در مشكلات و تحوّلات با وقار و متانت، در مصيبتها شكيبا، در نعمت و آسايش، شكرگزار است. غيبت نمى كند، تكبّر نمىورزد، قطع رحم نمىكند، نه سست وبى حال است و نه سخت و غليظ.
چشمش بر او پيشى نمىگيرد، شكمش او را رسوانمى سازد، شهوتش بر او چيره نمى شود، به مردم حسادت نمى ورزد، نه خسيس وسختگير است و نه اسرافگر.
مظلوم را يارى مى كند، بر مسكين مهربانى مى نمايد،نفسش از او در مشقّت امّا مردم از او در آسايش هستند، در عزّت دنيا رغبت نمى كند، و از خوارى دنيا بى تابى نمى نمايد.
مردم هدف دنيوى دارند و به آن رو آورده اند، امّا او در انديشه چيز ديگرى است كه وى را از دنيا بازداشته و به خود مشغول كرده است.
در عقل او نقص و در رأى او ضعف و در دين او گمراهى ديده نمىشود. هركه از وى مشورت بخواهد، او را راهنمائى مىكند و هركه از او كمك بخواهد، كمكش مىنمايد و از ناسزاگوئى و جهالت پرهيز مىكند.
متن حدیث:
المؤمن له قوّة في دين، وحزم في لين، وإيمان في يقين، وحرص في فقه، ونشاطفي هدى، وبرّ في استقامة، وعلم في حلم، وكَيْس )شكر( في رفق، وسخاء في حقّ،وقصد في غنى، وتحمّل في فاقة، وعفو في قدرة، وطاعة للَّه في نصيحة، وانتهاء في شهوة، وورع في رغبة، وحرص في جهاد، وصلاة في شغل، وصبر في شدّة، وفي الهزاهز وقور، وفي المكاره صبور، وفي الرخاء شكور، ولا يغتاب ولا يتكبّر، ولا يقطع الرحم، وليس بواهنٍ ولا فظٍّ ولا غليظٍّ ولا يسبقه بصره، ولا يفضحه بطنه، ولا يغلبه فرجه، ولا يحسد الناس، ولا يقتّر، ولا يبذّر، ولا يسرف، ينصر المظلوم، ويرحم المسكين، نفسه منه في عناء والناس منه في راحة، لا يرغب في عزّ الدنيا ولا يجزع من ذلّها، للناس هَمٌّ قد أقبلوا عليه، وله هَمٌّ قد شغله، لا يرى في حلمه نقص ولا في رأيه وهن، ولا في دينه ضياع، يرشد من استشاره، ويساعد من ساعده، ويكيع عن الخنا والجهل
«اصول کافی، جلد2، صفحه 231»