به گزارش ویژه نامه ضیافت مشرق- یکی از مسائلی که در همه ماهها و به خصوص در ماه مبارک رمضان اهمیت ویژهای دارد مساله اخلاق، خودسازی و تهذیب نفس است. به همین منظور، بر آن شدیم تا در ایام ماه مبارک رمضان که بهار اخلاق و تهذیب است، خلاصه بیانات اخلاقی حضرت آیتالله ناصر مکارم شیرازی را به صورت موضوعی (مانند: تقوا، فقر و غنا، دروغ و خیانت، غیبت، زهد، صله رحم، حیا، عفت، گوشه گیری، عفو و گذشت و ...) که توسط یکی از شاگردان این مرجع تقلید تنظیم شده و در کتاب گفتار معصومین آمده است، تقدیم مخاطبان گرامی کنیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
قال رسولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله: «یُطْبَعُ الْمُؤْمِنُ عَلى کُلِّ خَصْلَةٍ، وَ لا یُطْبَعُ عَلَى الْکَذِبِ وَلا عَلَى الخِیانَةِ».
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مىفرماید: «هر خصلتى ممکن است طبیعت مؤمن بشود (گناهى ممکن است به خاطر کمى تقوا از مؤمن سر بزند) ولى محال است دروغ و خیانت در طبیعت مؤمن باشد».
در احادیث ما به مسأله دروغ و خیانت اهمیّت زیادى داده شده است، از جمله در حدیثى از امام صادق علیهالسلام مىفرماید: «إنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ لَمْ یَبْعَثْ نَبِیّاً إلّا بِصِدْقِ الْحَدِیثِ وَ أدَاءِ الأمانَةِ إلَى البَرِّ وَ الفاجِرِ؛ خداوند هیچ پیغمبرى را مبعوث نکرده مگر به راستگویى و اداى امانت به نیکوکار و بدکار».
شاید اشاره به این است که راستگویى و اداى امانت جزء قوانین همه انبیا بوده و شاید استثنا به خاطر این است که مؤمن تابع هر دینى که باشد در آن دین دروغ و خیانت ممنوع است و یا اشاره به آیهاى است که مىفرماید: «إِنَّمَا یَفْتَرِى الْکَذِبَ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِ اللَّهِ»؛ تنها کسانى دروغ مىبندند که به آیات خدا ایمان ندارند.
خیانت نوعى دروغ در عمل است همانطور که دروغ نوعى خیانت در گفتار است.
یا ممکن است اشاره به این باشد که این دو عمل اساس زندگى انسان را متزلزل مىکند، چرا که تشکیل جامعه انسانى بر اساس اعتماد است که اگر نباشد، جامعه وجود ندارد و دروغ، این سرمایه را از بین مىبرد.
یا ممکن است اشاره به این باشد که دروغ و خیانت کلید گناهان دیگر است، انسان اگر دروغ بگوید مىتواند تقلّب، کلاهبردارى و خیانت کند.
راهکار جالب پیامبر (ع) به جوان گنهکار
جوانى خدمت رسول اکرم صلى الله علیه و آله آمد و عرض کرد: آلوده گناه هستم چه کنم؟
فرمود: به من قول بده که یک گناه را انجام ندهى و آن دروغ است.
عرض کرد ترک مىکنم.
جوان مىخواست گناه کند ولى فکر کرد که فردا وقتى خدمت پیامبر مىرسد، حضرت سؤال خواهد کرد گناه کردى یا نه؟ اگر دروغ بگوید، که گناه کرده و اگر راست بگوید رسوا مىشود، آن جوان به واسطه ترک دروغ گناهان دیگر را هم ترک کرد.
امام حسن عسکرى علیهالسلام مىفرماید: «جُعِلَتِ الخَبَائِثُ فى بَیتٍ وَ جُعِلَ مِفتاحَهُ الکَذِبُ؛ تمام بدیها در خانهاى قرار داده شده است و کلید آن دروغ است».
وقتى این کلید از بین برود گناهان دیگر هم از بین مىرود.
رسول اکرم صلى الله علیه و آله مىفرماید: «لَا تَنْظُروا إلى کَثْرَةِ صَلاتِهِم وَ صَوْمِهِم وَ کَثْرَةِ الحَجِّ وَالْمَعْروفِ وَ طَنْطَنَتِهِمْ بِاللَّیْلِ، وَلکِنِ انْظُرُو إلى صِدْقِ الحَدِیث وَأداءِ الأمانَةِ؛ اگر مىخواهید افراد را بشناسید از طریق عبادات، آنها را نشناسید که نماز و روزه و حجّشان زیاد است و اینکه در دل شب بلند مىشوند و از خوف خدا نعره مىکشند، بلکه از اداى امانت و راستى گفتار، آنها را بشناسید».
و همچنین مىفرماید: «المُؤْمِنُ إذا کَذَبَ مِنْ غَیرِ عُذْرٍ لَعَنَهُ سَبْعُونَ ألْفَ مَلَکٍ، وَخَرَجَ مِنْ قَلْبِهِ نَتْنٌ حَتّى یَبْلُغَ الْعَرْشَ فَیَلْعَنُهُ حَمَلَةُ الْعَرْشِ؛ هر گاه مؤمنى بدون عذر (شرعى) دروغ بگوید، هفتاد هزار فرشته او را لعنت مىکنند، و از دهانش بوى تعفّن و گندى بر آید که تا به عرش رسد، و حاملان عرش نیز وى را لعنت کنند.
از آن حضرت پرسیدند: «أَیکونُ الْمؤمِنُ جَبَاناً؟: «نَعَمْ، قیل لَهُ: أیکونُ المُؤْمِنُ بَخِیلًا؟ قال: نَعَمْ. قیل لهُ: أیکونُ المؤمِنُ کَذّاباً؟ قال: لا»؛ آیا ممکن است مؤمن ترسو باشد؟ فرمود: آرى؛ پرسیدند: و بخیل باشد، فرمود: آرى؛ پرسیدند: و دروغگو باشد؟ فرمود: نه.
و فرمود: «رَأیْتُ کأنَّ رَجُلًا جاءَنی فقالَ لی: قُمْ، فَقُمْتُ مَعَهُ فإذا أنا بِرَجُلَینِ أحَدُهُما قائِمٌ والآخَرُ جالِسٌ، وَبِیَدِ الْقائِمِ کلّوبٌ مِنْ حَدیدٍ یُلْقِمُهُ فی شِدْقِ الجالِسِ فَیَجْنِبُهُ حَتّى یَبْلُغَ کاهِلَهُ، فَیُلْقِمُهُ الجانِبَ الآخَرَ فَیَمُدُّهُ، فإذا مَدَّهُ رَجَعَ الآخرُ کما کانَ، فَقُلتُ للّذی أقامَنی: ما هذا؟ قال: هذا رَجُلٌ کَذّابٌ، یُعَذَّبُ فی قَبْرِهِ إلى یَوْمِ الْقِیَامَةِ»
گویا مردى نزد من آمد و گفت: برخیز، برخاستم و با او روانه شدم تا به دو نفر رسیدیم که یکى ایستاده و دیگرى نشسته بود، در دست ایستاده قلّابى از آهن بود و آن را در کنج دهان آن که نشسته بود فرو مىبرد و مىکشید تا از شانه به پشت او مىرسید، سپس بیرون مىآورد و به طرف دیگر فرو مىبرد و مىکشید و همچنان این عمل را تکرار مىکرد، به آن که با من بود گفتم: این چیست؟ گفت: این مرد (نشسته) دروغگوست و تا روز قیامت اینگونه در گور عذاب مىشود.
منبع: فارس