به گزارش مشرق، کيهان نوشت: خاتمي مي گويد «بايد شخصيت هاي باسابقه ولو معترض سرمايه نظام به حساب آيند و تقويت شوند در غير اين صورت خيزش بعدي ممکن است به طرف اسلام و نظام اسلامي نباشد»!
وي در ديدار با چند تن از گروههاي عضو جبهه اصلاحات، با وقاحت تمام به شبيه سازي قيام هاي اسلامي 15 خرداد 42 و 19 دي 56 با آشوبگري جريان وابسته به آمريکا در سال گذشته پرداخت و گفت: اگر خيزش خرداد 42 از خيابان جمع شد و به کمون ]کما!![ رفت ولي آثارش را 15-10سال بعد ديديم که چگونه شد و به چه نتيجه اي رسيد.
وي اضافه کرد: خيال نکنيم وقتي جنبش هايي در جامعه به وجود مي آيد به وسيله سرکوب از بين مي رود بلکه زمينه هست تا چگونه بروز و ظهور پيدا کند. نگراني ام از اين است ما در اين موقعيتي که هستيم خداي نکرده به خاطر رفتارهاي نادرستي که هست خيزش بعدي که بروز و ظهور پيدا مي کند ديگر به طرف اسلام و نظام اسلامي نباشد. ممکن است با اين محدودکردن ها و مشکل درست کردن ها، کساني از دور و بر و اطراف کساني که به اصل نظام اعتقاد دارند و از اصل نظام دفاع مي کنند ولي نسبت به مسائل انتقاد دارند پراکنده و مايوس بشوند، اما به دامن حکومت نخواهند افتاد بلکه به دامن کساني مي افتند که اصل را قبول ندارند. بايد شخصيت هاي باسابقه ولو معترض سرمايه اي به حساب بيايند که پيرامون آنان بخش عظيمي از نيروهاي جوان جامعه که به هرحال اعتراضي هم دارند جمع شوند و در کنار اصل نظام و انقلاب و راه امام بمانند. محدود کردن ها و تهمت زدن ها و نسبت دادن ها سبب خواهد شد بخش جوان و نخبه جامعه اگر از اين طرف مايوس شود به دامن کساني بيفتند که مي گويند اصل نظام نبايد باشد.
وي آنگاه مجددا به قيام 19 دي 56 بازگشت و گفت: به هرحال اگرچه براي مدتي نهضت در حالت کمون بود ولي لحظه به لحظه اعتراض جامعه به نفرت بدل مي شد تا اينکه دوباره چون آتشفشاني بروز کرد و جامعه هيچ راهي را جز سرنگوني رژيم در برابر خود نديد. اينها اشتباه بزرگتري کردند يعني بغض و کينه خود را از مردم به صورت مقاله اي عليه امام در يکي از روزنامه ها منتشر کردند ظاهرا وزير اطلاعات رژيم آن وقت با اسم مستعار به امام اهانت کرد و آن وقت بود که انفجار رخ داد و مردم به پا خاستند.
خاتمي همچنين برخلاف عملکرد جريان متبوع وي در زمينه مقابله با جمهوريت نظام و راي اکثريت مردم در جريان فتنه سال گذشته، مدعي شد: ما از حق مردم دفاع مي کنيم، مي گوييم محدوديت هاي بي جا نباشند؛ آزادي در چارچوب قانون باشد، مردم بتوانند انتخاب کنند، حرفشان را بزنند؛ هرکس مي خواهد بيايد. صحبت از حق فردي و خواست فردي نيست... البته ممکن است همه اشتباه کنند ولي چگونه مي توان گفت يک طرف که قصد خدمت به نظام و مردم داشته و کار کرده، گفته شود منحرف و خطاکار است ولي آن طرفي که خيلي کارهاي بدي کرده معصوم و مصون تلقي شود، اين منصفانه نيست. بياييد فضاي آزاد مناظره و بحث بگذاريد و اينها منتشر شود انتقاد شود و اگر اشتباهي هم بوده در يک فضاي باز همه هم به آن اعتراف کنند، اگر کساني از اين طرف و آن طرف اشتباهي داشته اند بيان شود.
