
گروه بینالملل مشرق - روزنامه الأخبار لبنان نوشت: در شرایطی که انتظار میرود فضای جدیدی در روابط ایران و آمریکا ایجاد شود، منافع روسیه و عربستان نیز به هم برخورد میکند. هر دو کشور با پروندههایی روبرو هستند که یکی از آنها لبنان است حال باید پرسید نتیجه این پیوند منافع چه خواهد بود؟
لبنانیها در هفتههای اخیر تحولات روابط عربستان و آمریکا را دنبال میکنند. شاید تأخیر دیدار میشل سلیمان رئیس جمهور لبنان از ریاض نتیجه کوچکی از پیامدهای این تأخیر برای لبنان بعد از تحولات مرتبط با مسئله سوریه و گفتگوی بین ایران و آمریکا باشد، اما باید گفت نقطه نظرات و مسائل مختلفی وجود دارد که به مراتب اهمیت و تأثیر بیشتری در فرایند حوادث خاورمیانه دارد.
آمریکا و عربستان، در روابط خود در خصوص مقوله تروریسم ( که در ترسیم سیاست خارجی ایالات متحده از اولویت استراتژیک برخوردار است) داری نگاهی متفاوت هستند. عامل این اختلاف دیدگاه، توجه همیشگی عربستان به برخی از تشکیلات بنیادگرا است که از گذشته تاکنون در برخی کشورهای منطقه در راستای منافع این کشور حرکت میکنند. این در حالی است که عربستان همیشه اعلام کرده که از این تشکیلات حمایت نمیکند، اما دائماً و بخصوص بعد از حوادث 11 سپتامبر، با این اتهام روبروست.
با اینکه ریاض و واشنگتن از لحاظ تاریخی با یکدیگر در ارتباط هستند، اما این روابط بعد از حوادث 11 سپتامبر که ارتش آمریکا در حوزه نفوذ اطلاعاتی و مزدوری عربستان وارد شد، دچار نوسان شد. با این وجود عربستان نتوانست از حمایت آمریکا دست بردارد و به هنگام حمله ایالات متحده به افغانستان و صدام حسین به بهانه مبارزه با تروریسم در کنار این کشور باقی ماند و به ناچار تسهیلات لوجستیک در اختیار آمریکائیها قرار داد.
با پیدایش بهار عربی اختلاف دیدگاه دو کشور در خصوص مسائل منطقه افزایش یافت. اساساً عربستان از سخنان باراک اوباما در دانشگاه قاهره در سال 2009 استقبال نکرد. اوباما در این سخنرانی خواهان کنارگذاشتن رادیکالیسم دینی و احترام به آزادیهای دینی و توجه به حقوق زن بر اساس آموزههای اسلامی شد.

اوباما در سفر به آنکارا از تجربه اخوانالمسلمین در تشکیل حکومت عدالت و توسعه استقبال کرد. در آن زمان برای چگونگی رویارویی با حوادث بهار عربی در مصر و تونس، تا حد زیادی به مفهوم مدیریت اخوانی که نوعی مدیریت جدید به شمار میرفت، توجه می شد . آمریکائیها در پی گسترش الگوی اخوانی بودند و این امر خشم سعودیها را برمی انگیخت، چرا که احساس می کردند زعامت اسلامی خود را از دست خواهند داد و ترکیه تلاش خواهد کرد رؤیای احیای امپراطوری عثمانی در منطقه را زنده کند. با شکل گیری انتخابات مصر و تونس و دستیابی اخوانیها به قدرت، چنین به نظر رسید که آمریکا در حال اتمام فرایند کنار گذاشتن حکومتهای سنتی است. یعنی همان محور عربستان که حامی رژیمهای دیکتاتور و دوست خود در منطقه است.

