مشرق _ سبک زندگي (life style) در مطالعات فرهنگي به مجموعه ی رفتارها و الگوي کنشهاي هر فرد که معطوف به ابعاد هنجاري و معنايي زندگي اجتماعي است اطلاق ميشود. کشور ما ضمن برخورداري از جمعيتي جوان و جامعهاي در حال تغيير، نیازمند شناخت روزافزون مسائل در حال تغییر نسل جوان ايراني است. يکي از مهمترین مسائل در اين زمينه، موضوع سبک زندگي و جوانان است. مصرف مواد مخدر، مصدومیت ناشی از حوادث مختلف به ویژه معلولیت و مرگ ناشی از سوانح رانندگی، تغذیه نامناسب، فقدان فعالیت های فیزیکی، استعمال مواد دخانی و رفتارهای جنسی پر خطر از جمله چالش هایی است که نوجوانان و جوانان ایرانی با آن رو به رو هستند. از سویی دیگر فرهنگ مصرف به همراه تکنولوژیهای جدید باعث شده جوانان بیشتر در معرض تولیدات فرهنگی غرب مانند ماهواره، فیلم، بازیهای رایانهای و موبایل ... باشند. به موازات این تغییرات، در بدنه جامعه نیز تحولاتی صورت گرفته است. نمیتوان انکار کرد که جاذبههای فرهنگ مصرفی- رسانهای، الگوهای جمعی رفتاری را که ممکن بود جوانها با حرکتهای مدنی خودشان به نتیجه برسانند در حاشیه قرار داده است. بهطور حتم ما با تجربیات جدیدی از جوانیکردن روبهرو خواهیم شد که تنوع آن شاید برنامهریزی و سیاستگذاری را دشوار خواهد کرد.
با توجه به نقشي كه جوانان هر كشور در حيات و بالندگي آن ايفا ميكنند سرمايهگذاري در امر آموزش و تربيت صحیح و ورزش جسم و روح آنان ضرورتي اجتنابناپذير است. دورة جواني، دورة شكلگيري و قوام يافتن شخصيت فرد و هويت فرهنگي اوست. در اين دوره فرد متناسب با اطلاعاتي كه از طريق نهادهاي اجتماعي دريافت ميكند، هنجار و ارزشهاي جامعة خود را دروني ميكند. سبکها و نحوه ی گذران اوقات فراغت جوانان ميتواند نقشي مؤثر در شكلگيري شخصيت آنان و همين طور سازندگي جامعه داشته باشد. لذا اهتمام به مطالعه در اين خصوص و برنامه ريزي براي آن، از دغدغه هاي اصلي دست اندركاران این مهم (وزارتخانه ورزش و جوانان) به شمار مي رود. به هر تقدير گرچه طی سال های اخیر قدمهای مؤثر و مفیدی در زمینه ی پژوهش درباره ی اوقات فراغت جوانان ونیز برنامه ریزی برای پر کردن این اوقات در بین گروه های مختلف جوانان برداشته شده، اما این مطالعات و اقدامات «ناکافی» بوده و کمتر در معرض بررسی، نقد و قضاوت صاحبنظران قرار گرفته است.
آسیب شناسی سبک زندگی جوانان در طول سه دهه
الف- شکاف نسلی
جوانان همیشه زندگی متفاوتی با نسلهای قبلی خود دارند که از آن با عنوان «شکاف نسلی» نام برده میشود. جوانها به عنوان پیشگامان تغییرات اجتماعی در هر جامعهای جلوهای از آینده نزدیک و دور جامعه کنونی هستند. همه تحولاتی که درون و خارج مرزها و ذهنیت آنها رخ داده، تغییر در سبک زندگی آنها را هم بهدنبال داشته است.
ب- فرهنگ رسانه ها
معیار مؤثر دیگر در سبک زندگی جوانان، تنوع و تکثر رسانههایی است که ارزشهای جوانان از آنها متأثر میشود. فضای مجازی و فرهنگ رسانهای بهعنوان گروههای مرجع بر ارزشهای جوانان تأثیر میگذارد. رسانهها بهصورت مستقیم عاملی هستند که افقها و اولویتهای متفاوتی را در معرض دید جوانان قرار میدهند.
