به گزارش مشرق، رجا نوشت: سيد محمود دعايي مديرمسئول روزنامه اطلاعات در حالي با کنايه و لحني نامناسب روزنامه تحت مديريت خود را منشأ رحمانيت و صلح و صفا و در مقابل روزنامه کيهان را منشأ جباريت خوانده است که آخرين اخبار از تحرکات وي حاکي است جناب منشأ رحمانيت بهطور دائمي مشغول رايزني با افراد و طيفهاي مختلف براي تطهير خاتمي و نوعي کارچاقکني براي بازگشت طلبکارانه او به عرصه سياست است.
وي در ابتداي سخنراني خود در همايش نقش رسانهها در تعامل با ايرانيان خارج از کشور، گفت: احتمالاً دليل اينکه مجري برنامه آقاي شريعتمداري را با من اسم ميبرند به خاطر اين است که کيهان و اطلاعات را همه از قديم دوقلوهاي وابسته به نظام ميدانستند منتها فراموش کردهاند که اکنون، يکي منشا رحمانيت و صلح و صفاست و ديگري منشا جباريت است.
اما فارغ از کنايه دعايي به کيهان و شريعتمداري و لحن نامناسب آن، اخبار متواتر از تحرکات مديرمسئول روزنامه اطلاعات که خود وي نيز در محافل مختلف آنها را رد نميکند، حاکي است وي بخش عمدهاي از توان و ارتباطات خود را با تطهير و احياي خاتمي بهکار گرفته است.
دعايي براي توجيه اين اقدام خود، سابقه ديرينه دوستياش با خاتمي از دهه 40 را يادآوري و بهنحوي وانمود ميکند که وظيفه دارد آنچنانکه در اوج قدرت خاتمي از الطاف او بهرهمند بوده، اکنون نيز که وي جايي در قدرت ندارد، بايد حق رفاقت 40 ساله را ادا کند.
مديرمسئول روزنامه اطلاعات همچنين در جلسات مختلف تلاش ميکند حساب موسوي و با تأکيد بيشتر کروبي را از خاتمي جدا و تأکيد کند که خاتمي در جريان حوادث سال گذشته نقشي نداشته است. وي در زمينه فعاليتهاي شبه کارچاقکني خود براي خاتمي نامهاي را حدود هفت ماه قبل از خاتمي به دفتر رهبر انقلاب تحويل داده و مدعي است که خاتمي در آن نامه که حتي براي خود نيز نسخهاي از آن برنداشته است، از محضر رهبري درخواست وقت ملاقات کرده است.
دعايي، بر خلاف ابلاغ رسمي به رسانهها در مورد بازتاب ندادن سخنان سران فتنه (موسوي، کروبي و خاتمي) کماکان در روزنامه متعلق به بيتالمال که از محل بودجه عمومي کشور اداره ميشود، اظهارات وي را پوشش ميدهد.
در نظر برخي از ناظران سياسي، آقاي دعايي فردي است که به چارچوبها معتقد است و از رفتارهاي ساختارشکنانه خودداري ميکند. در عين حال، برخي ديگر نيز معتقدند که مديريت و رويکرد خنثي در مؤسسه اطلاعات، عملاً اين مجموعه را که بايد با توجه به ظرفيتهاي فراوان آن، محملي براي تبيين و تقويت گفتمان انقلاب اسلامي باشد، از حيز انتفاع خارج کرده و بود و نبود بخش عمدهاي از خروجيهاي مؤسسه اطلاعات بهويژه روزنامه آن تأثير خاصي ندارد.
در عين حال، جاده صافکني براي جريانهاي منحرف، منحصر به اقدامات فعلي و تلاشهاي پيدا و پنهان آقاي دعايي نيست، بهطوري که وي پيش از انتخابات نيز مؤسسه اطلاعات را که متعلق به اموال عمومي کشور است، به يکي از پايگاههاي اصلي موسوي تبديل کرده بود و وي از محل اين مؤسسه اتهامات متعددي را عليه نظام و دولت مطرح کرد.
همچنين آقاي دعايي که در واقع نماينده وليفقيه در مؤسسه اطلاعات است، در طول 19 ماهي که از انتخابات سال گذشته و فتنه عميق پس از آن ميگذرد، هنوز حاضر نشده در اين روزنامه در مقابل هجمه ضد انقلاب داخلي و خارجي عليه ولايت فقيه، موضعگيري جدي کند و در مقابل اين فتنه بيسابقه وارد ميدان شود، بلکه حتي بهدنبال تطهير و احياي برخي سران فتنه است.
مديرمسئول روزنامه اطلاعات در ماجراي استيضاح عطاءالله مهاجراني در مجلس پنجم در حالي که خود او نقش مؤثري در معرفي وي بهعنوان وزير داشت، در مقابل جنايتهاي فرهنگي وزير وقت سنگ تمام گذاشت و حتي گريه کرد که اين استيضاح رأي نياورد. البته سابقه اشک ريختن آقاي دعايي براي تحميل افراد و جريانهاي منحرف حتي به قبل از انقلاب باز ميگردد و اين کار را حتي در حضور امام بهمنظور تأييديه گرفتن از ايشان براي مجاهدين خلق (منافقين) کرده بود.
به هر حال، اگرچه شخصيت فردي آقاي دعايي مانند بسياري از افراد ديگر قابل احترام است و منشأ خدماتي در دوره مبارزه عليه رژيم طاغوت و پس از آن دوران انقلاب اسلامي نيز بوده اما رفتارهاي او در مؤسسه اطلاعات و جاده صاف کني در راستاي پروژه بازگشت خاتمي و تطهير او، در شأن نماينده وليفقيه نيست.