سیاست عربستان در مصر، تونس، یمن و لیبی بر خلاف سیاست آمریکا بود. به نظر میرسد سیاستهای اوباما خوشایند سعودیها نیست. به محض اینکه نشانههای احتمال سرنگونی نظامهای اخوانی آشکار شد، عربستان فرصت را غنیمت شمرد و برای کنترل نظام تونس و مصر فشار مالی و سیاسی خود را بر این دو کشور افزایش داد. این کشور بعد از دخالت در بحرین و یمن در چارچوب بسیج توانائیهای منطقهای خود برای ورود به یک نبرد باز سیاسی با واشنگتن، هم اکنون نیز برای روی کار آمدن نظامی موافق خود در مغرب بر این کشور فشار وارد میکند.
در پی گفتگوهای آمریکا و روسیه در خصوص پرونده سلاحهای شیمیایی سوریه که به صدور قطعنامه شورای امنیت براساس پیشنویس ارسالی آمریکا منتهی شد، گویا باز شدن دریچه گفتگوی ایران و آمریکا که به قطعی روابط پایان داد، بی موقع باز شد. این امر خوشایند سعودیها نبود. روسیه امروز نیز به مانند گذشته مخالف رشد اخوانالمسلمین است و بر اساس پیوند منافع منطقهای، سیاسی و اقتصادی خود با عربستان این موضوع را دنبال میکند. البته تحولات سوریه نیز بر شدت این امر افزوده است. گفته میشد در ماههای گذشته بندر بن سلطان در خواستهایی را از ولادیمیر پوتین داشت. پوتین در جواب وی گفته بود که از حمایت بشار اسد دست برنمیدارد.
این در حالی است که بر اساس برخی گزارشهای غربی، پوتین به سعودیها گفته بود که اگر توانستند به همراه مخالفان سوریه دولت دیگری را تشکیل دهند، روسیه مخالفت نمیکند. به هر حال پوتین در دو موضع با سعودیها همرأی بود، یکی مبارزه با اخوانیها و جلوگیری از توانمند شدن آنها در سوریه و جلوگیری از انتقال گاز قطر به اروپا از مسیر مدیترانه با هدف از جلوگیری از رقابت گازی با روسیه.

با افشای جزئیات گفتگوهای ایران و آمریکا، عربستان نگران شد. با این حال زود است که درباره نقش مؤثر عربستان در کشورهای منطقه، که در رأس آنها عراق، سوریه و لبنان قرار دارند، چیزی بگوئیم. باید پرسید آیا عربستان میتواند در انتخابات آینده عراق و ریاست جمهوری لبنان نقش فعالی ایفا نماید؟ سؤال دیگر اینکه این کشور چطور میتواند بعد آشکار شدن فضای گفتگو بین ایران و آمریکا و درخواست از حسن روحانی رئیس جمهور ایران برای شرکت در مراسم حج که به گفته حسین امیر عبداللهیان معاون وزیر امور خارجه در جدول زمانی برنامههای روحانی وارد نشده است از مخالفان سوریه حمایت کند.
همچنین زود است که بر گفتگوهای ایران و آمریکا، آمریکا و روسیه و نیز عربستان و روسیه تکیه کرد. بخصوص آنکه پیشتر ریاض قبل از شکلگیری جنگ در سوریه، تلاش کرده بود، با طرح برخی پیشنهادات و معاملات تسلیحاتی به روسیه، این کشور را با خود همراه کند.
ترکیه نیز بعد از از بین رفتن رؤیای حزب عدالت و توسعه برای انسجام بخشیدن به اخوان در مصر، غزه، سوریه و تونس به این تحولات چشم دوخته است. اگر چه این اولین باری نیست که آمریکائیها و ایرانیها (البته نه در سطح ریاست جمهوری) با هم ارتباط برقرار کردهاند، اما هنوز کلاف این ارتباط کاملاً تنیده نشده است. با این حال ارتباط بین این دو کشور دو نتیجه در پی داشت، یکی نگرانی ترکیه، عربستان و روسیه و ایجاد برخی تحرکات در داخل ایران که ممکن است به تقویت تدریجی نقش تیم اصلاحطلب و رفع تحریمها در برابر اصولگراها منجر شود.
تا زمان رفع تمامی این درگیری های منطقه ای و تا زمانی که لبنان وزنه حل مسائل عربستان و روسیه و نیز ایالات متحده و ایران باشد، اوضاع داخلی همچنان در نوسان خواهد بود.