به مديران کل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان هاي کشور رسما اعلام مي شود که فعالان رسانه اي استانشان را فراخوان کنند و قرار مي شود که از هر استان حدود 20 نفر دعوت شوند براي حضور در همايشي که عنوانش اين است: "نشست تخصصي نقش رسانه ها در تعامل با ايرانيان خارج از کشور".
بليط هاي پرواز گرفته مي شود و برخي نزديکترها هم با خودرو و قطار راهي مي شوند. زمان همايش صبح شنبه 25 دي ماه سال جاري اعلام شده و جالب اينکه به سبب اهميت حضور ميهمانان رسانه اي براي ميزبان بعضا از چند روز قبل از همايش ترتيب گرفتن بليط ها و پذيرش ميهمانان در هتل هائي مانند لاله، فردوسي و ... تهران صورت مي گيرد.
مديران خبرگزاري دولت -ايرنا- طي اقدامي سفارشي و براي اينکه همه مديرانشان باشند و نباشد که نباشند، بلافاصله روز بعد از اين همايش هم جلسه اي ويژه تدارک مي بينند در ايرناي وزين که احتمالا دست آوردهاي اين سفر خطير دست کم گرفته نشده و به ثمر بنشيند.

اما به راستي مگر قرار است چه اتفاق عظيمي رخ دهد ؟!
هيچ کدام از مديران ارشادي ارشاد نشده اند در باب برنامه ها و حتي آنان که در همايش هم حاضر مي شوند هم در پاسخ بي خبرند از تمهيدات و سين برنامه ها و در اين راستا دعوت ها هم کور و سليقه اي صورت مي گيرد بطوريکه از نوجوان تا پير سالخورده و از دبير سايت تا مدير باسابقه و از آماتور و خبرنگار تجربي تا مدرس مطبوعاتي فراخوان مي شوند! و البته غير رسانه اي هائي هم از استانداري ها و برخي مراکز ديگر هستند تا يک هزار نفري باشيم و جمعمان – يا جمعشان با ما - جمع باشد.
هيچ برنامه اي در هتل ها و در اوقات قبل و بعد ساعات همايش حاضران پيش بيني نشده و حتي بنابر عرف چنين برنامه هائي هماهنگي بازديد و جلسه و دعا و نماز جماعت و ... نيست که نيست حتي تمهيد برپائي نشست هاي تعاملي و گعده و گفتمان ميان اهالي رسانه اي با متوليان همايش و تبيين اهداف و ... هم تدارک ديده نشده و دريغ از يک خط توضيح مقدماتي و بروشور و ... دريغ.
به هر حال موعد همايش مي رسد و ياران از ساعت 6:30 صبح راهي سالن مي شوند و بالاخره مي رسند به سالن باشکوه و گران صداوسيما و در بدو حضور همراه با پذيرائي مفصل از نمايشگاه برگزيده اخبارهمايش قبلي بازديد مي کنند و جالب اينکه در اين باصطلاح نمايشگاه که با استندهاي ايستاده و بنر و فلکسي، برپا شده صرفا تيتر و ليد (طلايه) اخبار و آن هم عمدتا اخبار بنظر منفي و نقدهاي همايش قبلي در منظر چشم حاضران قرار گرفته است؛ هيچ تفاوتي هم نيست ميان تيتر کيهان و بي بي سي فارسي و فقط مهم اين است که در مورد همايش ايرانيان بوده باشد و البته برخي تيترها به دو يا چند بار بولد شدن و حتي پخش شدن در قالب آنونس و کليپ ميان برنامه همايش هم مي ارزد و البته لازم است که مجري اين برنامه هم بارها در سخنان خود بر بازديد ميهمانان از اين استندهاي بيلبوردگونه تاکيد کند، چرا که هدف مظلوم نمائي است و نشان دادن آنچه که يکي از سخنرانان اينترنتي خارج نشين همايش بصراحت مي گويد: برخي مغرضان (!) به ما توهين کردند ... .
يکي از جمله اين تيترها که بيش از 10 بار در لابلاي سخنان رئيس جمهور و برخي صاحب نظران رسانه اي گنجانده شده بود و با ريتمي تند به نمايش در مي آمد اين بود: "نادران: همايش ايرانيان وهن نظام بود"

اما براستي مگر انتقاد دکتر نادران و برخي دلسوزان ديگر نظام که در اين همايش در تضاد با تاکيد رهبري مبني بر اهميت مسائل هموطنانمان در اقصي نقاط عالم و مخالف با تاکيد رئيس جمهور محترم، به نحوي به سخره گرفته شده بود چه بود؟

هزينه همايش، شيوه هاي پذيرائي و هداياي اشرافي، جاي خالي بزرگان ايراني خارج از کشور، موازي کاري، سرمايه‌گذاري در ايران يا سرمايه‌گذاري نفتي، دعوت از عناصر ضد انقلاب و معلوم الحال و برخي ابهام ها و پرسش هاي ديگر که البته هيچ کدام پاسخ داده نشد و صرفا در فضائي احساسي، اشاره و مورد هجمه و تاخت و تاز قرار مي گيرد آن هم در جمعي که اهل رسانه اند و مي توانند و بلکه شايد بزعم مسئولان همايش بايد ضمن توبه، از اين پس به گونه اي متملقانه به آن ها بپردازند -يا به نقد نپردازند- و در راستاي اهداف کوتاه مدت متوليان اين همايش و چه بسا بلندمدت -تا انتخابات مجلس و رياست جمهوري- آنان قرار گيرند.

