گروه بین‌الملل مشرق - "غالب قندیل" تحلیلگر مسایل منطقه‌ای در مقاله‌ای نوشت که ایران با 33 سال پایمردی در مقابله با محاصره آمریکایی و غربی شرایط خود را به آمریکا در به رسمیت شناختن ایران به عنوان یک قدرت مستقل با قدرت روزافزون در دنیای کنونی تحمیل کرد و موفق شد با عنایت رهبری ارزشمدارانه و حکیمانه خود این اعتراف را در شکل و مضمون با حفظ شروط تمامیت خواهانه خود که متناسب با عزت و کرامت ملی بود به دست آورد، این در حالی بود که ملت ایران از زمان پیروزی انقلاب اسلامی جانفشانی‌های زیادی در مقابله با استعمار و صهیونیسم از خود نشان داده بود.
قندیل در این رابطه به چند نکته اشاره می‌کند که عبارتند از:
اول: اعتراف آمریکا به قدرت ایران و ورود این کشور در جمع کشورهای بزرگ در دنیای معاصر با حفظ تمامیت و حقوق خود از جمله در برنامه صلح آمیز هسته‌ای بی نقص بود و ایران هیچ عقب‌نشینی را حتی در شکل مواضع از خود نشان نداد.
این آغاز افزایش قدرت ایران در محافل بین‌المللی است که در پی پایداری های این کشور در مقابله با آنها و سازمانهای گسترده و پیچیده‌ای از تدابیر ضد ایرانی و تحریم‌ها علیه این کشور صورت گرفته است، اما ایران با قدرت داخلی و امکانات بالای خود و با پایمردی ملتش در برابر این ضربه‌های سهمگین که مراحلی از ویرانی و کشتار و توطئه علیه تهران را از سوی توطئه‌گران غربی و اسرائیل و گروهک‌های تروریستی و شبکه‌های جاسوسی وابسته به آنها به راه افتاده بود، مقاومت کرد.
خونبارترین این اقدامات حمله به ایران به محض پیروزی انقلاب اسلامی بود که با واسطه رژیم‌های خلیج فارس صورت گرفت تا این کشور را دچار فرسودگی کند و مانع از ایجاد یک پایگاه آزاد و مستقل در مشرق زمین و تلاش برای ایجاد قدرتی برای استقبال از آرمانهای ملت‌های منطقه از جمله آرمان فلسطین شود.
دوم: ایران که قدرت خود را از امکانات داخلی و ذاتی در مقابله با تحریم‌ها گرفته است، در توانمندیهای تکنولوژیکی خود در اشغال فضا نیز موفق بوده و برای انرژی هسته‌ای در راستای برنامه‌های اقتصادی و توسعه توانمندیهای علمی نیز سرمایه‌گذاری کرده است، این کشور با همکاری دولت‌های مستقل مبارز با سلطه‌جویی آمریکایی مثل روسیه و چین و کره و برزیل و ونزوئلا و هند و با تکیه بر قدرت‌های ذاتی خود موفق شده منابع اقتصادی و شراکت‌های تجاری خود را در سطح جهان توسعه داده و به همین علت به نمونه‌ای ویژه و پیشرفته از کشورهای جهان سوم در عرصه توسعه و استقلال و پذیرفتن روش مقاومت و جنبش‌های آزادیبخش در برابر هیمنه استعماری تبدیل شده است.
ایرانی‌ها جانفشانی‌های زیادی برای استقلال کشورشان تحمل کردند و به این صورت به یک غایت تاریخی دست پیدا کرده‌اند که ذهن شهروندان و رهبران ایران را از زمان انقلاب اسلامی در مورد نحوه تعامل با قدرت بالا و مستقل ایرانی و تحمیل به رسمیت شناختن ایران به غرب را به خود اختصاص داده است؛ تمامی برنامه‌ریزی های ایران از 33 سال پیش تاکنون برای تحقق این هدف بود و اعتراف آمریکا به قدرت ایران نشانه موازنه جدید در منطقه بویژه در میان کشورهای خلیج فارس و معادلات آن است و نشان می‌دهد که حضور ایران در تمامی وقایع سیاسی و اقتصادی منطقه و جهان مقرر و سرنوشت ساز است.
