به گزارش مشرق به نقل از فارس، اسفنديار رحيممشايي در هفتمين اجلاس بينالمللي استادان زبان و ادبيات فارسي درباره زبان و ادبيات فارسي گفت: زبان مظهر دو امر مهم است نخست مظهر موسيقي، آوا و آهنگ و ديگري مظهر پيام و محتوا و نگاه و انديشه است.
به گفته مشايي زبان مظهر وجود است بخش مهمي از جلوه حقتعالي هم از باب صدا، آوا و هم از باب پيام و صلح. هر دو مظهر وجود است يعني به واسطه زبان خداوند امکان تجلي پيدا ميکند براي بندگان و انسانها. چرا که زبان دريچه، پنجره و مسير است.
* عالم نوري بر مبناي معرفت اسلامي است
مشايي در ادامه سخنان خود با اشاره به معرفت اسلامي عنوان کرد: عالم نوري بر مبناي معرفت اسلامي است و ايرانيان نيز پيش از اسلام با اين نوع نگاه به جهان آشنا بودند و در تحليل جامعهاي که در جهان ارائه ميدهند به ظرفيتهاي مختلف براي بروز جلوههاي وجود مطلق لايتناهي ميپردازد که زبان يکي از آنهاست.
رحيم مشايي تصريح کرد: زبان از ضروريات زندگي است. اگر چه حيوانات هم زبان دارند اما زبان براي سطح متعالي انسان نيازمند برخورداري از سطح بالاتر است.
وي ادامه داد: زندگي انسان قابل قياس با زندگي غيرانساني نيست اين امر هم از نظر سطح و وسعت و کيفيت مديون زبان است. چرا که زبان فرصت ميدهد به تحقق زندگي انساني. اين معنا اگر در بعد انرژي که در آهنگ وجود دارد مورد توجه و قابل دريافت نباشد در بخش پيام کاملا معنا دارد.
مشايي خاطرنشان کرد: زبان تنها وسيله و رابطه آحاد انسانها براي رفع نيازهاي روزمره نيست. بلکه اين نياز اوليه است که زبان را تأمين ميکند.
مشايي در ادامه سخنان خود با اشاره به پژوهشگران گفت: پژوهشگران ميدانند که همه علوم وامدار زبان هستند زيرا همه دستاوردهاي بشري محتاج زبان است. براي بودن، آمدن، تولد يافتن و هم براي بقا و دوام محتاج زبان است.
وي در ادامه سخنان خود بيان کرد: حقيقت زندگي انسان در نوع دريافت و فهم و معرفت هستي در شرف روي دادن است. ميزان تسلط بشر بر طبيعت در سطوح پايينتر قرار دارد چرا که آنها از پس رهيافتها و دريافتهاي بالاتر شکل ميگيرد.
مشايي با اشاره به زبان گفت: زبان تعيين کننده سطح زندگي است همين طور شکلدهنده سطح زندگي و اگر قرار است زندگي انساني را بالاترين سطح بدانيم بايد به اهميت زبان توجه کنيم.
وي در ادامه سخنان خود افزود: زبان در ارتقاء سطح زندگي انساني اثربخش است هم از جهت بنيانهاي مبتني بر استعداد که به ارضاء عقل ميانجامد و انسان را در شناخت مقصد استوار کرده و به او انگيزه داده و اميدوار ميکند و فرصت دستيابي به دستاوردهاي بزرگتر را فراهم ميکند و هم در کشاکش نبرد فکري در دعواي بين حق و باطل سياهي و روشني او را لطيف ميکند.
مشايي ادامه داد: همچنان که زبان به زندگي غنا ميبخشد زندگي هم به زبان غنا ميبخشد. هم اينک توانسته زبان نيازهاي جديد را ثبت و اهدا کند تا فرصت يک ارتقا جديد شکل گيرد.
* اعراب با ورود اسلام به ايران عربيت را نيز وارد کردند
به گفته وي ايران ساليان سال تحت حکومت سلجوقيان بوده است که زبان آنان فارسي نبود و بر اين اساس تسلط سلجوقيان در اين سرزمين ميتوانست به پايان تاريخي يک ايران منجر شود اما بايد چه کسي توانسته تاريخ ايران را استمرار بخشد. چرا که ممکن است فردي از اسلام به عنوان قدرت مکتب اهل بيت (ع) ياد کند. اين امر صحيح است اما از کدام زاويه بدست کدام ابزار و وسيله؟ استواري آن انديشه به استواري زبان بستگي دارد.