ترکيب سخنرانان نيز در نوع خود جالب توجه بود و گرچه تعدادي از رسانه اي هاي مجرب نيز در اين همايش به ايراد سخن پرداختند اما عمده سخنرانان و از جمله مدير باسابقه روزنامه گل و بلبل اطلاعات به تمجيد از مشائي و ملک زاده پرداختند ضمن اينکه حجت الاسلام دعائي به تحريک مجري مدعي مراسم ، در آغاز سخن، با ذکر نام جناب شريعتمداري، کيهان را نماد جباريت نظام دانست!

اين همايش، طبق برنامه و به مدد ساز و کارها و کادرهاي اداري جمهوري اسلامي و هزينه هاي بيت المال و ... در نوع خودش از نظر توجه به رسانه ها -آنهم بومي ها و کف جامعه اي ها- و تعداد پرشمار خبرنگار و عکاس، کم سابقه و شايد در ساليان اخير بي سابقه مي نمود.

در حالي که اين آئين به اواسط زماني اش نزديک شده بود با حضور اسفنديار رحيم مشايي رييس دفتر رييس جمهور، دچار همهمه شد بطوريکه مجري مراسم هم مجبور به قطع سخنان سخنران شد تا به عکاسان تذکر دهد که بنشينند و آرام باشند و ....

انگار ابر و باد و مه و خورشيد و فلک به کار افتاده بود تا آخرين سخنران و اصلي ترين خطيب به روي جايگاه برود و همزمان با اذان ظهر و تا ساعتي پس از حي علي خيرالعمل که همان صلوه باشد، به ايراد سخن بپردازد و به نحو برنامه ريزي شده اي خطابه قراي تبليغاتي سر دهد و با زيرکي به زبان داد دفاع از ولايت و رهبري سر دهد و احمدي نژاد را به عنوان نزديک ترين فرد به رهبري و نماد اصولگرائي معرفي نمايد و سعي در ارائه چهره اي موجه و متفاوت با گذشته اش در منظر ارباب جرايد داشته باشد.

خب ديگر تعامل صورت پذيرفت و جالب اينکه از پس استماع سخنان آقاي مشائي، ميهمانان نه مشايعت کننده اي داشتند و نه حتي حداقل تمهيدات در سرويس دهي به آنان وجود داشت که پذيرائي سرپائي ناهار و بي نظمي و بي برنامه گي اتوبوس ها و ... غيب شدن رابطان همايش در هتل ها از آن جمله بود و هرچند انواع برگه ها و نشريات ريز و درشت در اختيار حاضران قرار مي گرفت اما متوليان همايش حتي يک پک يا بسته فرهنگي منسجم درمورد همايش، پيش بيني نکرده بودند.

اما به راستي چنين همايشي و با اين سطح و هزينه، آيا نمي توانست ثمرات شيرين تر و بهينه اي جز همان چند ساعت سخنراني داشته باشد؟ آيا نمي شد همايش اينترنتي و ويدئو کنفرانسي و با تدارک و شناخت و آمادگي قبلي ميهمانان باشد؟ به راستي چه تعاملي با رسانه اي هاي ميهمان صورت گرفت وقتي که حتي يک برگ نظرخواهي از آنان انجام نشد و حتي شماره و نشاني و ايميل آنان را جهت تداوم ارتباط مطالبه نکردند.

آيا نمي شد پيشنهادات و راهکارهاي اهالي رسانه را جهت تعامل و بهبود برنامه هاي آتي خواستار شد يا طي جلسات و احتمالا کميسيون هاي تخصصي به راهکارهاي ارتباطي با ايرانيان خارج از کشور دست يافت؟ آيا تسهيل تعامل با ايرانيان خارج از کشوربه برکت اين همايش ممکن نبود و نمي شد حداقل براي ارتباط و مصاحبه هاي رسانه ها با ايرانيان متخصص و متقابلا ارتباط آنان با رسانه هاي داخلي ليستي آماده و در اختيار حاضران ارائه نمود؟ آيا براستي تعامل رسانه ها با ايرانيان خارج از کشور ملاک بود يا جناب مشائي؟! و البته گذشت زمان روشنگر خوبيست تا سيه روي شود هر که در او غش باشد.

الف