گروه سیاسی مشرق _ عبدلله نوری که پس از پیروزی سيد محمد خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری در دوم خرداد سال ۷۶ پست وزارت کشور را عهدهدار شد، در گفتوگو با روزنامه
اعتماد به آسیب شناسی و نقد عملکرد گذشته اصلاحطلبان پرداخت.
وی در بخشی از گفتوگوی خود به انتخابات 92 و پیروزی حسن روحانی اشاره کرد و گفت: تنها كشوري كه به نظر ميرسد از انتخاب آقاي روحاني عصباني باشد، اسراييل است.
وی در بخشی از گفتوگوی خود به انتخابات 92 و پیروزی حسن روحانی اشاره کرد و گفت: تنها كشوري كه به نظر ميرسد از انتخاب آقاي روحاني عصباني باشد، اسراييل است.
در ادامه گزیده ای از سخنان عبدالله نوری با روزنامه اعتماد را به انتخاب مشرق میخوانید؛
* تنها كشوري كه به نظر ميرسد از انتخاب آقاي روحاني عصباني باشد، اسراييل است چون آنها حتما علاقه داشتند يك فرد افراطي در ايران سركار بيايد تا بتوانند اهداف ضد ايراني خود را در مجامع جهاني پيش ببرند و موجبات افزايش فشار بر ايران را فراهم كنند كه به ياري خدا و مردم اين اتفاق نيفتاد. وقتي كسي مانند آقاي روحاني انتخاب ميشود، تمام نقشههاي افراطيون ضد اصلاحات در داخل ايران و اسراييل و جريان برانداز و جنگ طلب خارج آسيب ميبيند، به نظرم عموم كشورها، خصوصا كشورهاي منطقه و غرب از رايآوردن آقاي روحاني و بازگشت مشي و منش اعتدالي استقبال كردهاند. بايد منتظر نتايج عملكرد ايشان در سياست خارجي تنش زدا باشيم.
* در نخستين جلسهيي كه بعد از انتخابات اخير با دوستان داشتيم بحث انسجام داخلي اصلاحطلبها و سازماندهي داخلي جريان اصلاحات و بدنه اجتماعي آن و جرياناتي كه از افراط و تفريط پرهيز ميكنند، مطرح شد. ممكن است اين يك ايده باشد كه در گام اول كارهاي فكري و نظري لازم داشته باشد تا شكل عملي پيدا كند. اين بحثها با بزرگواراني نظير آقاي خاتمي و آقاي هاشمي و ديگر چهرههاي با نفوذ اصلاحات مطرح خواهد شد و موضوعي نيست كه يك گروه و دسته بخواهند براي خودشان انجام دهند، چون انشعاب جديد ايجاد خواهد شد. ولي شخصا نظرم اين است كه بزرگترين دستاوردي كه انتخابات سال 92 ميتواند براي اصلاحطلبان داشته باشد اين است كه نشان دهند ميتوانند با هم كار تشكيلاتي و منسجم انجام دهند.
* معتقد بودم انتخابات سال 88 اگر براي جريان اصلاحات و بدنه اجتماعي آن هزينه فراواني داشته، براي نظام هم هزينه سنگيني داشته است.
* متاسفانه چون درباره رويكرد اصلاحطلبان در انتخابات مجلس همانديشي و تدبير جمعي نشد، پس از راي دادن آقاي خاتمي جامعه شگفتزده شد، در آغاز سال 91 مطرح كردم كه براي خروج دوستان اصلاحطلب از اين حالت يأس و نوميدي و ارتقاي سطح انسجام خود و اينكه اعلام مواضعشان با تدبير بيشتري باشد و اقداماتشان پشتوانه فكري و جمعي بيشتري داشته باشد، بايد جريان اصلاحات اتاق فكري داشته باشند تا در آن متناسب با مشكلات و موضوعات مختلف كشور در حوزههاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، سياست داخلي و بينالمللي، با كمك خرد جمعي به همفكري و تبادل نظر بپردازند.
* اصلاحطلبان هر چقدر توان دارند بايد براي موفقيت دولت آقاي روحاني كه موفقيت كشور است، تلاش كنند. امروز مساله اصلي جريان اصلاحات رفع مشكلات و بحرانهاي كشور و مردم است. اين اصليترين مساله است و براي آن همه بايد تلاش كنند. اما اگر دولت نسبت به گفتمان اصلاحطلبي زاويه گرفت، اصلاحطلبان مسير خودشان را داشته باشند.
* جريان اصلاحات در هر زماني بايد عملكرد گذشته خود را نقد و آسيبشناسي كند كه اگر در گذشته اين كار با دقت و كارشناسانه انجام ميشد ميتوانست عملكردي بهتر داشته باشد. متاسفانه اين فرآيند آسيبشناسي و نقد كما هو حقه در ميان اصلاحطلبان وجود ندارد. اگر در سال 84 اصلاحطلبان با تدبير و كمي گذشت و سعه صدر در ميان خودشان عمل ميكردند ميتوانستند با جلوگيري از تشتت آرا و حمايت مردم پيروز انتخابات شوند و كشور هشت سال گرفتار سوءمديريت و بحرانهاي پيش آمده نشود. آيا حوادثي كه در شوراي اول تهران رخ داد و باعث شد در انتخابات شوراي دوم مردم از اصلاحطلبان رو برگردانند، نبايد در جايي مورد نقد و بررسي قرار ميگرفت؟ به اعتقاد من اين جزو تكاليف نقد انديشي و آسيبشناسي داخلي اصلاحات است كه نبايد جنبههاي مثبت اتفاقات را منسوب به عملكرد و درايت اصلاحطلبان بدانيم و ضعفها و بيتدبيريهاي آن را به ديگران نسبت دهيم.
* درباره جناب آقاي روحاني ممكن است در اول كار برخي ايشان را از خودشان بدانند ولي بايد ديد در عمل چه اتفاقي ميافتد. الان نميشود در اين مورد حساب روشني باز كرد. من اميدوارم از اين پس چهرهيي كه از ايران در دنيا نشان داده ميشود يك چهره تهاجمي، بحران آفرين و خطرساز نباشد و به نظرم اين اتفاق با شيب ملايم رخ داده است و الان احساس ميكنيم كه همه كشورها احساس آرامش ميكنند. تنها كشوري كه به نظر ميرسد از انتخاب آقاي روحاني عصباني باشد، اسراييل است چون آنها حتما علاقه داشتند يك فرد افراطي در ايران سركار بيايد تا بتوانند اهداف ضد ايراني خود را در مجامع جهاني پيش ببرند و موجبات افزايش فشار بر ايران را فراهم كنند كه به ياري خدا و مردم اين اتفاق نيفتاد.
* تفكر اصلاحطلبي مهم است اگر ما واقعا اصلاحطلبي را در جلوگيري از انحراف جمهوري اسلامي و انقلاب از قانون اساسي و خواست مردم تفسير كنيم و اصلاحطلبي را هم از پروژه اصلاحات كه در دولت اصلاحات دنبال ميشد فراتر بدانيم، هر فردي ميتواند با عملكرد شايسته خود، اصلاحطلب واقعي باشد اگر چه در طيف سازماني و تشكيلات رسمي اصلاحطلبان نباشد.