به گزارش مشرق به نقل از جهان، تاجزاده در اين نامه با اشاره به اينکه «جامعه پادگان نيست که بتوان به تن همه اونيفورم واحد پوشاند» ازمسئله حجاب انتقاد کرده است.
وي در بخشي از نامه خود آورده است : «حرف من اين است که باز کردن پاي حکومت به حوزه حجاب چه عوارضي دارد. چه مي‌دهيم و چه مي‌گيريم؟ بالاخره بايد معلوم شود که نقش و تأثير روش اجباري حجاب در عرصه‌هاي گوناگون اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و ديني و نيز در موضوعاتي مثل توريسم، برگزاري مسابقات قاره‌اي و جهاني ورزشي در کشور، فرار مغزها و سرمايه‌ها و مهم‌تر از همه بدبيني به اصل دين و اکثر قريب به اتفاق شعائر اسلامي چيست؟ »
او به طور مشخص خواسته تا مسئله حجاب آزاد شود و دولت نسبت به آن بي تفاوت باشد.
اينکه تاجزاده کليه امور ازجمله فرار مغزها و سرمايه ها را هم به حجاب مرتبط دانسته و حتي آنرا باعث بدبيني به اصل دين شمرده نشان دهنده فاصله و تفاوتي آشکار بين خواسته هاي اصلاح طلبان با گفتمان واقعي انقلاب اسلامي است.
اين اظهارت در حالي صورت مي گيرد که تاکنون کسي از فتنه گران به اين صراحت خواستار آزادي حجاب نشده بود . اين موضوع حجتي است براي همه کساني که باور نمي کردند که فتنه گران سال گذشته اهدافي غير از انتخابات را دنبال مي کردند و خواهان آزادي هاي ليبراليستي و اباحيگري بي قيد و شرط در مسائل فرهنگ عمومي جامعه بودند.
حجاب را که دستور شارع مقدس است «پوشاندن اونيفورم واحد» دانستن و کليه فرهنگ ملي و ديني جامعه را ناديده انگاشتن و حکم به خطا بودن آن دادن ، جز پيمودن راه غلط کساني که در برابر امام و انقلاب ايستادند نيست.
حجاب يک حکم قطعي اسلامي است با احکام قطعي اسلامي چه بايد کرد؟ آيا مي شود و مي توان اجراي احکام قطعي الهي را به دليل آنکه احتمالا کساني به سبب آن تصور نادرستي از اسلام به دست مي آورند تعطيل کرد؟
از نظر کدام عاقلي احکام الهي تعطيل شدني است؟ چه کسي يا کدام فقيه و متکلمي گفته اجراي احکام الهي را مي توان به نظر و سليقه افراد واگذار کرد؟
آيا از نظر تاج زاده مثلا اگر در جامعه اي کساني خواهان آزاد شدن دزدي بودند بايد با آن موافقت کرد؟ اگر کسي گفت به هيچ چراغ قرمزي التزام ندارد بايد دست اش را باز گذاشت تا همه چراغ ها را پشت سر بگذارد؟
اگر عدم رعايت قوانين عادي بشري و اجتماعي مثل عبور از چراغ قرمز ناصواب و نادرست است چگونه مي توان حکم به ناديده گرفتن احکام الهي داد؟
حجاب جزء احکام الهي و جزو قوانين خدا براي جامعه انساني است چگونه مي توان با اراده انسان در برابر اراده خدا ايستاد؟ آيا اين امر معقول است؟ و آيا صرفا با اينکه در فلان کشور چنين و چنان کردند مي شود نظر شارع مقدس را نسبي دانست و آنرا با نظر مردم تطبيق داد؟ درکجاي شرع گفته شده حجاب را به نظر مردم هر منطقه بگذاريم و اگر پذيرفتند تن دهند و اگر نپذيرفتند بي حجابي بلا اشکال است؟
واقعيت آن است که اصلاح طلبان همواره از «نص» و«نصوص ديني» آنچه را خود مي پسندند، مي خواهند و مطالبه مي کنند نه آنچه واقعا دين بدان امر کرده يا خواهان آن بوده است واين اصلي ترين و پايه اي ترين دليل فاصله گرفتن آنها از باور عمومي جامعه و مردم است. به معناي ديگر دين را به اندازه بينش خود قالب مي زنند نه آنکه خود در بلنداي مسلمات ديني قرار بگيرند .
درست به همين جهت در مواجهه با نص ، با انبوهي از پرسش هاي بي جواب مواجه مي شوند که هيچ راه حلي جز ناديده انگاشتن يا به تساهل و تسامح رد کردن آن ندارند. حجابي که تاجزاده مي گويد از اين دسته است ، لسان دين درباره حجاب روشن است و اين وضوح جاي تفسيرهاي نابه جا را هم بسته است حال چگونه مي توان چنين حکمي را با نظر عده اي نسبي و عرفي کرد؟ و ابعاد ديني آنرا ناديده انگاشت؟
به نظر مي رسد اونيفورم انديشه اي اصلاح طلبان به هويت هزار تکه اي تبديل شده که نشان دهنده ذهنيتي به شدت مشوش و پريشان است. تفکري که روز به روز نه تنها با انقلاب که با حقايق قطعي بشر نيز در تضاد قرار مي گيرد.
