرفها و دیالوگهای نیمه مستهجن. بدون آن که مجبور به ترک سالن شوی. بدون آن که خانوادهات ترجیح دهد سالها با سینما قهر باشد!
این فیلم فرق دارد. این فیلم ثابت میکند که میشود فیلمنامه داشت، کارگردانی داشت، محتوا و مفهوم داشت، موضوع حساس و مهم داشت، اما بودجه میلیاردی نداشت، مدافع دولتی نداشت، شعار و حرام کردن بودجه به بهانه سینمای انقلاب نداشت، مانکن و دماغ عمل کرده نداشت، سیاهنمایی نداشت، تکههای نیمه مستهجن نداشت و حرف داشت، حرفهای زیاد.
هوگو مانستربرگ هفتاد سال پیش راست گفته است که: «میشود فیلم خیلی خوب و شاهکار ساخت بدون هیاهو و امکانات و بودجههای سنگین!» اما حالا معلوم میشود که یک چیز را هوگو مانستربرگ هم نگفته است. اما من میگویم: « میشود برای انقلاب فیلم ساخت، بدون هیاهو.»
چقدر بد است که سیاهنمائیها، بیمحتواها، در ظاهر انقلابیها و حتی بیهنرها و... تماشاگر میلیونی و فروش میلیاردی داشته باشند اما «تنهای تنهای تنها» در این میان، «تنهای تنهای تنها» باشد.
اصالت بوشهریام را کنار میگذارم و اعتراف میکنم که به عنوان یک روحانی معرفی کردن یک فیلم خاص سخت است. اما حالا با افتخار و با اطمینان میگویم که چیزی به دوش ما مذهبیها و روحانیها هست، باید فیلمهای خوب را معرفی کنیم و ثابت کنیم که اگر فیلم خوب باشد قهر با سینما معنی ندارد. حتی اگر کسی به محتوا و سالم بودن فیلم اهمیت نمیدهد اما به دنبال دیدن یک فیلم خوب و قوی از نظر هنری و فیلمنامه و کارگردانی و... است، شک نکند که در این روزها، آن فیلم «تنهای تنهای تنها»ست!
پس همین حالا گوشیها را به دست بگیرید و پیامکی حواله فامیل و دوست و آشنا کرده و قراری بگذارید برای دیدن یک فیلم خوب، و یک فیلم کمی زیادی خوب!
روحانی حسین سلیمانی