
هر از چند گاهي گزارشي از آمار بالاي بازديد کنندگان از سايت هاي مستهجن در ايران همراه با ابراز نگراني فراوان از روند رو به افزايش آن منتشر مي شود، به نحوي که اعلام مي شود در سرچ برخي از واژه هاي مستهجن در اينترنت، ايرانيان گوي سبقت را از ساير کشورهاي جهان ربوده اند و در رتبه هاي اول تا سوم جهاني قرار دارند.
هرچند که هنوز کم نيستند کاربراني که با انواع و اقسام فيلتر شکن و صرف وقت و هزينه بيشتر، به اينگونه سايتها مراجعه دارند اما به نظر مي رسد از ابتدا ميزان اعداد و ارقام اعلام شده از تعداد کاربران مراجعه کننده به سايت هاي مستهجن، بسيار بيشتر از آنچه هست نشان داده مي شده به نحوي که شايد هنوز نتوان به عنوان يک آسيب اجتماعي در ايران به آن نگاه کرد.
با اينکه آمارهاي ثابتي از اين ميزان مراجعه در دست نيست، اما با مراجعه به بخش روندهاي گوگل (google trends ) متوجه مي شويم در جستجوهايي که به زبان انگليسي از رايجترين واژه هاي مستهجن در جهان صورت مي گيرد، نه تنها ايران در رتبه هاي اول تا سوم قرار ندارد که حتي جزو ده کشور اول جهان هم نايستاده است و اغلب کشورهاي آسياي شرقي و آفريقايي، آمريکاي جنوبي و اروپاي شرقي خواستار اين بي آبرويي شدند.
در جستجوهاي فارسي اين واژه ها (که در واقع خط عربي است و در بين کشورهاي فارسي و عربي زبان مشترک است ) باز هم نه ايران جزو ده کشور ابتدايي و نه تهران جزو ده شهر ابتدايي آمار گوگل ترند است.
و باز هم جاي اميدواري دارد که در مورد سرچ واژه هاي مستهجني که بين ايرانيان و اعراب مشترک است مانند واژه "جنسي" ،ايران جزو سه کشور ابتدايي نيست اين در حالي است که جستجوي برخي از اين واژه ها از جنبه علمي است و لزوماً جنبه غير اخلاقي ندارد.
اگر به آمار سرچ واژه هاي مختص ايرانيان نيز مراجعه کنيم، متوجه خواهيم شد که از سال 2008 به بعد جستجوي واژه هاي مستهجن سير نزولي داشته اما متأسفانه هنوز به ميزاني است که گوگل ترند آن را روي نمودارمي برد.
با اينکه به نظر مي رسد مسئولان فرهنگي کشور بايد به شدت تلاش کنند که اين روند را باز هم کاهش دهند و با راهکارهاي مؤثر و اجرايي، سمت و سوي علاقه جوانان را به طرف ديگري سوق دهند، اما مي توان به جاي اعلام آمار نااميد کننده و بعضاً اشتباه هويت ايراني - اسلامي خود را تقويت کرده و آن را به رخ جهانيان بکشيم.