سوم: تاکید راهبردی بر اهمیت ائتلاف ایران و سوریه برای حمایت از محور مقاومت بر ضد اسرائیل و نقش آن در استفاده ایران از روش استقلال خواهانه در عرصه جهانی ضروری است؛ اگر پایداری ملت رهبری سوریه باعث بروز فرصتی گرانبها برای ملت‌های منطقه و آزادی از هیمنه یک جانبه آمریکا شد، ائتلاف بین ایران و سوریه نیز باعث شد تا معادله‌های بازدارنده در برابر تجاوز علیه این کشورها رقم بخورد و پیروزی‌های محور مقاومت بر رژیم صهیونیستی از سال 2000 تاکنون به دست آید.
قندیل تاکید کرد که امروز آيت‌الله سید علی خامنه‌ای، رهبر معظم ایران موفق شده که به تمامی طرف‌های مجادله‌کننده بویژه اقلیت مخالفان داخلی ایرانی بگوید که حوادث نشان داده که سرمایه‌گذاری ایران در حمایت از مقاومت و سوریه گنجی راهبردی است که به ایران اجازه می‌دهد دستاوردهایی را محقق کند که هنوز در ابتدای آن هستیم، دستاوردهایی که جایگاه رفیع مورد نظر تمام ایرانی ها را به آنها خواهد داد.
ایشان می‌تواند به ملت خود تأکید کند که درگیری علیه رژیم صهیونیستی و حمایت از سوریه و مقاومت یک ویژگی راهبری و مملو از پیروزی‌ها و نتایج سیاسی و اقتصادی بی نظیر برای ایران بوده و محاصره و تحریم‌های بین‌الملی را از ایران برداشته و به رسمیت شناخته شدن قدرت ایران از سوی جامعه جهانی را به دنبال داشت، بنابراین سرمایه گذاری ایران یک معامله با سود بوده و بر خلاف تبلیغات دشمنان داخلی و خارجی ایران سرباری برای این کشور نیست.
قندیل در پایان این مقاله تاکید می‌کند که تعهد ایران به ائتلاف‌ها و شرکای خود از امور مسلم است و تمای طرف‌های مورد اعتماد ایران جانفشانی‌های متقابل و دوطرف را تجربه کرده‌اند، این رابطه‌ای است که هرگز از بین نمی‌رود و چالش‌های بزرگ، صحت و عمق این مناسبات را تایید کرده است. از اینجاست که ائتلاف مقاومت و تمامی طرف‌های آن که در بازدارندگی تجاوز علیه سوریه موفق شده‌اند، باید آماده بهره‌برداری از معادلات جدید برای ترسیم مجدد چهره منطقه مبتنی بر پیروزی خود باشند.
قندیل در این رابطه به چند نکته اشاره می‌کند که عبارتند از:
اول: اعتراف آمریکا به قدرت ایران و ورود این کشور در جمع کشورهای بزرگ در دنیای معاصر با حفظ تمامیت و حقوق خود از جمله در برنامه صلح آمیز هسته‌ای بی نقص بود و ایران هیچ عقب‌نشینی را حتی در شکل مواضع از خود نشان نداد.
این آغاز افزایش قدرت ایران در محافل بین‌المللی است که در پی پایداری های این کشور در مقابله با آنها و سازمانهای گسترده و پیچیده‌ای از تدابیر ضد ایرانی و تحریم‌ها علیه این کشور صورت گرفته است، اما ایران با قدرت داخلی و امکانات بالای خود و با پایمردی ملتش در برابر این ضربه‌های سهمگین که مراحلی از ویرانی و کشتار و توطئه علیه تهران را از سوی توطئه‌گران غربی و اسرائیل و گروهک‌های تروریستی و شبکه‌های جاسوسی وابسته به آنها به راه افتاده بود، مقاومت کرد.
خونبارترین این اقدامات حمله به ایران به محض پیروزی انقلاب اسلامی بود که با واسطه رژیم‌های خلیج فارس صورت گرفت تا این کشور را دچار فرسودگی کند و مانع از ایجاد یک پایگاه آزاد و مستقل در مشرق زمین و تلاش برای ایجاد قدرتی برای استقبال از آرمانهای ملت‌های منطقه از جمله آرمان فلسطین شود.
