ویژه نامه حسیبنیه مشرق- ایمان به خدا و حرکت در مسیر بندگی در کنار همه آثار با برکت و خوبی که دارد ممکن است در اثر غفلت و غرور به مایه آرامش خاطری غیر واقعی بدل گردد.
مؤمن تا لحظه ای که در دژ مستحکم توحید (1) قرار دارد از هر انحراف و سقوطی مصون است و به محض خودمحوری و فاصله گرفتن از یکتاپرستی، از مرکز صراط مستقیم و ایمان به خدا، به سمت مرزهای انحراف و دوری از حقیقت کشیده می شود و بی آنکه ظواهر دینی خویش را رها کند، عمق باور به خدا و دین را رفته رفته از دست داده و عملاً از حیطه ایمان خارج می گردد.
شاید یکی از عجیب ترین روایات در این خصوص سخنی هشدار آمیز از امام حسین علیه السلام باشد که پس از دقت نظر و تامل بیشتر در آن، در خواهیم یافت نوک پیکان بیدار باش امام(ع)، قبل تر و بیش از همه اهل ایمان و حتی متقین را نشانه رفته است.
امام حسین علیه السام فرمود : سقوط تدریجی بنده به این است که خداوند نعمتها را بر او فرو میریزد و او را از شکر باز میدارد.(2)
در این روایت سه رکن مد نظر است:
اول؛ استدراج به معنای سقوط و فرود پلکانی و ذره ذره
دوم ؛ فراوانی نعمت
سوم ؛ شکر و ناشکری
برای فهم بهتر این روایت باید گفت روایات فراوانی در مورد آخر الزمان داریم بدین مضمون که مسلمین در اثر تهاجمات دشمن بیرونی و درونی، فوج فوج از بندگی خدا خارج میشوند(3) و هریک از ما نیز ممکن است در این تهاجم مغلوب شده و خدای نخواسته ایمانمان را از کف بدهیم لذا دقت در این روایت میتواند برای ما بسیار هشدار دهنده و نجات بخش باشد چرا که امام حسین علیه السلام در این سخن راهگشا علت و بهانه ی این خروج را بوضوح بیان میدارند. گویی همچنان که سست ایمان ها و آنها که پایبندی خاصی به دین ندارند، از طریق انجام کارهای ناشایسته و ارتکاب گناهان به سمت شیطان و تباهی کشیده می شوند، اما مؤمنان و دین مداران به خاطر ناشکری نعمات متعددی که در اختیار دارند از دایره دین و ایمان خارج می شوند.
در پایان کافی است در این نکات توجه کنیم تا روایت به عمق جانمان نفوذ کند:
1- امام فرمود سقوط تدریجی "بنده"، یعنی کسی که مراحلی از ایمان و تقوا را سپری کرده و مزه عبادت خدا را چشیده است.
2- همانطور که میدانیم نعمتها هم مادی است مثل غذا و پوشاک و ... هم معنوی است مثل ایمان ، انتظار ، عبادت و ... و وفور و زیادی نعمات مادی و معنوی ممکن است در اثر غفلت ما و سرگرم شدنمان به نعمتها باعث به جا نیاوردن شکر از سوی ما شود .
3- باید همیشه به یاد داشته باشیم ، شکرگزاری در هر حال و در برابر همه نعمات مادی و معنوی که خدا بر ما ارزانی میدارد و طلب بخشایش بخاطر اهمال کاری ، غفلت و فراموشی و نقص در شکرگزاری نعمات الهی نشانه و دلیل حفظ ایمان و بندگی مان می باشد .
4-بالاترین و برترین شکر، شکرعملی است! یعنی از آن نعمتی که داریم در جهت اهداف الهی و کسب رضایت خدا بهره برداری کنیم و در مقابل اگر در استفاده از نعمتها رضایت خدا و آنچه او امر و نهی کرده است، مورد توجه نباشد، ناشکری واقعی محقق می گردد.
5-همواره باید بدانیم و به یاد داشته باشیم که هدایت و گمراهی فقط به دست خداست!