مشايي با اشاره به ورود اعراب گفت: با ورود اعراب به ايران اسلام هم آمد اما همراه با اسلام عربيت هم آورده شد. در آن روزگار چارهاي هم نبود اما امروز ميبينيم که هويت آن جوامع تغيير پيدا کرده است چون زبان عربي را پذيرفته به عربي نوشته و سخن گفتهاند. بر اين اساس زبان خودشان از بين رفت. اما اگر امروز ايراني هست به برکت زبان فارسي است و عجيب اينکه اين امر تضادي با هم ندارد و زبان فارسي توانست واژگان عربي را به استخدام درآورد.
وي با اشاره به اينکه زبان فارسي ايران را پايدار نگه داشته است اضافه کرد: اين ادعا وجود دارد ايرانيان اعتقاد دارند به اين امر. به دليل پيروي از مکتب اهل بيت محکمترين دريافت انساني را دارند. همان که امام (ره) از آن به عنوان اسلام ناب ياد ميکند.
* ايران و تشيع به فردوسي بدهکار است
وي تصريح کرد: ايران و تشيع به فردوسي بدهکار است. اين موضوع جاي بحث دارد حتي جاي پژوهشهاي بدهکار را ميطلبد چرا که سهم ايرانيان در پاسداشت دريافتهاي حقيقي خردمندانه از اسلام بسيار بالا است و روحيه عدالتطلبي مبارزه در ايران بسيار بالاست و تمام اين مسائل از مسير زبان محقق شده است.
* مهمترين تفکرات فلسفي اسلامي توسط ايرانيان عرضه شده است
رحيم مشايي يادآور شد: براي اقامه عدالت که فلسفه ارسال رسل است روح حماسه در جامعه لازم است. زبان فارسي توانست انديشههاي بلند فلسفي اسلام را قابل قبول و پذيرش جلوه دهد چرا که در يک تعامل فرهنگي احساس نياز بود که زبان فارسي به دلايل تاريخي از نظر رشد و توسعه و قدرت پاسخگويي به نيازها به دليل ضعف به ناچار از واژگان عربي بهره برد. اين تأثير اسلام بر زبان فارسي است اما مهمترين تفکرات فلسفي اسلامي توسط ايرانيان عرضه شده است. مهمترين نگاه هاي جهانبينانه توسط ايرانيان مصرف شده است. چرا که ايرانيان نه فقط در زبان بلکه در دوام و قوام زبان عربي هم سهم غيرقابل انکاري را دارند.
اسفنديار رحيم مشايي در ادامه يادآور شد: زبان فارسي در حدود هزار سال در بسياري از ملتها رشد دارد و بخش مهمي از تاريخ ملتهاي متفاوت را شکل داده است. يعني انديشههاي ملت با زبان فارسي ثبت شدهاند و آن ملتها براي رفاه از ميراث خود مکلفند زبان فارسي را شناخته و حفظ کنند.
* احيا و گسترش زبان فارسي يک تکليف بزرگ بينالمللي است
وي در ادامه افزود: احيا و گسترش زبان فارسي يک تکليف بزرگ بينالمللي است اين امر نه تنها براي ايرانيان بلکه براي برادران تاجيک و افغان ما نيز بايد مهم باشد و همه کشورهاي فارسي زبان و همه ملتهاي غيرفارسي مکلفند در جهت احياي زبان فارسي همت کنند. چراکه ميراث گرانسنگ زبان فارسي به نسبت کل ميراث جهاني يک سهم بزرگ است و امروز سه هويت جمعي جهاني در حال شکلگيري است بايد به اين امر اهميت داده شود. امروز جامعه جهاني بايد به زبان فارسي بيشتر توجه کند.
مشايي در ادامه درباره زبان فارسي و رسميت بخشيدن آن عنوان کرد: زبان فارسي بايد در کنار ديگر زبانها در سازمان ملل به عنوان زبان رسمي شمرده شود.
* سه کشور فارسيزبان فرهنگستان مشترک زبان فارسي تشکيل دهند
وي با اشاره به يک پيشنهاد ادامه داد: بايد فرهنگستان مشترکي از زبان و ادبيات فارسي حداقل ميان سه کشور ايران، تاجيکستان و افغانستان تشديد شود.
مشايي در خاتمه گفت: لهجههاي مختلف زبان فارسي اگرچه بر زيباييهاي زبان افزوده است اما اگر با برنامه ريزي به اين موضوع توجه نشود مانعي بر سر راه توسعه زبان فارسي خواهد بود.