دوم: ایران که قدرت خود را از امکانات داخلی و ذاتی در مقابله با تحریم‌ها گرفته است، در توانمندیهای تکنولوژیکی خود در اشغال فضا نیز موفق بوده و برای انرژی هسته‌ای در راستای برنامه‌های اقتصادی و توسعه توانمندیهای علمی نیز سرمایه‌گذاری کرده است، این کشور با همکاری دولت‌های مستقل مبارز با سلطه‌جویی آمریکایی مثل روسیه و چین و کره و برزیل و ونزوئلا و هند و با تکیه بر قدرت‌های ذاتی خود موفق شده منابع اقتصادی و شراکت‌های تجاری خود را در سطح جهان توسعه داده و به همین علت به نمونه‌ای ویژه و پیشرفته از کشورهای جهان سوم در عرصه توسعه و استقلال و پذیرفتن روش مقاومت و جنبش‌های آزادیبخش در برابر هیمنه استعماری تبدیل شده است.
ایرانی‌ها جانفشانی‌های زیادی برای استقلال کشورشان تحمل کردند و به این صورت به یک غایت تاریخی دست پیدا کرده‌اند که ذهن شهروندان و رهبران ایران را از زمان انقلاب اسلامی در مورد نحوه تعامل با قدرت بالا و مستقل ایرانی و تحمیل به رسمیت شناختن ایران به غرب را به خود اختصاص داده است؛ تمامی برنامه‌ریزی های ایران از 33 سال پیش تاکنون برای تحقق این هدف بود و اعتراف آمریکا به قدرت ایران نشانه موازنه جدید در منطقه بویژه در میان کشورهای خلیج فارس و معادلات آن است و نشان می‌دهد که حضور ایران در تمامی وقایع سیاسی و اقتصادی منطقه و جهان مقرر و سرنوشت ساز است.
سوم: تاکید راهبردی بر اهمیت ائتلاف ایران و سوریه برای حمایت از محور مقاومت بر ضد اسرائیل و نقش آن در استفاده ایران از روش استقلال خواهانه در عرصه جهانی ضروری است؛ اگر پایداری ملت رهبری سوریه باعث بروز فرصتی گرانبها برای ملت‌های منطقه و آزادی از هیمنه یک جانبه آمریکا شد، ائتلاف بین ایران و سوریه نیز باعث شد تا معادله‌های بازدارنده در برابر تجاوز علیه این کشورها رقم بخورد و پیروزی‌های محور مقاومت بر رژیم صهیونیستی از سال 2000 تاکنون به دست آید.
قندیل تاکید کرد که امروز آيت‌الله سید علی خامنه‌ای، رهبر معظم ایران موفق شده که به تمامی طرف‌های مجادله‌کننده بویژه اقلیت مخالفان داخلی ایرانی بگوید که حوادث نشان داده که سرمایه‌گذاری ایران در حمایت از مقاومت و سوریه گنجی راهبردی است که به ایران اجازه می‌دهد دستاوردهایی را محقق کند که هنوز در ابتدای آن هستیم، دستاوردهایی که جایگاه رفیع مورد نظر تمام ایرانی ها را به آنها خواهد داد.
ایشان می‌تواند به ملت خود تأکید کند که درگیری علیه رژیم صهیونیستی و حمایت از سوریه و مقاومت یک ویژگی راهبری و مملو از پیروزی‌ها و نتایج سیاسی و اقتصادی بی نظیر برای ایران بوده و محاصره و تحریم‌های بین‌الملی را از ایران برداشته و به رسمیت شناخته شدن قدرت ایران از سوی جامعه جهانی را به دنبال داشت، بنابراین سرمایه گذاری ایران یک معامله با سود بوده و بر خلاف تبلیغات دشمنان داخلی و خارجی ایران سرباری برای این کشور نیست.
قندیل در پایان این مقاله تاکید می‌کند که تعهد ایران به ائتلاف‌ها و شرکای خود از امور مسلم است و تمای طرف‌های مورد اعتماد ایران جانفشانی‌های متقابل و دوطرف را تجربه کرده‌اند، این رابطه‌ای است که هرگز از بین نمی‌رود و چالش‌های بزرگ، صحت و عمق این مناسبات را تایید کرده است. از اینجاست که ائتلاف مقاومت و تمامی طرف‌های آن که در بازدارندگی تجاوز علیه سوریه موفق شده‌اند، باید آماده بهره‌برداری از معادلات جدید برای ترسیم مجدد چهره منطقه مبتنی بر پیروزی خود باشند.