ج- مصرف گرا شدن جوانان
علاوه بر اینها خود مفهوم جوانی نیز تغییر کرده است. منظور از تغییر، مصرفی شدن جوانی است. بهنظر میرسد که قرار است همه چیز با محک و معیار جوانی سنجیده شود. برآیند چهره، پوشش و نگاه جوانانه و پرانرژی و خطرپذیر آنها در سبک زندگی تأثیر گذاشته است. مراد از سبک زندگی الگوهایی از رفتار و کنش است که افراد و گروهبندیهای اجتماعی را از هم متمایز میکند. با نگاهی به جامعه خود میبینیم که در فرایندهای دو سه دهه اخیر، رشد طبقه متوسط بهخصوص بعد از جنگ تحمیلی و افزایش جمعیت، باعث بهوجود آمدن تغییراتی در جامعه ایرانی شده است. جوانهای امروزی آشکارا مصرفیتر شدهاند، زندگی را بیشتر برای حال میخواهند و نگاه تحقیرآمیز به فرصتهای زندگی دارند و مصرف (نه به معنای بد آن) را برای حال میخواهند. اولویتهای ارزشی آنها متأثر از زیبایی دوستی است اما در عین حال توجه به معیارهای اخلاقیهم وجود دارد. براساس تعریفهای موجود از جوانی، افراد بین 19 تا 30سال را جوان مینامند ولی بین بچههای 19ساله امروزی با بچههای 5-24 ساله و کسانی که حدود 30سال سن دارند تفاوت بسیار است. این نسل بهعنوان نسل دیجیتال در مجاورت فضای مجازی و بازیهای رایانهای بودند. این نسل با جوانهای همه دنیا اشتراکاتی دارند و در ایران نیز بهنظر میرسد مصرف، روی شناخت آنها تأثیر گذاشته است.
د- تأثیر تحولات، انقلاب و جنگ تحمیلی بر شیوه زندگانی جوانان
اگر براساس سازه تاریخی و عینی اگر یک دهه به عقب برگردیم، به متولدین دهه 60 میرسیم. این افراد براساس تلفیقی از دوره پس از جنگ و انقلاب و سالهای صلح هستند. این افراد تحولات تکنولوژیک، ارتباطی و مصرفگرایی با درجات کمتر را تجربه کردهاند. دهه پنجاهیها نسل سوم انقلاباند که براساس سبک زندگی و مصرفشان میتوان تفکیک بین آنها و دیگران ایجاد کرد. فضای رسانهای- کارتونها و فیلمها- که در مجاورتش بودند، نوع آموزههای مدرسه و جامعه، ارتباطی که خانواده با آنها برقرار کرده، فرصتهایی که برای مصرف کردن در اختیار داشتند دهه پنجاهی را ساخته است. تجربه جنگ و کمیابیها و محدودیتهای آن زمان بر این نسل تأثیرات خود را داشته است. ایدئولوژیهای حاکم بر جامعه، فرایند اجتماعی شدن در متن عمومی جامعه را فراهم میکرد و برای خانوادههای پر جمعیتتر از الان نیز فرصتی را برای با هم زیستن، تفریح و فراغت ایجاد میکرد. کمتأثیربودن فرهنگ رسانهای و اهمیتداشتن بیشتر گروههای نقش، شاخصهایی است که برای دههپنجاهیها قابل طرح است. البته این مرزبندیها بیشتر برای توضیح و فهم بهتر ارتباط بین نسلها و تغییرات آنها مناسب است.
ارایه راهکار
الف- بهره گیری از ظرفیت خانواده و والدین
خوشبختانه ارتباطات بین نسلهای جامعه ایران به گسست منتهی نشده است و تفاوتها عملا تنش در روابط معنوی و عدموفاق و ارتباط را ایجاد نکرده است. شواهد زیادی وجود دارد که خانوادهها بیشترین سرمایهگذاری و قویترین احساس و تعهد را به فرزندان جوانشان دارند. آمارها نشان میدهد که جوانها همچنان مسائل را با خانوادههایشان مطرح میکنند. اما باید بگوییم که رقیبهای جدیای از راه رسیدهاند و انتظار میرود که در یکی دو دهه آینده نقش مرجع را کسانی دیگر ایفا کنند. البته خانوادهها هم دیگر به معنای گذشته انتظار کنترل همه جانبه و شباهت رفتاری با الگوها و هنجارها و خواستههای خود را ندارند. این معنای بیتفاوتی و رفع تکلیف از جانب خانوادهها نیست. آزادسازی هنجاری باعث شده خانوادهها به وجوهی از رفتار فرزندانشان توجه داشته باشند که برای بقا و سلامت و زندگی اجتماعیشان تعیین کنندهتر است. کاهش تورم هنجاری و اجتماعی شدن و تأثیرگذاری دوطرفه در مسائل فرهنگی، ویژگیای است که در خانوادهها رخ داده است. همانطور که کلیت جامعه به سمت جوانی جدید میرود، خانوادهها هم تغییر کردهاند. بنابراین اگر از موارد افراطی در خانوادههای نابسامان ناشی از طلاق، اعتیاد، فقر فرهنگی و... بگذریم به نظم جدیدی میرسیم که به آن انقطاع نسلها نمیگویند.