وي که بعد از 8 ماه تحريک به آشوب و فتنه گري براي برهم ريختن قواعد مردم سالاري و قانون، مدتي است مي کوشد دوباره به ژست سابق قانونگرايي و دموکراسي خواهي برگردد، گفت: بايد براي انتخابات در چارچوب قوانين ساز و کاري تعيين شود که هر کسي نامزد خود را در صحنه داشته باشد، بتواند راي بدهد و مطمئن باشد رأيش تعيين کننده است انتخابات آزاد و سالم يعني همين.
سخنان اخير اين مهره نشان شده محافل آمريکايي و اسرائيلي براي فتنه و آشوب در ايران به ابهامات تازه تري دامن مي زند از جمله اينکه؛ اولاً چه نسبتي ميان جريان فتنه و نفاق جديد با جريان هاي برانداز برقرار است که جريان برانداز جايگزين و بديل جريان نفاق جديد معرفي مي شود؟ ثانياً مگر دو جريان نفاق جديد و برانداز سال گذشته به روشني کنار هم قرار نگرفتند آيا طي 19-18 ماه گذشته حتي يک کلمه از خاتمي در تخطئه جريان برانداز فعال در فتنه و آشوب که کار را به هتاکي عليه امام حسين(ع) و امام خميني کشاندند، شنيده شده است؟! ثالثاً خاتمي با چه رويي و در حالي که آفرين هاي متعددي از اوباما و کلينتون و شيمون پرز و رئيس موساد و سلطنت طلباني چون داريوش همايون (باني اهانت به حضرت امام در دي ماه 56 و باعث خيزش الهي مردم قم در 19 دي) دريافت کرده، فتنه عناصر وابسته به ضد انقلاب را با قيام 15 خرداد و 19 دي مقايسه مي کند. آيا همان خروش چند ميليوني مردم غيور تهران در 9 دي 88 و اقيانوس جمعيت از ميدان امام حسين(ع) تا ميدان انقلاب و آزادي که شعار مي دادند «لعن علي عدوک يا حسين(ع)- خاتمي و کروبي و ميرحسين»، کافي نيست تا اين عنصر بازي خورده محافل غربي يقين کند که جريان متبوع وي نه به کمون ]کما![ رفته بلکه مرده است؟ و اساساً بايد پرسيد مگر مردم نستوه ايران و بانيان حماسه 9 دي مرده اند که امثال خاتمي به پشتوانه آمريکا و انگليس و اسرائيل کودتاي 28 مرداد را بازسازي کنند؟!
رابعاً اگر جريان همراه خاتمي و ديگر فتنه گران غم و نگراني نظام را داشتند که بساط بي قانوني، اردوکشي و آشوب خياباني و اهانت به مقدسات ملت ايران را فراهم نمي کردند. جاي سؤال دارد که اگر به جاي منافقين فتنه گر جديد قرار بود جريان هاي ضد انقلاب محارب (منافقين قديم) مانند سال هاي اول انقلاب معرکه گيري کنند، جز همان حوادث سياه و خيانت هاي بي سابقه را رقم مي زدند که امثال خاتمي و موسوي و کروبي تدارک کردند؟! بله شما «سرمايه» بوديد اما نه سرمايه ملت ايران بلکه همان طور که نتانياهو گفت: «سرمايه بزرگ اسرائيل بوديد» اما سوخت شديد و روي دست سرمايه گذاران باد کرديد. نسل نخبه و جواني هم که از آنها دم مي زنيد شعور و بصيرت خود را هم در 22 خرداد و هم در 9 دي و 22 بهمن 88 به رخ خيانتکاراني چون شما کشيدند و دشمن را نااميد کردند. خامساً در هيچ جاي جهان با خائن و جاسوس و وطن فروش «مناظره و مباحثه» نمي کنند و خيانت وطن فروشي را که حکمش اعدام است، به حساب «اشتباه» نمي گذارند. اما درباره اعترافي که از آن دم مي زنيد، هنوز هم دير نيست، بسم الله بشماريد و بابت تک تک خطا و خيانت هايي که در حق ملت نجيب و مظلوم ايران مرتکب شديد تا شايد از سوي مستکبران عالم و رسانه هاي آنها مرحبايي بشنويد و تحويل گرفته شويد، عذر بخواهيد و البته مجازات شما به عنوان وطن فروش و ستون پنجم دشمن به جاي خود باقي خواهد بود.