*********************************
پی نوشت:
1- أَبِی اَلصَّلْتِ اَلْهَرَوِیِّ قَالَ: کُنْتُ مَعَ اَلرِّضَا ع لَمَّا دَخَلَ نَیْسَابُورَ وَ هُوَ رَاکِبٌ بَغْلَةً شَهْبَاءَ وَ قَدْ خَرَجَ عُلَمَاءُ نَیْسَابُورَ فِی اِسْتِقْبَالِهِ فَلَمَّا صَارَ إِلَى اَلْمُرَبَّعَةِ تَعَلَّقُوا بِلِجَامِ بَغْلَتِهِ وَ قَالُوا یَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ حَدِّثْنَا بِحَقِّ آبَائِکَ اَلطَّاهِرِینَ حَدِیثاً عَنْ آبَائِکَ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ فَأَخْرَجَ رَأْسَهُ مِنَ اَلْهَوْدَجِ وَ عَلَیْهِ مِطْرَفُ خَزٍّ فَقَالَ حَدَّثَنِی أَبِی مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَلِیِّ بْنِ اَلْحُسَیْنِ عَنْ أَبِیهِ اَلْحُسَیْنِ سَیِّدِ شَبَابِ أَهْلِ اَلْجَنَّةِ عَنْ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ ع عَنْ رَسُولِ اَللَّهِ ص قَالَ أَخْبَرَنِی جَبْرَئِیلُ اَلرُّوحُ اَلْأَمِینُ عَنِ اَللَّهِ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُهُ وَ جَلَّ وَجْهُهُ إِنِّی أَنَا اَللَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنَا وَحْدِی عِبَادِی فَاعْبُدُونِی وَ لْیَعْلَمْ مَنْ لَقِیَنِی مِنْکُمْ بِشَهَادَةِ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ مُخْلِصاً بِهَا أَنَّهُ قَدْ دَخَلَ حِصْنِی وَ مَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی قَالُوا یَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ وَ مَا إِخْلاَصُ اَلشَّهَادَةِ لِلَّهِ قَالَ ع طَاعَةُ اَللَّهِ وَ طَاعَةُ رَسُولِ اَللَّهِ وَ وَلاَیَةُ أَهْلِ بَیْتِهِ ع / بحارالانوار ج 49 ص 120
2- قالَ الحُسَینُ علیهِ السلام : اَلاِستِدراجُ مِنَ اللهِ سُبحانَهِ لِعَبدِهِ اَن یَسبُغَ عَلیهِ النِّعَمِ وَ یَسلُبَهِ الشُکرَ / تحف العقول صفحه 250
3- دخل الحسین بن علی(ع) على علی بن أبی طالب «ع» و عنده جلساؤه فقال هذا سیدکم سماه رسول اللّه (ص) سیدا و لیخرجن رجلا من صلبه شبهی شبهه فی الخلق و الخلق یملأ الأرض عدلا و قسطا کما ملئت ظلما و جورا، قیل له و متى ذلک یا أمیر المؤمنین؟ فقال هیهات إذا خرجتم عن دینکم کما تخرج المرأة عن ورکیها لبعلها . الملاحم و الفتن ابن طاووس ج 1 ص 144
حدّثنا جعفر الجعفی عن یزید بن مرّة عن سوید بن غفلة، قال: قال سلمان یوم القادسیة-و أبصار کثرة الناس-: ترونهم یدخلون فی دین اللّه أفواجا، و الذی نفسی بیده لیخرجنّ منه أفواجا کما دخلوا فیه أفواجا / الملاحم و الفتن ابن طاووس ج 1ص 265
منبع: تاظهور
مؤمن تا لحظه ای که در دژ مستحکم توحید (1) قرار دارد از هر انحراف و سقوطی مصون است و به محض خودمحوری و فاصله گرفتن از یکتاپرستی، از مرکز صراط مستقیم و ایمان به خدا، به سمت مرزهای انحراف و دوری از حقیقت کشیده می شود و بی آنکه ظواهر دینی خویش را رها کند، عمق باور به خدا و دین را رفته رفته از دست داده و عملاً از حیطه ایمان خارج می گردد.
شاید یکی از عجیب ترین روایات در این خصوص سخنی هشدار آمیز از امام حسین علیه السلام باشد که پس از دقت نظر و تامل بیشتر در آن، در خواهیم یافت نوک پیکان بیدار باش امام(ع)، قبل تر و بیش از همه اهل ایمان و حتی متقین را نشانه رفته است.
امام حسین علیه السام فرمود : سقوط تدریجی بنده به این است که خداوند نعمتها را بر او فرو میریزد و او را از شکر باز میدارد.(2)
در این روایت سه رکن مد نظر است:
اول؛ استدراج به معنای سقوط و فرود پلکانی و ذره ذره
دوم ؛ فراوانی نعمت
سوم ؛ شکر و ناشکری
برای فهم بهتر این روایت باید گفت روایات فراوانی در مورد آخر الزمان داریم بدین مضمون که مسلمین در اثر تهاجمات دشمن بیرونی و درونی، فوج فوج از بندگی خدا خارج میشوند(3) و هریک از ما نیز ممکن است در این تهاجم مغلوب شده و خدای نخواسته ایمانمان را از کف بدهیم لذا دقت در این روایت میتواند برای ما بسیار هشدار دهنده و نجات بخش باشد چرا که امام حسین علیه السلام در این سخن راهگشا علت و بهانه ی این خروج را بوضوح بیان میدارند. گویی همچنان که سست ایمان ها و آنها که پایبندی خاصی به دین ندارند، از طریق انجام کارهای ناشایسته و ارتکاب گناهان به سمت شیطان و تباهی کشیده می شوند، اما مؤمنان و دین مداران به خاطر ناشکری نعمات متعددی که در اختیار دارند از دایره دین و ایمان خارج می شوند.