ب- ارتقای سبک زندگی سالم توسط وزاتخانه ورزش و جوانان
با افزایش دانش و آگاهی نوجوان و جوانان ایرانی در این زمینه ها، با برخورداری از خدمات بهداشتی و آموزشی و همچنین همراهی همسالان، آنها توانمندتر شده و قادر خواهند بود تا انتخاب هایی بهتر، عاقلانه تر و مبتنی بر سلامت برای زندگی خود داشته باشند که نه تنها بر زندگی آنها بلکه بر آینده خانواده و جامعه ای که در آن زندگی می کنند نیز تاثیر مستقیم خواهد داشت. بنابراین ارتقا سبک زندگی سالم در میان نوجوانان و جوانان می بایستی جزء اولویت های برنامه ریزی وزارت ورزش و جوانان باشد. در قالب این برنامه علاوه بر اطلاع رسانی به گروه های مختلف، می توان مطالب آموزشی متعددی تولید و آموزش داد. در کنار این برنامه ها یونیسف می تواند با سازمان های مرتبط دیگر از جمله وزارت ورزش و جوانان و سازمان جوانان هلال احمر برای ترویج برنامه ریزی جوان- محور و اجرای طرح ها و سیاست هایی که به ارتقا سبک زندگی سالم در میان نوجوانان کمک می کنند، همکاری کند. هدف از این برنامه ها افزایش دانش و تغییر رویه و رفتارهایی است که به بهبود وضعیت سلامت اجتماعی نوجوانان و جوانان ،کاهش حوادث ترافیکی و ترویج فعالیت های فیزیکی و ورزش جسمانی و همگانی آنان منجر می گردد.
سبک و شیوه زندگی ایرانی – اسلامی جوانان در کلام رهبر انقلاب
«يكى از ابعاد پيشرفت با مفهوم اسلامى عبارت است از سبك زندگى كردن، رفتار اجتماعى، شيوهى زيستن اين يك بُعد مهم است؛ ما اگر از منظر معنويت نگاه كنيم، بايد به سبك زندگى اهميت دهيم؛ اگر به معنويت و رستگارى معنوى اعتقادى هم نداشته باشيم، براى زندگى راحت، زندگى برخوردار از امنيت رواني و اخلاقي، باز پرداختن به سبك زندگى مهم است. بنابراين مسئله، مسئلهى اساسى و مهمى است. بحث كنيم دربارهى اينكه در زمينهى سبك زندگى چه بايد گفت، چه ميتوان گفت. عرض كرديم؛ اين سرآغاز و سرفصل يك بحث است. . . مسئلهى خانواده، سبک ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوى مصرف، نوع تفریحات، مسئلهى کسب و کار، رفتار ما در دانشگاه، رفتار ما در مدرسه، رفتار ما در ورزش، رفتار ما در رسانهاى که در اختیار ماست، همگی بخش های حقیقى و اصلى تمدن و سبک زندگی اسلامی است. قضیه این است که ما بتوانیم متن زندگى را، این بخش اصلى تمدن را اصلاح کنیم. البته در انقلاب، در این بخش، پیشرفت ما چشمگیر نیست؛ در این زمینه، ما مثل بخش اول حرکت نکردیم، پیشرفت نکردیم. خب، باید آسیبشناسى کنیم؛ چرا ما در این بخش پیشرفت نکردیم؟بنده طرفدار این نیستم که حالا در مورد لباس، در مورد مسکن، در مورد سایر چیزها، یکباره یک حرکت جمعى و عمومى انجام بگیرد؛ نه، این کارها باید بتدریج انجام بگیرد؛ دستورى هم نیست؛ اینها فرهنگسازى لازم دارد. همان طور که گفتم، کار نخبگان است، کار فرهنگسازان است. و شما جوانها باید خودتان را براى این آماده کنید؛ این، رسالت اصلى است.»
نکته قابل توجه در بیانات معظم له، ارائه این مبحث در میان جوانان است. ایشان، همچون برخی موارد مشابه، یکی از راهبردیترین مسایل و دغدغههای خود و حکومت اسلامی را در میان جوانان مطرح نمودند تا ضمن تاکید بر اهمیت مداخله ایشان در امور، وظیفه سنگین تبیین و صد البته پیادهسازی سبک زندگی اسلامی را بر دوش جوانان نهادند. اگر چه ایشان فرمودند «باید همه احساس کنند که مسئولیت ایجاد تمدن اسلامی نوین بر دوش آنهاست؛» لکن با ارائه مبحث در میان جوانان تاکید خود بر نقش جوانان را نشان دادند. مشابه این تاکید در مقابله با فتنهها در دیدار با دانشجویان و جوانان، و یا تاکید بر گسترش علم و پژوهش در دیدار با نخبگان جوان نیز بوده است.
یاسر تک فلاح، دانشجوی دکترای رشته فقه و حقوق