
حتی توان خرید یک ویلچر را نداشته و به شدت از لحاظ روحی تحلیل رفته است.
بهزیستی و کمیته امداد نیز نهایت کارشان یک تشک لرزشی بصورت امانی داده اند که تا خوب شدن زخم جراحی زخم بستر نگیرد و سپس هم پس گرفتند.
نزدیک چهار میلیون تومان بابت عمل و هزینه های بیمارستان به مردم روستا و اقوام بدهکار بوده و آنها نیز مطالبه گرطلبشان هستند. مابقی هزینه ظاهرا توسط بیمه و کمیته امداد و مددکاری بیمارستان پرداخت شده است.
همت کنید بتوانیم ۴۰میلیون ریال برای پرداخت بدهی های درمانی ایشان جمع آوری کنیم.
پ.ن۱: یک فرزند دختر دارد که قبل این اتفاق نامزد کرده و فعلا بلا تکلیف است. پسرانش نیز نهایتا خرج روزمره خانواده خودشان را می توانند تامین کنند.
پ.ن۲: برخی دوستان در تلاش هستند تا از طریق بهزیستی یا کمیته امداد برای ایشان مستمری تعریف شود.