در پایان کافی است در این نکات توجه کنیم تا روایت به عمق جانمان نفوذ کند:
1- امام فرمود سقوط تدریجی "بنده"، یعنی کسی که مراحلی از ایمان و تقوا را سپری کرده و مزه عبادت خدا را چشیده است.
2- همانطور که میدانیم نعمتها هم مادی است مثل غذا و پوشاک و ... هم معنوی است مثل ایمان ، انتظار ، عبادت و ... و وفور و زیادی نعمات مادی و معنوی ممکن است در اثر غفلت ما و سرگرم شدنمان به نعمتها باعث به جا نیاوردن شکر از سوی ما شود .
3- باید همیشه به یاد داشته باشیم ، شکرگزاری در هر حال و در برابر همه نعمات مادی و معنوی که خدا بر ما ارزانی میدارد و طلب بخشایش بخاطر اهمال کاری ، غفلت و فراموشی و نقص در شکرگزاری نعمات الهی نشانه و دلیل حفظ ایمان و بندگی مان می باشد .
4-بالاترین و برترین شکر، شکرعملی است! یعنی از آن نعمتی که داریم در جهت اهداف الهی و کسب رضایت خدا بهره برداری کنیم و در مقابل اگر در استفاده از نعمتها رضایت خدا و آنچه او امر و نهی کرده است، مورد توجه نباشد، ناشکری واقعی محقق می گردد.
5-همواره باید بدانیم و به یاد داشته باشیم که هدایت و گمراهی فقط به دست خداست!
*********************************
پی نوشت:
1- أَبِی اَلصَّلْتِ اَلْهَرَوِیِّ قَالَ: کُنْتُ مَعَ اَلرِّضَا ع لَمَّا دَخَلَ نَیْسَابُورَ وَ هُوَ رَاکِبٌ بَغْلَةً شَهْبَاءَ وَ قَدْ خَرَجَ عُلَمَاءُ نَیْسَابُورَ فِی اِسْتِقْبَالِهِ فَلَمَّا صَارَ إِلَى اَلْمُرَبَّعَةِ تَعَلَّقُوا بِلِجَامِ بَغْلَتِهِ وَ قَالُوا یَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ حَدِّثْنَا بِحَقِّ آبَائِکَ اَلطَّاهِرِینَ حَدِیثاً عَنْ آبَائِکَ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ فَأَخْرَجَ رَأْسَهُ مِنَ اَلْهَوْدَجِ وَ عَلَیْهِ مِطْرَفُ خَزٍّ فَقَالَ حَدَّثَنِی أَبِی مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَلِیِّ بْنِ اَلْحُسَیْنِ عَنْ أَبِیهِ اَلْحُسَیْنِ سَیِّدِ شَبَابِ أَهْلِ اَلْجَنَّةِ عَنْ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ ع عَنْ رَسُولِ اَللَّهِ ص قَالَ أَخْبَرَنِی جَبْرَئِیلُ اَلرُّوحُ اَلْأَمِینُ عَنِ اَللَّهِ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُهُ وَ جَلَّ وَجْهُهُ إِنِّی أَنَا اَللَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنَا وَحْدِی عِبَادِی فَاعْبُدُونِی وَ لْیَعْلَمْ مَنْ لَقِیَنِی مِنْکُمْ بِشَهَادَةِ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ مُخْلِصاً بِهَا أَنَّهُ قَدْ دَخَلَ حِصْنِی وَ مَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی قَالُوا یَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ وَ مَا إِخْلاَصُ اَلشَّهَادَةِ لِلَّهِ قَالَ ع طَاعَةُ اَللَّهِ وَ طَاعَةُ رَسُولِ اَللَّهِ وَ وَلاَیَةُ أَهْلِ بَیْتِهِ ع / بحارالانوار ج 49 ص 120
2- قالَ الحُسَینُ علیهِ السلام : اَلاِستِدراجُ مِنَ اللهِ سُبحانَهِ لِعَبدِهِ اَن یَسبُغَ عَلیهِ النِّعَمِ وَ یَسلُبَهِ الشُکرَ / تحف العقول صفحه 250
3- دخل الحسین بن علی(ع) على علی بن أبی طالب «ع» و عنده جلساؤه فقال هذا سیدکم سماه رسول اللّه (ص) سیدا و لیخرجن رجلا من صلبه شبهی شبهه فی الخلق و الخلق یملأ الأرض عدلا و قسطا کما ملئت ظلما و جورا، قیل له و متى ذلک یا أمیر المؤمنین؟ فقال هیهات إذا خرجتم عن دینکم کما تخرج المرأة عن ورکیها لبعلها . الملاحم و الفتن ابن طاووس ج 1 ص 144
حدّثنا جعفر الجعفی عن یزید بن مرّة عن سوید بن غفلة، قال: قال سلمان یوم القادسیة-و أبصار کثرة الناس-: ترونهم یدخلون فی دین اللّه أفواجا، و الذی نفسی بیده لیخرجنّ منه أفواجا کما دخلوا فیه أفواجا / الملاحم و الفتن ابن طاووس ج 1ص 265
منبع: تاظهور